T.omidvar

T.omidvar

@omdvr

21 دنبال شده

24 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
T.omidvar

T.omidvar

1403/1/21

        کتاب کهکشان نیستی؛
 با نظر یکی از دوستانم موافقم و از همان ابتدا از این کتاب عرفان سرازیر می‌شد. 
البته نه تنها این کتاب آموزه‌های عرفانی داشت بلکه گاهی از بین داستان‌هایش درس زندگی آموختم مثلا همانجا که ملا حسینقلی همدانی در قهوه‌خانه گروهی را امر به معروف کردند؛ گاهی اوقات برای اثرگذاری در مخاطب باید از شیوه‌های خودش هم کمک گرفت.
یا در جاهای مختلف که آقای سید علی قاضی طباطبایی در برخورد با مردم مخصوصا آقای زغال فروش داشت که تعجب همگان را بر‌می‌انگیخت.
یاد حکمت ۷۹ نهج‌البلاغه می‌افتم که حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «حکمت را هرکجا که باشد، فراگیر، گاهی حکمت در سینه‌ی منافق است و بی‌تابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه‌ی مومن آرام گیرد.» ایشان–مرد زغال فروش– که دیگر جزء مردمان عادی نجف بود.
نامه‌های این کتاب که به نظر جایگاه ویژه‌تری دارند و باید هر از چند گاهی دوباره بهشان سر زد.
و درس‌های بسیار زیادی که به جویندگان یادگیری پیشنهاد می‌کنم.
      

0

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

T.omidvar پسندید.
کالبدشناسی درام
          فرض کنید مجبورید که یک بازی شطرنج رو تماشا کنید و هیچ علاقه ای هم به این بازی ندارید و اصلا هم این بازی رو بلد نیستید. 
احتمالا این کلافه کننده ترین و خسته کننده ترین فعالیت شما در اون روز و شاید توی کل زندگی تون باشه. 
دو نفر در حال بازی شطرنج هستند و دو فنجون چای هم جلوی اونها قرار داره. 
شما احتمالا سرتون رو میخارونید ، پاهاتون رو تکون میدید و مدام از خدا خواهش و تمنا میکنید که زودتر بازی تموم شه. 
این یک اتفاق دراماتیک نیست و جذابیت خاصی برای شما نداره.
اما در مثال بالا فرض کنید که بدونید داخل یکی از فنجون ها زهر خطرناکی قرار داره که در صورت خوردن ، بلافاصله باعث مرگ شخص میشه. 
حالا موضوع و داستان برای شما جذاب میشه.
حالا این بازی شطرنج تبدیل به یک بازی دراماتیک میشه.
مدام منتظرید که یکی فنجون رو میخوره یا نه ، بعد خوردن چه اتفاقی میفته؟ واکنش ها چیه... زهر از کجا اومده ، کی سوءقصد کرده؟ مشکل چی بوده؟ و هزاران سوال دیگه ...
با هر حرکت دست شخصیت ها شما احتمالا ضربان قلبتون بالا میره که ببینید آیا این دست به سمت فنجان چای میره یا به سمت مهره های شطرنج 

درام ، برجسته ترین تقلید از زندگی در تمام آثار ادبیه . درام تقلید صرف از زندگی نیست بلکه برجسته سازی قسمتی از زندگیه.

ادبیات دراماتیک ، که شامل نمایشنامه و فیلمنامه میشه خیلی خیلی تخیل شما رو رشد و گسترده میکنه ، بر عکس ادبیات دیسکریپتیو یا همون توصیفی یا بهتر بگیم رمان و داستان کوتاه که همه چیز رو در اختیار شما قرار داده ، در درام شما با گزارش اعمال کاراکتر ها طرفید...
از نوع راه رفتن ، نوع گفتار ، انتخاب کلمات و... شما باید به منظور ، انگیزه،  لحن و... کاراکتر ها پی ببرید. 
به این معنا درام نویس به شدت نویسنده تر و قدرتمندتر از نویسنده های رمان و داستان کوتاه هستند.
نقل قولی در کتاب وجود داره که نمایشنامه نویسان معمولا نویسنده های بزرگی هستند اما نویسندگان بزرگ ، حتما نمایشنامه نویسان بزرگی نیستند.

یک نمایشنامه برای اجرای تئاتر و روی صحنه بردن خلق شده اما به خودی خود،  میتونه خونده بشه و استقلال کامل ادبی رو داره . 
شما با خوندن یک نمایشنامه می تونید ادبیات رو تجربه کنید . 

کتاب فوق ، همونطوری که از اسمش پیداست ، درام رو برای شما کالبد شناسی می کنه. از ابتدا شروع میکنه و تا انتها یک درام رو برای شما بررسی میکنه.
از جزئیات شامل پلات ، شخصیت پردازی ، دیالوگ و... تا ژانرها و سبک ها و ...
مثال های فوق العاده خوبی هم از نمایشنامه های برتر تاریخ میزنه که بیشتر متوجه گفته های نویسنده بشید.

ایراد اساسی ای که کتاب داره اینه که نمایشنامه رو صرفا برای روی صحنه بردن در نظر گرفته و خوندن خالی نمایشنامه رو کاری بیهوده میدونه. 
میگه نمایشنامه باید اجرا بشه تا کامل متوجه بشید ، اما نویسنده متوجه نقش کارگردان در اجرای نمایشنامه نیست...
کارگردان هم ایده های خودش رو داره و اجرا برداشت کارگردان از اون متنه به همراه ایده های خودش و کار نهایی ممکنه اصلا منظور و داستان نویسنده نباشه.
امروز از هملت میشه اجرای اکسپرسیونیستی به روی صحنه برد ، اما آیا شکسپیر یک درام اکسپرسیونیستی نوشته؟ 
طبیعتا شما با دیدن اجرایی از هملت ، بی نیاز از خوندن هملت نمیشید یا بالعکس...

نمایشنامه یک اثر ادبی مستقله و اجرا یک اثر نمایشی مستقل ...
این دو جدا از هم قابل قضاوت و دیدن و تجربه شدن هستند و هر کدوم در قلمروی خودشون به زیست خودشون ادامه می دهند.
گرچه این قابلیت درامه که روی صحنه برده بشه.
        

32