یادداشت T.omidvar

T.omidvar

T.omidvar

1403/1/21

کهکشان نیستی: داستانی بر اساس زندگی آیت الله سیدعلی قاضی طباطبایی
        کتاب کهکشان نیستی؛
 با نظر یکی از دوستانم موافقم و از همان ابتدا از این کتاب عرفان سرازیر می‌شد. 
البته نه تنها این کتاب آموزه‌های عرفانی داشت بلکه گاهی از بین داستان‌هایش درس زندگی آموختم مثلا همانجا که ملا حسینقلی همدانی در قهوه‌خانه گروهی را امر به معروف کردند؛ گاهی اوقات برای اثرگذاری در مخاطب باید از شیوه‌های خودش هم کمک گرفت.
یا در جاهای مختلف که آقای سید علی قاضی طباطبایی در برخورد با مردم مخصوصا آقای زغال فروش داشت که تعجب همگان را بر‌می‌انگیخت.
یاد حکمت ۷۹ نهج‌البلاغه می‌افتم که حضرت علی(علیه‌السلام) می‌فرمایند: «حکمت را هرکجا که باشد، فراگیر، گاهی حکمت در سینه‌ی منافق است و بی‌تابی کند تا بیرون آمده و با همدمانش در سینه‌ی مومن آرام گیرد.» ایشان–مرد زغال فروش– که دیگر جزء مردمان عادی نجف بود.
نامه‌های این کتاب که به نظر جایگاه ویژه‌تری دارند و باید هر از چند گاهی دوباره بهشان سر زد.
و درس‌های بسیار زیادی که به جویندگان یادگیری پیشنهاد می‌کنم.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.