یادداشتهای ماه آسمان (292) ماه آسمان دیروز هرگز نمیر جلد 1 راب ج. هیز 4.0 15 ۱. توی یادداشت هام گفته بودم از اونجایی که کتاب به شدت من رو به یاد فیلم های ژاپنی انداخت(اصلا انیمه علاقه ندارم، پس همون فیلم های ژاپنی به خصوص سامورایی ها و رونین و شوگان و اینا...) دوستش داشتم... ۲.از زاویهی نگاه ۲ دوست فانتزی خوان که بهش نگاه کنم یکی میگه عالی یکی میگه بد، ولی هیچ کدومش نبود، یه کتاب خوب بود. ۳.اساسا مثل اکثر کتابها این مقصد و مبدا نیست که قراره نقش ایفا کنه تو داستان، اصل داستان مسیره، مسیری که قراره شخصیت ها رو به رشد و هدف برسونه(کاری ندارم هدف، هدف شوم یه شینیگامی بود، اینم یه مدله) ۴. مسیر داستان به شدت برام جذاب بود، روایت جنگ ها و ضد و خورد ها انقدر خوب نوشته شده بود که کاملا تصویر میشد(من شیفتهی توصیف هستم و این کتاب با وجود این که توصیف های زیادی نداشت من رو راضی کرد) ۵.شخصیت های کتاب هم خوب بودند، ایتامی،ژیهائو، چنلی، بینگویما همه در جغرافیای خودشون قابل درک و پذیرش بودند. ژیهائو شخصیت مورد علاقه ام بود.(اصولا نقش اصلی ها رو دوست ندارم). ژیهائو شخصیتی بود که خودش رو میشناخت، با همهی ابعاد خوب و بدش و این برای من خیلی جذاب بود، اما در عین حال به دنبال تقدیرش میرفت تا بفهمه کجای شناختش اشتباه بوده. ۶. یکی از ویژگی های جذابش همون بخش اخرش بود که آین به روی گفت چرا همین کار رو با «شمشمیر قرن» نکرد. آین گفت بعضیها رو نمیشه به راه خودت بکشی، اونها در هر حال راه خودشون رو میرن.... ما میتونیم در برابر وسوسه ها مثل شمشیر قرن باشیم،میتونیم انقدر قوی باشیم که کسی نتونه ما رو به راه دیگهای بکشونه... کتاب بهم یادآوری کرد هر چه قدر بیشتر تو زندگی قویتر باشم و پایبند به اصولی که برام مهم هستن، کمتر ممکنه به نابودی کشیده بشم... اگر شینیگامی نماد شیطان باشه، نقاط ضعف ایتامی و بقیه، نقاط ضعف ادم ها هستن، شمشیر قرن انسان استواری که نمیشه بهش نفوذ کرد، روی آستارا کسی بود که خودش رو به شیطان فروخت... در کل کتاب جذابی بود و جز یکی دو جا ازش لذت بردم...... 14 26 ماه آسمان 4 روز پیش سنگ های قیمتی : زمرد سبز جلد 3 کرستین ژیر 3.9 16 پایان... خب نمیدونم چی بنویسم. چون خیلی یهو تموم شد. کتاب اخر مجموعه کمی بار عاشقانهی بیشتری نسبت به دو تا کتاب قبلی داشت. در مجموع از مسیر راضی بودم، قبلا هم گفتم ، یکی از حسن های مجموعه خودداری از توضیح و تفسیرهای اضافی بود، هر جایی هم که کند میشد با یه اتفاق جریان را تند میکرد و اجازه نمیداد از ضربآهنگ ماجرا کمبشه. رفت و برگشت های زمانی و برشهایی که توی قصه گذاشته بود خیلی جذاب بود. مثل دیدن خودش تو مدرسه، یادداشت بابابزرگ و ضربهی سر گیدئون،(کلا بازی با زمان بدون این برش ها و رفت و برگشت ها نمیشه😁). لزلی وااای لزلی من عاشق این دخترم، قشنگ رفاقت و دوستی رو معنا کرد(میگم میتونست از نوادگان فرقه فلورانتین هم باشه هاا جذاب میشد...) اما پایان بندی کتاب، چک آخر رو خوب نزد، یعنی نتونست هوشاز سر بپرون باشه... خیلی سریع اتفاق افتاد، سریع جمع شد، سریع رفت بعدا و سریع خوبی وخوشی وپایان شاد.... کاش پایان بهتری داشت، اون وقت با رضایت و دلخوش ۴ ستاره میدادم نه این جوری با دودلی و شک.... تمام. 4 15 ماه آسمان 1404/3/6 آنک نام گل اومبرتو اکو 4.2 29 فقط میتونم بگم من آدم این کتاب نبودم. آنک نام گل، که اسمش نمیدونم از کجا میاد، یه کتاب جنایی یا یه داستان مهیج نیست، بلکه یک روایت فلسفی است که در لایهای از جنایت پوشانده شده. اصل کتاب بخش های فلسفی و فرقهها و گروههای مختلف دین مسیحیت و افکار و عقاید اونهاست که اگر از کتاب کم بشه، تبدیل میشه به یککتاب کم حجم و پر هیجان. حقیقتش یه بخشی از مباحث مطرح شده برام جذاب بود اما نه انقدر که درگیرم کنه و توصیفات بیشتر از گیرا بودن و تصویر سازی کردن، هنری و ادبی و زیبا بودن و ابدا نمیتونستن فضا سازی خاصی برای پیشبرد داستان انجام بدن. گاهی توصیف یه فضا یا بنا انقدر طولانی و کشدار میشد که اصل قصه از دست میرفت و گاهی بحث های فلسفی انقدر به روایت داستان غلبه میکرد که بیشتر شبیه مقالات بود تا داستان و اغلب نامنسجم و شبیه به واگویه های ذهنی تا گفتوگو. شاید تنها نکتهی مثبت داستان، پایان متفاوت و غیر قابل پیشبینیاش بود و سرانجام افراد. چیزی که واقعا برام جذاب بود، نه کشف قاتل و روابط بین قتلها و نه شیوهی قتل بلکه پایان تکان دهندهی قصهی بود و آتشی که ریشه و بنیان یک تفکر رو سوزاند. فقط میگم نه من آدم این داستان بودن نه این داستان برای آدمی مثل من. 2 11 ماه آسمان 1404/3/2 سنگ های قیمتی؛ یاقوت کبود جلد 2 کرستین ژیر 4.1 13 باید بگم این جلد، جز اندکی چاشنی عشق و عاشقی در دل تاریخ چیز زیادی نداشت. من تصورم اطلاعات بیشتری از یاقوت کبود بود که نداد، حتی سوالات بیشتری ایجاد شد. اما هنوز بازی هایی که با زمان میشه رو دوست دارم. چه قدر این ملاقاتها با پدر بزرگ جذاب بود، خداییش جذاب نیست بری پدر بزرگت رو ببینی براش از خودت و بچههاش تعریف کنی..... اما هنوز هم یک سری مشکلاتی داره کتاب، با این همه به شدت خوش خوان و روانه، اصلا خسته کننده یا حوصلهسر بر نیست. بدور از توضیحات اضافه و اتفاقات بیخود و بی جهت... 2 29 ماه آسمان 1404/2/7 سنگ های قیمتی : یاقوت سرخ جلد 1 کرستین ژیر 4.2 17 خبخب فانتزی با چاشنی سفر در زمان. عجب کتاب روان وخوش خوانی. اصلا یه لحظه ولت نمیکنه این کتاب، کوتاه و مفید، بدون حاشیه رفتن و فلسفه بافتن و قصه تعریف کردن. یکی یکی شخصیت ها رو معرفی کرد، داستان رو تعریف کرد و فضا رو ساخت. خیلی شسته رفته و خوب بود، واقعا کیف کردم از خوندنش. بعد هم یه جایی تموم شد که اصلا یعنی چی، مگه میشه، وسط قصه ما رو ول کرد روی هوا... هیییی 4 23 ماه آسمان 1404/2/5 آخرین نبرد سی. اس. لوییس 4.0 15 نمیدونم چیکم داشت این دو تا کتاب پایانی که اونجوری که باید به دلم ننشست. فکر کنم دیگه همه میدونم نمادها چه قدر توی کتاب های لوییس اهمیت دارن، پایان دنیا و سرزمین اصلان(اسلان) و خود اصلان و حتی دنیای پشت اصطبل قابل درک و تصویر سازی است. اما من مفهوم انگلستان داخل انگلستان / انگلستان واقعی/ لایهی بعدی بزرگتر از لایهی قبلی است رو نمیفهمم. رسیدن به سرانجام قصه حتی ماجرای پازل و اون میمون و خلاصه همه چیز کاملا ملموسه، الا این قسمت اخر و این پایان باز. خلاصه نشد اون چیزی که باید میشد، تا ابد بهترینِ نارنیا شیر و کمد و جادوگر سفیده، ادموندِ خیانتکار ولی دلیر، پیترِ بچه ولی بزرگ، لوسی ِ ضعیف ولی قدرتمند، سوزانِ نگران ولی حامی. به قول نمیدونم کی سوزان کم برای نارنیا جنگید؟! نه، نچ نشد اونی که باید میشد... 0 17 ماه آسمان 1404/1/26 چرا از ایوانز نخواستند؟ آگاتا کریستی 3.7 8 ایده اسم کتاب بسیار خلاقانه است و این ایوانز مرموز شما را تا پایان داستان همراه خود میکشد. واقعا انتظار این داستان رو نداشتم و از اونجایی که کتاب کاراگاهی نیست، خبری از استدلال های فوق منطقی هم نیست، فرانکی و بابی کاملا نقش دو ادم ماجراجو را به خوبی ایفا میکنند و سر از هر جایی در میآورند، صرفا چون کنجکاو هستند. نقطهی اتصال آغاز و پایان داستان را بسیار دوست داشتم. قلاب هایی در داستان بود که کاملا در خدمت هدف گمراه کردن خواننده بودند، در عین حال کاملا هدایت کننده به مسیر اصلی هم بودند.خوشحالم پیش بینی من برای وصلت زوجین داستان غلط از آب درآمد.هر چند آنچه اتفاق افتاد دور از انتظار نبود. 0 60 ماه آسمان 1404/1/23 مه زاد؛ قهرمان دوران جلد 3 برندن سندرسون 4.6 20 نمیخواستم این اعتراف رو بکنم، ارزشش رو داشت، ارزش صدها صفحه کتاب خوندن برای اینکه به این نقطه برسی، حالا فهمیدم چرا ازش لذت میبرن، چرا ازش تعریف میکنن، هنوز نمیتونم بگم سندرسون چهارمین نویسندهی محبوب منه، اما حسابی درگیر روایتش شدم. دوست داشتم سر همون عقیدهی مضحک طولانی بودن کتاب و خسته شدن ازش میموندم و اینقدر تلخ اعتراف نمیکردم که فقط برای رسیدن به یه نقطه این داستان ارزش خوندن داره. فقط برای یه لحظه که در داستان امده باید نشست و صدها صفحه خوند. از همهی اونایی که باعث شدن بخونمش، ممنون، باعث شدن انقدر شگفت زده بشم و حظ ببرم. قطعا یک بار خوندنش هر چقدر هم عمیق ، کافی نیست و الان با پایانش میگم کتابیه که میخوام توی قفسهام داشته باشمش. کتاب رو بخونید، بله، اما به هر کسی توصیه نمیکنم، به نظرم خوندنش یه نوع بینش خاص به دنیای اطراف نیاز دارن، وگرنه ممکنه اعتقادات ادم به شدت تحت تاثیرش قرار بگیره. پایانش اصلا چیزی نبود که میخواستم، برای همین یک ستاره ازش کم کردم. 30 47 ماه آسمان 1404/1/21 تسلی بخشی های فلسفه آلن دوباتن 3.9 50 باید نسخهی چاپی را داشت(اگر چه ارزش این همه هزینه تو این گرونی را نداره) بعد از هر فصل چهار تا جمله رو قیچی کرد و چسبوند به هم، میشه کل کتاب. بعد هم بقیه اش را اول چند بار کوبید به دیوار، چند بار از بالای پشت بام انداخت پایین و در نهایت به اتش کشید و تمام.... همین قدر مزخرف...(هیچدلم نمیخواست از این لفظ استفاده کنم اما نمیشد) اول ....مطالب فصلها انسجام خاصی ندارن، آغاز فصلها بیشتر دربارهی فیلسوف ها بود طوری که یادم میرفت موضوع اصلی چی بود.(البته صوتی بودن کتاب هم در حافظهی من تاثیر داره،اما دیگه نه انقدر) مثلا اینکه فیلسوف ها چی میخورن، چی میپوشن، اسم همسرش چیه، چه کتابهایی خونده. تو فصل چهار از دفعات حمام رفتن یه قبیله و اینکه لخت مادرزاد میگردن و تمایلات جنسی یه نفر کلی سخنرانی کرد که نمیفهمم چه ربطی به فلسفه و تسلی بخشی داشت.یه بخش هایی صرفا یکسری جمله بود، یک سری گزاره که نمیدونم چرا جداجدا و در متن اصلی میآمدن. ذرهای یادم نیست مباحثش چی بود و دقیقا چی رو میخواست تسلی بده!(برای نوشتن همین متن هم دنبال عناوین فصل ها گشتم) بعد چیزهایی که میگفت اساسا خیلی تسلی بخش نبود، یه جاهایی پرتوپلا بود، یه جاهایی چندش، یه جاهایی مزخرف، یه جاهایی بیش از ده تا اسم یونانی میگفت که اصلا نمیدونستم کی هستن، چهار تا جملهی خوب نه عالی، خوب هم احتمالا توش پیدا کنید. صرفا باهاش خوب خوابیدم که اونم به خاطر این بود که به قدری ذهنم را خسته میکرد که نمیتونستم ادامه بدم و خوابم میگرفت.... حتی دلم راضی نمیشه به کسی بگم این رو خوندم.... اینم بگم یه ستارهاش برای آقای آرمان سلطان زاده است . 0 6 ماه آسمان 1404/1/14 آخرین روز خانم بیکسبی جان دیوید اندرسن 4.5 24 نمیدونمدربارهی کتاب چیبگم. این که سن و سالم به این بچهها نمیخورد به کنار، روحیاتم هم بهشون نمیخورد. کلا درکشون برام سخت بود. خانم بی هم اگرچه شخصیت منحصر و خاصی داشت اما نمیتونم بگم معلم مورد علاقهام میشد. روایت ماجراجویانهی بچهها به انتهایی منجر نشد که آدم رو همراه خودش نگه داره. سرانجام این ماجراجویی کاملا باز بود و دوست داشتم بچه ها با وجود لذتشون، بفهمن که باید عواقب تصمیماتشون رو بپذیرن. اخرش اینجوری بود که خب میتونید هر کار درست و غلطی را انجام بدید بدون اینکه به عواقبش فکر کرده باشید.... 0 3 ماه آسمان 1404/1/5 سفر کشتی بامدادنورد سی. اس. لوییس 4.0 17 همیشه دلیلی برای رفتن به نارنیا بود، این بار نمیدونم چرا رفتن. شاید هم؟!بماند داستان لو میره. تا قصهی بعدی رو نخونم نمیدونم چرا یوستاس رفت. بازم فیلم اقتباس جالب تری بود البته اگر نگاه های غرضورزانه را ازش حذف کنیم. راستی پوستر قسمت بعد رو دیدم،بزودی فیلم نارنیای ۴. 0 7 ماه آسمان 1404/1/3 پرونده پلیکان جان گریشام 4.0 1 خب.اینم تموم شد. از اون کتاب های ماجرایی و جنایی جالب بود.داستان یک قتل که قتلهای دیگری را به دنبال خودش داره و انقدر ابعادش بزرگه که زندگی آدمهای زیادی را تحت تاثیر قرار میده. البته من نسخهی نمایشی کتاب را با صداهای بینظیر شنیدم ، اما به نظرم مسیر داستان خیلی خوبه، دو سه تا اوج عالی داره. گریشام ظاهرا وکیل و حقوق دان بوده و کتاباش شمهای از این موضوع را دارن. از کتابهاش کلی فیلم خوب اقنباس شده چرا انقدر کم دیدهشده نمیدونم. تصمیم گرفتم بیشتر ازش بخونم، باشگاه کاراگاهان یه نیم نگاهی به این نویسنده داشته باشید، از آقای ریپلی قطعا بهتره.😂 0 53 ماه آسمان 1404/1/3 شاهزاده کاسپین سی. اس. لوییس 4.1 15 پیشنهاد خوندن ۱۰کتاب ۱۰روز که مطرح شد جدی مخالفش بودم، چون واقعا حس کردم نمیرسم، اخرش هم نشد و منصرف شدیم ولی تا الان در هر ۲۴ ساعت ، یک کتاب خوندم. این کتاب با فیلمتفاوت های چشمگیری داره، من فیلم را بیشتر دوست داشتم. دلم برای این ۴ تا بچه همیشه تنگ میمونه، به خصوص اِد... گاهی یه کتابی رومیخونی میگی این خیلی ساده بود، لذت نبردم.اما داستان نارنیا در عین سادگی یه جذابیت خاصی داره. تو هر قصهای پیدا نمیشه.... 3 8 ماه آسمان 1403/12/30 ارباب حلقهها؛ بازگشت شاه جلد 3 جی. آر. آر. تالکین 4.6 21 آخرین یادداشت امسالم را مینویسم. پادشاه برگشته... تمام شد، عجب سفر نفسگیر وجذاب و دلچسبی بود. دلتنگ همهی شخصیتها خواهم بود. دلتنگ میناس تریت و برج های سفید گوندور، سواران رهان و تالارهای زرین، دلتنگ پلهنور، دلتنگ یه هابیت شجاع در لباس سیاه با نشان درخت نقرهای، دلتنگ ائوین، زنی که کاری کرد که در توان هیچ مردی نبود، دلتنگ مری و دست آسیب دیدهاش، دلتنگ فارامیر که کلا افتاده بود تو رختخواب و حسرت حضورش موند روی دلم، دلتنگ الهسار و جواهر الفی و دستان شفابخش پادشاه، دلتنگ وراجیهای سام تو دل خطر تو موردور، دلتنگ گیملی و ترس هاش، دلتنگ لگولاس و رفاقتش، دلتنگ شایر زیبا و دوست داشتنی و گندالف سفید. این کتاب بهمون نشون داد چه طور کوچکترین اقدام میتونه بخشی از یک موفقیت باشه، ادم اگر میخواد دنیاش را تغییر بده، باید چی کار کنه، اگر سختی از راه رسید، راحتترین راه پا پس کشیدنه و اگر جنگیدی، حتی وقتی امیدت اندکه، حتی وقتی شکست در نظرت حتمی باشه، میشه که ورق برگرده... دروغ چرا استرایدر از الهسار دوست داشتنی تر بود! قبول دارین؟! 23 45 ماه آسمان 1403/12/25 صلیب خونین جلد 4 مهدی میرکیایی 4.5 21 میخواستم امتیاز کمی بدم اما اواخر کتاب به شدت گیراست و دونستن این اطلاعات واقعا جالب بود... در حال شنیدنش یاد این خبر افتادم که در بعضی کشور های اروپایی حتی ایتالیا، کلیساها به دلیل نبود پیروان برای مراسمات و غیره بسته شدن و نگهداریشون خرج زیادی داره، به همین خاطر کشیش ها یا اجاره میدن یا میفروشن و نکتهی جالب اینجاست که اغلب خریداران مسلمانان هستن که با توجه به افزایش جمعیتشون، فضای کافی در اختیار ندارن و اجازه ساخت مسجد بهشون نمیدن، مسلمان ها با کمک هم کلیساها را میخرن و به مسجد تبدیل میکنن... سالها طول کشید تا مسیحیت )البته مسیحیت مد نظر استعمارگر ها( تبدیل به فراگیرترین دین دنیا بشه، اما انگار با دست خود همین مبلغ ها داره رو به زوال میره. 0 11 ماه آسمان 1403/12/21 چهره ی یک غریبه آن پری 4.1 9 چهرهی یکغریبه تجربهی جذاب وعجیبی بود، ما همپای کاراگاه کشف میکردیم، نهتنها حقیقت قتل رو که حقیقت وجودی خود کاراگاه داستان رو... با این که پرداخت شخصیتها صد نبود و حتی پایان کارشون مشخص نشد، (میشه با نشانهگذاری ها کاملا حدس زد اما چرا گفته نشد تو خود داستان، قشنگ یک فصل دیگه جا داشت) اما روایت داستان به هم نخورد و چیزی کم یا زیاد نبود. البته بخش حضور هستر در عمارت شلبورن را دوست نداشتم و برای پیش برد قصه هم به نظرم ضرورتی نداشت. خلاصه با یککتاب تر و تمیز که نه زیادی احساسات برانگیز و نه زیادی سرد و یکنواخته، طرف هستید. پایان بندی خوبی داره، و عنصر غافلگیری رو به جا استفاده کرده. این خوره که قاتل آقای م. بوده و خواننده مدام میپرسه چه طوری بعد میفهمه که اشتباه کرده باعث میشه ۳۰ درصد پایانی داستان به شدت جذاب بشه، طوری که من ۲ ساعت بیدار موندم و تمومش کردم. در مجموع خوش گذشت، لذت بردم... کتاب عجیب و خاصی نبود اما به شدت دوست داشتنی بود، مونک توخاطرم میمونه مخصوصا به خاطر خوابوندن مچ رانکورن... 3 18 ماه آسمان 1403/12/14 مومو میشائیل انده 4.2 44 مومو، غریبهای آشنا. روزگاری که وقت ها در آن آلودهاند. با این که کتاب تمام شده هنوز نمیدانم چه حسی دارم، هم یک داستان کودکانه بود که میشد شب برای کودکی خواند، هم داستانی بسیار عمیق و فلسفی. نگاهی حقیقی و بی پرده به امروز و واقعیت زندگی. البته بی درنگ نسخهی الکترونیک کتاب را خریدم، چندین جملهی زیبا و ناب بود که میخواستم منتشرشان کنم، اما چون نسخه صوتی بود، برایم دشوار بود. نسخهی صوتی بسیار زیبا ، روان و شیرین بود، داستان به همین شکل، روان، شیرین و زیبا(در حال بدی کتاب را شنیدم، این سادگی و حلاوت باعث میشد ادامه بدهم و خسته نشوم). با این وجود مانده ام که آیا کتاب را عمیقا و از منتهای وجودم دوست دارم یا نه؟ آیا این کتاب یک کتاب معمولی است یا یک شاهکار؟ داستان ساده اش را نقد کنم یا بستایم؟ روایت کتاب، روایت امروز ماست، تصویری بدون روتوش از جامعهی بشری، تصویری شفاف از کسالت، افسرگی، بیحوصلگی مرگآور، سقوط بشر تا اعماق تونل های سردی که وقتها در حال مردن هستند. بله وقتها در حال مرگ هستند، وقتهای ما آلوده اند، ما همه مردانی هستیم خاکستری پوشیده، سرد چون شبهای بی ابر زمستانی، با کلاههایی شقورق، دائما در تکاپو برای ربودن ته سیگارهایی که زنده نگاهمان دارد، مردهایم و از وقتهای مرده سر برآوردهایم، قلبهامان مرده، گلبرگی نمانده، مومویی هست که نجاتمان دهد؟ خداوندگار عالم انتظار دارد بشر خودش به داد خودش برسد....ولی کار از کار گذشته.... بنشینیم شاید یک منجی هم برای یاری ما بیاید، شاید زنده شویم، شاید روحی دوباره در ما دمیده شود. من امید به آینده را در صفحات کتاب دیدم، حال خراب امروزمان را، امید به منجی و نجات یافتن، آخرین قدمی که خالق یک هستی برمیدارد تا ما را به سوی خودش بازگرداند اما هنوز نمیدانم چه احساسی به کتاب دارم، فقط میدانم امیدوارم و شاید همین کافی باشد.... 6 42 ماه آسمان 1403/12/5 دزیره جلد 1 آنه ماری سلینکو 4.2 37 به شکل عجیبی کمتر از قبل برام جذابیت داشت و نمیدونم چرا؟! اما بازم یه کلاسیک عالی و درجه یکه... 0 17 ماه آسمان 1403/12/3 پس از تشییع جنازه آگاتا کریستی 4.0 9 هوراااااا🎉 اگر فکر کردید این خوشحالی برای اینه که فهمیدم قاتل کیه، کاملا اشتباه میکنید، من فهمیدم هلن تو مراسم تشییع چی فهمیده😁 2 25 ماه آسمان 1403/12/1 شیمی ترکیبات طبیعی ردینه معتمدی 2.5 1 خب، خب دوستان... در همین لحظهی طلایی! اعلام میکنم که تمام شد، درست یه شب قبل از کنکور😶🌫️. و فردا همه دعوت دارید برای صرف چای و شیرینی و بوم بوم آهنگ و کف و جیغ،به صورت مجازی 🎉. هر چند اگر همین الان برم سر جلسه، باید با سلام و صلوات تستها رو جواب بدم، دعا کنید که فرجی بشه، باز بیام براتون از این جشنها برپا کنم...😁 یک سری از مصیبتهام روهم براتون منتشر میکنم😵💫 ولی به نظرم به عنوان یککتاب درسی اصلا کتاب جالبی نیست، سنگین و پر حجم، پراکنده و بدون شروع های خوب، به شدت توضیحی. 16 32