معرفی کتاب پیونگ یانگ: سفری به کره ی شمالی اثر گی دولیل مترجم عاطفه احمدی

پیونگ یانگ: سفری به کره ی شمالی

پیونگ یانگ: سفری به کره ی شمالی

گی دولیل و 2 نفر دیگر
3.5
88 نفر |
40 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

7

خوانده‌ام

132

خواهم خواند

60

شابک
9786226194051
تعداد صفحات
184
تاریخ انتشار
1398/2/8

توضیحات

        سال 2001 «گی دولیل» کارتونیست شناخته شده ی کانادایی اجازه پیدا می کند به کره ی شمالی سفر کند. دولیل در مدت اقامت دو ماهه برای کار در یک شرکت انیمیشن سازی در پیونگ یانگ، مشاهداتش از فرهنگ آن جا و زندگی معدود کره ای هایی را که با آن ها برخورد دارد، با لحن طنزآمیز خاص خودش روایت می کند. نتیجه ی این روایت به یکی از معروف ترین سفرنامه های مصورتبدیل می شود. روایتی از کشوری که انگار همه ی مردمانش با نجوا با هم حرف می زنند و حواس شان هست که خارجی ها چیزی بیشتر از آنچه باید را نبینند.
      

لیست‌های مرتبط به پیونگ یانگ: سفری به کره ی شمالی

نمایش همه
جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستانپیونگ یانگ: سفری به کره ی شمالینیم دانگ پیونگ یانگ

چرا سفرنامه بخونیم؟

12 کتاب

خواندن سفرنامه رو خیلی دوست دارم اوایل با خوندن سفرنامه، فکر می‌کردم برایم امکان سفری فراهم شده که خودم نتونستم تجربه کنم؛ حالا همراه نویسندۀ اون کتاب می‌تونم به شهر یا کشوری دیگه سفر کنم و دنیا رو ببینم اما بعدها فهمیدم خوندن سفرنامه بیشتر از اینکه خواننده رو با اون شهر یا کشور یا فرهنگ مقصد آشنا کنه آدم رو با شخصیت و روحیات اون سفرنامه‌ نویس آشنا می‌کنه اینکه چه‌جور آدمیه،‌ دنیا رو از چه دریچه‌ای نگاه می‌کنه چه چیزهایی به چشمش میاد و چه چیزهایی رو نمی‌بینه یا بازگو نمی‌کنه و دربرابر مسائلی که در طول سفرش براش پیش اومده چه واکنش‌هایی داشته درواقع آدمی از یه فرهنگ نمی‌تونه به‌درستی فرهنگ دیگر رو توصیف کنه چون ممکن است فلسفه اون فرهنگ رو ندونه و برداشت اشتباهی ازش منعکس کنه و این برداشت نباید مبنای قضاوت ما باشه پس خوندن سفرنامه رو پیشنهاد می‌کنم نه برای آشنا شدن با شهرها و کشورها و ملت‌ها و فرهنگ‌ها، که برای آشنا شدن با دنیای یک نویسنده

5

یادداشت‌ها

        .در این داستان که ،روایت سفر به کره شمالی بود ،هم از نقاشی و هم از متن استفاده کرده بود که قطعا تصاویر آن بیشتر از متن آن است که به آن داستان مصور می‌گویند.  یکی دیگر از چیز های جالبی که در این کتاب دیدم ،این بود که در داستان مصور حتما نباید مانند پیکاسو نقاشی بکشی و سعی کنی همه ی جزئیات را رعایت کنی ، کافی است که با همان تصویر فوق العاده ساده بتوانی منظور داستان را برسانی . حالا مهم نیست در تصویر آدم ها را چه گونه میکشی ،چیزی که مهم است ، این است که بتوانی منظور را برسانی .این دقیقا چیزی بود که در این کتاب بسیار نمایان بود ، از نظر من نقاشی ها بسیار ساده بودنند و راستش آنقدری قشنگ نبودند اما منظور داستان را می‌رساندند. چیز دیگری که به نظر من خیلی مهم است، رنگی بودن تصاویر کتاب های مصور است که با توجه به تجربه ی خودم از خواندن این کتاب ها ،باعث می شود که جذابیت بیشتری برای خواننده ها داشته باشد ، که این دقیقا چیزی بود که این کتاب نداشت . که اگر داشت خیلی کتاب بهتر و تاثیر گذار تری می‌بود. 
کره‌ی شمالی کشوری عجیب و پر رمز و راز است. از آن جهت که این کشور برای مردم دنیا جای ناشناخته‌ای است و اخباری که از آن به گوش می‌رسد هم عجیب و باورنکردنی است. از طرف دیگر کره‌ی شمالی که ارتباطش را با تمام دنیا قطع کرده است و مردمش را هم از ارتباط با دنیا منع کرده است .
کشوری که به معنای واقعی ، انگار که خارج از این دنیا و جهان هست و برای مردمی چون ما حتی تصور این که آنجا هستیم به نظرم عذاب آور است .
این که یک عمر بدون اینترنت زندگی کنی ،یا بهتره بگم اصلا ندانی اینترنت چیست، خیلی عجیب است . 
یا حتی نتوانی از رادیو استفاده کنی، چیزی که اغلب حتی تحویلش نمیگیریم در کره شمالی ممنوع است و من نمی‌دانم رادیو گوش کردن چه آسیبی می‌تواند به کشور یا حتی مردم یک کشور بزند که در بین این همه کشور کره شمالی ان را ممنوع کرده است . 
مردم این کشور حتی موقع خواب هم آرامش ندارند ، آن ها نمی‌توانند چراغ های خود را روشن بگذارند و این خیلی عجیب و کمی رو مخ است که مردم ان کشور نمی‌توانند آزادی کوچکی داشته باشند که حق آن هاست . 
همانطور که در کتاب گفته شده است و با توجه به قانون های مسخره ی این کشور فهمیدم ، مردم در این کشور در خدمت حکومت هستنند . آن ها هیچ امکانات رفاهی ندارند ، چه برسد به آزادی و حق و حقوق . 
ولی چیزی که برایم خیلی عجیب است ،آین است که این مردم که هیچ چیزی ندارند و برخی از آن ها حتی خوشحال هم نیستند چرا از آن کشور نمی روند؟  ،یا حتی اعتراض نمی‌کنند؟
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

          کتاب مانند سایر تصاویر روایت غرب از کره شمالی‌ست؛ و در واقع منطبق با همان روایتی ست که کشورداران کره شمالی سعی کرده‌اند تا از خودشان به دنیا مخابره کنند.
نویسنده در سال‌های ریاست جمهوری دبلیو بوش پسر به پیونگ‌یانگ رفت و آمد دارد. نخست دلیل رفت و آمد نویسنده بسیار جالب است. او یک کارگردان و انیماتور کانادایی مقیم فرانسه است که برای مدیریت و سرکشی بر فرآیند ارزان تولید انیمیشن در کره شمالی به آن‌جا سفر می‌کند. داستان از این قرار است که فریم‌های اصلی در فرانسه طراحی می‌شوند و فریم‌های میانی به صورت ارزان‌تر در شرق آسیا و به خصوص کره شمالی... همین آغاز کافیست تا آن تصویر «کره شمالی جدا از جهان» کمی در ذهن آدم مخدوش شود....
اما از این جا به بعد تصویرها مانند سایر توصیف‌هاست. زندانی هر مستشار و یا مسافری در چند پرده مختصر و تجربه محدود... و صورت‌های سردی که به هیچ عنوان ارتباط برقرار نمی‌کنند؛ و آیینی غیرذات‌گرا و موهوم و بن‌بستی تمام عیار و غیرانسانی
برای من که در هم‌زمانی با این کتاب سفرنامه «نیم‌دانگ پیونگ‌یانگ» از رضا امیرخانی را هم می‌خواندم شباهت زیاد تجربه‌ها در دو سفرنامه با حداقل دو دهه فاصله و در دو زمان قاعدتاً متفاوت پدر و پسر جالب توجه بود.
از سویی دیگر تجربه کتابی کمیک و تماما تصویری در مقابل سفرنامه نوشتاری، ارادتم را به کمیک و کتب تصویری دوچندان کرد... انتقال پیام در این کتاب بیش‌تر از کتاب نوشتاری امیرخانی بود و این قابل توجه است
        

0

بسم الله ا
          بسم الله الرحمن الرحیم

وقتی اسم کره شمالی میاد، سریع ذهنمون یه کشور بدبخت عقب افتاده با مردم مظلوم و بی خبر از همه جا که از ترس تبعید یا اعدام می لرزن رو پیش چشممون تصور میکنه.
سوال اینجاست، آیا واقعا همچین چیزیه؟

جوابی که من بهش رسیدم اینه:
هم بله و هم خیر.
از جهاتی واقعا مردمی رنج کشیده و ستم دیده ان که تحت یک حاکمیت کمونیستی ( جامعه ای یکدست با تقسیم ثروتی یکسان) که همه چشم به یک شخص دوختند.
رهبر کره شمالی مردی نابغه و با استعداد در تمامی زمینه هاست و میشه گفت یه خدای مینیمال زمینیه که از بین نمیره، بلکه از شکلی به شکل دیگر تغییر وجه میده. 
خب این حرف بر چه مبنایه؟ تفکر حاکم بر ملت کره شمالی.
اگر شما توی کره شمالی به دنیا می اومدید نمی تونستید به صورت دیگه ای غیر از این فکر کنید، چون شما چیزی غیر از این بلد نبودید .
خب از جهت دیگه موافق نیستم که ملت کره شمالی تو سری خور یا احمق و ابله باشن ، چرا که من هوش و نبوغ رو در اونها می بینم که حتی با وجود جو اختناق آوری که وجود داره همچنان دارن پیش میرن، حتی اگر به چشم من و شمای نوعی نیاد.
********
راجع به کتاب، گی دولیل اطلاعات خاصی به من اضافه نکرد اما تصاویر جالبی که کشیده بود باعث شد من بیشتر بتونم به بطن فرهنگ کره شمالی وارد بشم.
تصور کنید شما یه طراح شنگولید که وارد یک کشور سرد و بی روح می شید، کمترین کاری که انجام می دید چیه؟
اول سعی می کنید قهرمانانه شرایط تون رو عوض کنید اما بعدش بنگ، می خورید به دیوار بسته و دو هفته بعد می بینید که زیادی با شرایط سازگار شدید.

پ ن1: ترجمه کتاب خوب و رون بود .
پ ن2: توصیه میکنم اگه تا الان کتابی راجع به کره شمالی نخوندید با همین که سبک هست شروع کنید، بعدش می تونید سفرنامه اقای امیرخانی رو بخونید، خیلی جامع تره و فضای موجود رو بهتر به تصویر کشیده.
        

11