معرفی کتاب اقلیت اثر فاضل نظری

اقلیت

اقلیت

3.9
246 نفر |
38 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

9

خوانده‌ام

690

خواهم خواند

73

شابک
9789645064615
تعداد صفحات
86
تاریخ انتشار
1398/6/16

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        «این کتاب مشتمل بر سی و هفت قطعه شعر در قالب های نو و غزل است. اقلیت» یکی از مجموعه های متفاوتی است که در چند ساله اخیر توانسته جانی به آیینه غبار گرفته بازار کتاب به خصوص در حیطه شعر و شاعری ببخشد. با بررسی کتاب می توان به چهار عنصر اصلی کتاب یعنی 1- عاطفه، 2- تخلیل، 3- زبان، 4- آهنگ پی بردکه لازمه جذابیت و زیبایی شعر می شود. 
« اقلیت » شامل 38 سروده در یک دفتر از فاضل نظری است. تمامی اشعار « اقلیت » در قالب غزل سروده شده و نظری در آن سعی کرده است با زبانی نرم و بدیع دست به ابتکاراتی بزند که نتیجه آن خلق مضامین و استعارات تازه بوده است. یکی از نشانه های شعر فاضل نظری تلمیح است. تلمیح در اصطلاح اشاره به آیه، حدیث، شعر، قصه یا مثلی مشهور است که شاعر برای اثبات سخن خویش یا عمق و غنا بخشیدن به معنی مقصود به کار می برد. تلمیحات نظری بیشتر منبعث از آیات و احادیث و قصه ها و مثل هاست. جالب اینجاست که فاضل نظری در هر تلمیح با نگاهی تازه چیزی از خود به اصل داستان افزوده است. « اقلیت » در پرونده افتخارات خود عنوان کتاب تقدیر شده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را دارد. این مجموعه به همراه دو کتاب «گریه های امپراتور » و «آن ها» سه گانه فاضل نظری را تشکیل می دهد. گزیده متن: این طرف مشتی صدف،آن جا کمی گل ریخته موج،ماهی های عاشق را به ساحل ریخته بعد از این در جام ما تصویر ابر تیره ای ست بعد از این در جام دریا ماه کامل ریخته
      

لیست‌های مرتبط به اقلیت

نمایش همه
دایی جان ناپلئونمغازه خودکشیهر دو در نهایت می میرند

تولدم مبارک 🎉

50 کتاب

"تولدم مبارک! 🎂 یک سال با کلمات جادوگر! 🎉" امروز روز خاصی برای منه! 😊 تولد یک سالگیم رو جشن می‌گیرم، گرچه من اردیبهشتی نیستم. امروز ۷ اردیبهشته و در حالی که یک سال از ورودم به این دنیای پر از کتاب و قصه‌ها میگذره، می‌تونم بگم که این سفر، کاملاً زندگی من رو دگرگون کرده. 🥳 یادم می‌آید که یک سال پیش، دقیقاً در چنین روزی، با دلهره و تردید، برنامه‌ی طاقچه رو نصب کردم. تا اون روز من اصلا نیم نگاهی هم به کتاب نمی انداختم... اون روزا نه نویسنده‌ای می‌شناختم و نه کتابی که نامش رو شنیده بودم..... اصلا از حس واقعی کتاب خوندن بی خبر بودم😔 اما دنیای جدیدی رو به روی من باز شد! 🌟 وقتی که طاقچه به مناسبت هفته‌ی فرهنگ معاصر، کتاب «دائی جان ناپلئون» رو به‌صورت رایگان در اختیارم گذاشت، این فرصت رو غنیمت شمردم. شروع کردم به خواندن کتاب (اون زمان هیچ‌رمانی رو تا به حال نخونده بودم و این تجربه برام چالش‌برانگیز بود. بی‌جهت نبود که دو ماه تمام درگیر این کتاب شدم! امتحانات ترم و صفحات بلندش هم مزید بر علت بود. 📚😅) نمی‌تونم بگم که چقدر دلم برای این کتاب تنگ شد وقتی به انتهاش رسیدم. احساس عجیبی داشتم، انگار یکی از دوستام رو از دست داده‌ام. اما این احساس ناکافی بود. در واقع دلم می‌خواست دوباره آن را بخوانم! دقیقا یادمه کجا تمومش کردم، یه شب قشنگ اونم توی جاده 🛣 یه روز گرم تابستونی، طاقچه تخفیف تابستانه گذاشت و من فقط با یک لبخند سرازیر به دنیای کتاب‌ها شدم. 💫 کتاب «هر دو در نهایت می‌میرند» رو که تعریفش را از یکی از دوستام شنیده بودم، خریدم. اون کتاب، من رو به دنیای دیگه ای برد، دنیایی که در اون هر لحظه، هر واژه و هر احساس رو به صورت واقعی تجربه کردم. من به واقعی‌ترین شکل ممکن عاشق کتاب شدم! 😍📖 این کتاب رو هم دقیقا یادمه چه روزی تمومش کردم، یه روز بعد تولدم (تولد اصلیم❤) اینجا بود که حس کردم من رسما به جمع عاشقان کتاب‌خوان ملحق شدم؛ نه تنها از ۷ اردیبهشت که تولد اصلی واولین قدم من در این راه بود بلکه از اون روز به بعد هربار که یه کتاب جدیدی رو شروع به خوندن کردم، دوباره متولد شدم🤩 در این یک سال، من ۵۰ بار زندگی کردم و ۵۰ دفعه تجربه کسب کردم. ✨💖 اشک ریختم😭... خندیدم 😄... ترسیدم 😱... به هر جای دنیا سفر کردم وبا فرهنگ های مختلف آشنا شدم🗼🏫 ۵ یا ۶ کتاب بیشتر نخونده بودم تا با برنامه بهخوان آشنا شدم🥰 متاسفانه دقیقا با شروع مدارس متقارن شد(۴مهر🤦🏻‍♀️) 😐 بهخوان برام خیلی شگفت انگیز و جذاب بود(دقیقا همون برنامه ای بود که میخواستم🤩) در این مدت هم درس خوندم و هم کتاب خوندم (در نظر داشته باشین که سعی کردم که به درس و مدرسه م لطمه نزنه و نتیجه اش رو هم دیدم جزو دانش آموزان برتر مدرسه شدم✌🏻) ....... بعد از خوندن ۲۴ کتاب، نویسنده مورد علاقم رو پیدا کردم به سلامتی😅 و اون نویسنده بزرگوار کسی نیست جز: ⚡لوسی مود مونتگمری⚡ 📆دقیقا در تاریخ ۶ اسفند📆 💙با کتاب قصر آبی💙 همه چیز یهویی پیش اومد ، در لحظه دیدمش و خوندم به همین راحتی😁 اما دل کندن از کتاب با رنج و زحمت فراوان😶 همیشه آنی شرلی رو میدیم و هر سالی که پخش میشد بازم برام جذاب و تازه بود، و هیچ وقت هم فکر نمیکردم نویسنده این داستان انقدر جذاب باشه🥰 سر تون رو بیشتر از این درد نمیارم این داستان من بود 📖 🔻در لیست زیر تموم کتاب هایی که از ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ تا ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ خوندم رو به اشتراک گذاشتم 👇🏻👣 به یاد تموم این لحظات، و به امید روزهای بیشتر با کتاب‌هایی جذاب و دل‌انگیز، تولدم رو جشن می‌گیرم! 🎉🌸

23

یادداشت‌ها

فاطمه رجائی

فاطمه رجائی

4 روز پیش

نرگس مردم
          نرگس مردم فریبی داشت شبنم می فروخت
با همان چشمی که می زد زخم، مرهم می فروخت

زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر
داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت

زندگی -این تاجر طماع ناخن خشک پیر-
مرگ را همچون شراب ناب، کم کم می فروخت

در تمام سال های رفته بر ما، روزگار
شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت

من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها
گل فروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت
 .
🌱بعضی وقتا نوشتن چقدر سخت میشه، گاهی اوقات برمی‌گردم و یادداشت‌های گذشته‌م رو می‌خونم ببینم قبلا چطور می‌نوشتم.
ولی شعر...
هربار که یه بیت شعر میخونم، برام معنای متفاوتی داره و چی می‌تونه اینقدر زیبا تجربیاتی که از سر می‌گذرونم رو توصیف کنه...
چه چیزی می‌تونه این تلاطم و سردرگمی توأمان با آرامش ولی سوال‌برانگیز رو اینقدر خوب نشون بده...
به وجد میام چون ما شعرهارو نمی‌خوانیم، اون هارو زندگی می‌کنیم:

بعد یک عمر قناعت دگر آموخته‌ام:
عشق گنجی‌ست که افزونی‌اش از انفاق است

بین ماهی‌های اقیانوس و ماهی‌های تنگ
هیچ فرقی نیست وقتی چاره‌ای جز آب نیست!

راز گل کردن من، خون جگر خوردن بود
از در آمیختن شادی و غم دلتنگم

حال، در خوف و رجا رو به تو برمی‌گردم
دو قدم دلهره دارم، دو قدم دلتنگم

من عارف دلتنگم، یا زاهد دل‌سنگ؟
هر روز نقابی زده‌ام روی نقابی

با سرافکندگی قلب خرابم چه کنم؟
گر سر سالم از این معرکه بیرون ببرم

هزار صبح توانستی و نخواستی اما 
رسیدنی‌ست شبی که بخواهی و نتوانی 

عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم
شاید این بوسه به نفرت برسد، شاید عشق

این دعایی‌ست که رندی به من آموخته است
بار ما را نه بیفزا، نه سبک‌تر گردان!

تلخی عمر به شیرینی عشق آکنده‌ست
چه سرانجام خوشی گردش دنیا دارد♥️

.
۲۱ اردیبهشت/ درگیر سینوزیت و بی‌حوصلگی
عکس: روزهای خوش🌱
        

22

        شعر ها وغزلیات جناب نظری واقعا منحصر به فرد هستند 
وبا هر کتاب جدیدی از فاضل نظری به وجد میام ودلم میخواد آون رو سریع تر بخونمش 

      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3