خوندن نمایشنامه هملت تجربه‌ای عمیق و متفاوت بود. داستان پر از تراژدی و انتقام است و دیالوگ‌ها و مونولوگ‌هایش واقعاً آدم را درگیر می‌کند. اول مردد بودم که بخونمش یا نه، چون متن کمی سنگین بود، ولی در نهایت  از خوندنش لذت بردم
      

        این داستان کوتاه به شکلی شاعرانه و نمادین، از رفت‌وآمد ارواح یک زن و شوهر در خانه‌ی قدیمی‌شان می‌گوید. با اینکه مضمونش جالب بود، اما من شخصا خیلی با سبک ویرجینیا وولف ارتباط نمی‌گیرم.
      

        داستان کوتاه اندرسن روایتی تلخ از مرگ زنیه که دنیا هیچ‌گاه روی خوش به او نشان نداد. تم اصلی داستان، فقر و محرومیت و تنهایی انسانیه که در سکوت می‌زید و در سکوت هم می‌میرد. 
      

        گرچه در ظاهر از تو بی خبرم
هیچکس جز تو نیست در نظرم
به قفس راضی ام، فقط گاهی
فکر پرواز می‌زند به سرم...
      

        این کتاب در نگاه اول یه رمان نوجوانانه‌ست، اما از اون دست داستان‌هاست که هر سنی می‌تونه بخونه و لذت ببره. ماجرای برادلی، پسر شرور مدرسه، با ورود یک مشاور مهربون تغییر می‌کنه و کم‌کم یاد می‌گیریم دوستی، توجه و شیوه‌ی درست برخورد چطور می‌تونه آدم‌ها رو دگرگون کنه. در کل، کتابی شیرین، بامزه و دلنشین بود که خوندنش خیلی بهم چسبید
      

        داستانی کوتاه از فردریک بکمن؛ روایتی پر از احساس درباره‌ی پدربزرگی مبتلا به آلزایمر و نوه‌ای که رابطه‌ای عمیق با او دارد. با خواندنش مطمئناً بغض خواهی کرد.
      

        کتاب تاکسی سواری از سروش صحت شامل ۱۲۱ داستانک است. سبک کتاب کوتاه و میکروفیکشن است و به موضوعاتی مثل زندگی، مرگ، پیری و عشق می‌پردازد، کمی هم رنگ فلسفی دارد. با اینکه ازش خیلی تعریف شنیده بودم، اما حس خوبی به من نداد و بیشتر مثل عصر روز جمعه در پاییز، دلگیر بود.
      

        این کتاب رو به پیشنهاد یکی از دوستام خوندم و تجربه‌ی متفاوتی بود.
داستان کوتاه و تلخ سربازی که در جنگ معلول شده و باورهای خودش رو درباره خدا، حکومت و زندگی داشت، اما زندگی و شرایطی که روبروش قرار می‌گیره، باعث میشه به این نتیجه برسه که دنیا بی‌عدالته و خیلی از چیزایی که براش ارزش داشتن رو از دست بده.
رمانی که در عین سادگی، درباره ایمان، عدالت، فروپاشی ارزش‌ها و معنای واقعی زندگی تأمل می‌کنه.
در کل، عصیان کتابی بود که هم ذهن رو درگیر میکنه ، هم حس عجیبی از تلخی و حقیقت زندگی میده.
      

        مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه که در عین سادگی و دلنشینی، پر از تلنگرهای ظریف بود. خوندنش رو دوست داشتم
      

        بچه‌های سبز داستانی کوتاه و نمادین است. پزشک اسکاتلندی در سفرش به لهستان با دو کودک ناشناخته و سبزرنگ روبه‌رو می‌شود، کودکانی که به نظر می‌رسد بیشتر به طبیعت تعلق دارند تا به جهان آدم‌ها. فضا رازآلود و کمی غریب است، اما برای من کشش زیادی ایجاد نکرد و ارتباط عمیقی با آن نگرفتم
      

        خدای کشتار، نمایشنامه‌ای درباره دو خانواده به ظاهر متمدن که برای حل یک مسأله ساده با هم جمع می‌شن: پسر یکی‌شون با چوب به پسر اون یکی حمله کرده. اما در حین صحبت‌ها، آرامش و ادبشون کم‌کم فرو می‌ریزه و چهره واقعی‌شون مشخص میشه.
طنز تلخ و دیالوگ‌های تندش آدم رو به فکر می‌اندازه که چقدر زیر ظاهر متمدنانه، خشونت و غرور نهفته است.
      

        شریعتی نگاه جالبی به عشق و دوست داشتن داره. او میگه عشق اغلب هیجانی و غریزیه و می‌تونه ناپایدار باشه، اما دوست داشتن آرام، عمیق و مداومه و از دل و عقل سرچشمه می‌گیره.
 دوست داشتن واقعی، حتی وقتی خاموش به نظر می‌رسه، ریشه‌ای و پایداره.
 خواندنش تأمل‌برانگیز بود. 
      

        اتاق شماره ۶ بنظرم یکی  از درخشان‌ترین داستان‌های کوتاه چخوفه، روایتی عمیق و تکان‌دهنده از بی‌عدالتی و بی‌تفاوتی جامعه. داستانی که مرز میان عقل و جنون رو از بین می‌بره و یادآور می‌شه تا وقتی جای کسی نباشیم، نمی‌تونیم رنج و حال او رو درک کنیم. کوتاهه اما تاثیری موندگار روی ذهن می‌ذاره
      

        اگر کتاب راه هنرمند را خوانده باشید، مثل من با تمرین نوشتن صفحات صبحگاهی آشنا هستید، اما این کتاب کاملا به همین تمرین اختصاص دارد و با توضیحات بیشتر و کمی تنوع، آن را کامل‌تر معرفی می‌کند. نوشتن صفحات صبحگاهی باعث می‌شود خلاقیت و ایده‌های تازه از ضمیر ناخودآگاه ظاهر شوند و در عین حال استرس و افکار منفی کاهش پیدا کنند.
      

        کتاب شامل 11 داستانک  بود که بیشتر حالت پراکنده و
 بی سروته داشتن 
شخصا نتونستم باهاش ارتباط بگیرم