معرفی کتاب قضیه نامه‌های عاشقانه اثر آگاتا کریستی مترجم مجتبی عبدالله نژاد

قضیه نامه‌های عاشقانه

قضیه نامه‌های عاشقانه

آگاتا کریستی و 1 نفر دیگر
3.9
27 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

5

خوانده‌ام

39

خواهم خواند

38

ناشر
هرمس
شابک
9789643639785
تعداد صفحات
342
تاریخ انتشار
1399/6/15

توضیحات

        
سلام،دوست عزیزم،جیمی مک گراث،تو کجا،اینجا کجا؟
بچه های «تور انحصاری کسل»برگشتند و با کنجکاوی نگاه کردند.هفت تا زن بودند و سه تا مرد.زن ها پک و مغموم و مردها خیس عرق.ظاهرا راهنمای گروه،آقای کید،با دوستی قدیمی روبه رو شده بود.

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به قضیه نامه‌های عاشقانه

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به قضیه نامه‌های عاشقانه

نمایش همه

یادداشت‌ها

          آگاتا کریستی که فقط با دوتا شخصیت هرکول پوآرو و خانم مارپل کتاب نمی نویسه که! یهویی دیدی یه آنتونی کید اومد وسط و کل تصوراتت به هم خورد.
شما همزمان توی این داستان دارید هم دنبال قاتل میگردید، هم دنبال ویکتورشاه میگردید، هم میخواید سر در بیارید اون نامه های عاشقانه چه قضیه ای دارن.
مثل همیشه یکی از اسکاتلندیارد هست (جناب باتل که به خاطر اون تیکه ای که به شرلوک هلمز انداحت ازش کمی دلخورم ولی شخصیتش رو خیلی دوست داشتم😁)، یه سری مظنون و آنتونی کید که اوایل داستان انگار معلوم نیست دقیقا داره چیکار میکنه.
شاید سر جا هایی از داستان بگید که خب معلومه قاتل کیه و چرا سرکار کریستی انقدر داره کش میده داستان رو ولی خب در 99 درصد مواقع (مثل همیشه) دارید اشتباه میکنید و باید به آخر داستان و پشت پرده داستان برسید.
اینکه آگاتا یک کشور خیالی ساخته (هرزاسلواکی) برام واقعا جالب بود و همچنین متوجه شدم که ارادت بی حد و اندازه ایشون به شرلوک هلمز انگار که رها شدنی نیست!
امیدوارم که لذت ببرید. هر چه سریع تر این کتاب را بخورید.
        

8

        یکم غمگینم .. قرار بود خیلی بهتر باشه ولی خب ،
به هرحال  که عاشقانه نویسی جزو استعداد هایی نبوده که باهاش ایشون رو می‌شناسیم ولی‌ رابطه  آنتونی دیگه واقعا خیلی عجیب بود . تو هر چقدرم از یکی خوشت بیاد بعد از سه دقیقه آشنایی براش جسد مخفی نمیکنی!
هیچ وقت به کریستی بزرگ به عنوان یه نژاد پرست نگاه نکردم ولی این کتاب کلی تیکه با این مضمون داشت که دیگه بنظرم صرفا مخصوص شخصیت نبود بلکه داشت تفکر نویسنده رو نشون میداد
یه نکته مثبتش ولی جلدش بود که اونم انتخاب بروبچه های هرمسه ، دمتون گرم جدی خوشگله
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

4

          با یکی از جذاب‌ترین و  عجیب ترین اثار کریستی رو‌به رو هستید، البته نه خبری از خانم مارپل هست نه موسیو پوآرو، بلکه یکی از جذاب ترین شخصیت های خانم کریستی یعنی آنتونی کید در خدمت شماست تا راز این جنایت مخوف که کشوری را به نابودی خواهد کشاند برملا کنه...
داستان از ملاقات دو رفیق شروع میشه و ناگهان تبدیل میشه به یک نزاع سیاسی و بعد هم یک باجگیری عشقی و بفرما حالا هم قتل، فقط هم کسی مثل کریستی میتونه همه‌ی اینا رو به هم ربط بده.
داستان پر‌تب‌وتابه و ضربآهنگ تندی دنبال میشه، در هر فصل اتفاق جدیدی رخ میده و البته کمی از تکه‌های پازل قبلی را بهتون میده، شخصیت ها سرزنده، شاداب و حذاب هستند و طنازی های گاه‌و بیگاهی دارن، به علاوه پرداخت شخصیت های اصلی و فرعی به اندازه‌ای هست که کافی باشه.
کلیت داستان تا قبل از قتل شاید کمی گنگ و مبهم باشه اما به شدت کشش داره و اجازه‌ی فکر کردن بهتون نمیده و بعد از قتل شروع میکنه به ادرس دادن برای یافتن قاتل، اما زهی خیال باطل، کریستی به این راحتی دست خودش رو رو نمیکنه....
شاید برای اولین بار بود که با تمام وجود میخواستم بخونم که بفهمم چی به چیه و اصلا دنبال حل کردم معما و محک زدن نبوغم نبودم...فقط میخواستم تموم بشه تا بفهمم از جناب آنتونی کجای ماجرا وایستاده....
وااای خدارو شکر که اونی که ازش میترسیدم نشد و آنتونی همون قشنگی که بود باقی موند.‌
یک عدد آنتونی کید نیازمندیم، شوخ طبع ، باهوش ، سرزنده و البته همونی که خودتون میدونید....🫅
در اخر ممنون از باشگاه ملکه‌ی جنایت که باعث شد این اثر کریستی رو بخونم چون خودم با توجه به اسم کتاب بعید بود برم سراغش....
        

6

          سلام و نور 
داستان جالبی داشت و آگاتا مثل همیشه با یک پایان غافلگیر کننده شگفت زدمون کرد . 

پاراگرافی از کتاب:
خب الآن سالها گذشته، بیشتر جاهای دنیا را گشته‌ام. اثری از برابری در دنیا ندیده‌ام. البته هنوز به دموکراسی اعتقاد دارم. ولی دموکراسی را باید از بالا به مردم تحمیل کرد. باید بهشان زورچپان کرد. انسانها دوست ندارند با هم برابر باشند. شاید روزی اینطور خواسته‌ای داشته باشند ولی الآن نه... نمی‌شود انسانها را فقط با تکیه به خصایل نیک انسانی به فرشته تبدیل کرد... الآن فقط باید با قوه‌ی قاهره آن‌ها را وادار کرد با هم رفتار بهتری داشته باشند. شاید ده هزار سال دیگر اوضاع تغییر کند. عجله فایده‌ای ندارد. تکامل روند آهسته‌ای دارد.

🎤 حالا حدس بزنید چه کسانی میتوانند با قوه‌ی قاهره  این دموکراسی رو برای مردم کل دنیا به ارمغان بیاوند؟؟ انگلیسیها!! تعجب نکنید، انها که از همه‌ی دنیا برترند، متمدن ترند و حق دارند کل دنیا را استعمار کرده و دموکراسی را در آنجاها پیاده کنند. انها حتی فرانسویها را هم آدم حساب نمی‌کنند هیچکس توانایی انگلیسیها را ندارد. هیچکس! حالا چطوری  ایجاد دموکراسی کنند؟؟ اول با پادشاه و حاکم منطقه وارد معامله می‌شوند، در آن منطقه کمپانی میزنند، یواش یواش به صورت کاملا نامحسوس حکومت را تصاحب میکنند و سپس مردم آن منطقه را برده‌های بی جیره مواجب خود می‌کنند و اینگونه دموکراسی در سرتاسر ممالک دنیا برقرار می‌شود.

_با سپاس از خانم آگاتا کریستی که در لالوهای تمام نوشته‌هاشون  به این موارد اشاراتی دارند .

_ و با سپاس از انگلیسیها که انقدر خیر خواه مردم دنیا  بودند، هستند و خواهند بود. ❤️
        

45