یادداشت محدثه حسنی
17 ساعت پیش
سلام و نور داستان جالبی داشت و آگاتا مثل همیشه با یک پایان غافلگیر کننده شگفت زدمون کرد . پاراگرافی از کتاب: خب الآن سالها گذشته، بیشتر جاهای دنیا را گشتهام. اثری از برابری در دنیا ندیدهام. البته هنوز به دموکراسی اعتقاد دارم. ولی دموکراسی را باید از بالا به مردم تحمیل کرد. باید بهشان زورچپان کرد. انسانها دوست ندارند با هم برابر باشند. شاید روزی اینطور خواستهای داشته باشند ولی الآن نه... نمیشود انسانها را فقط با تکیه به خصایل نیک انسانی به فرشته تبدیل کرد... الآن فقط باید با قوهی قاهره آنها را وادار کرد با هم رفتار بهتری داشته باشند. شاید ده هزار سال دیگر اوضاع تغییر کند. عجله فایدهای ندارد. تکامل روند آهستهای دارد. 🎤 حالا حدس بزنید چه کسانی میتوانند با قوهی قاهره این دموکراسی رو برای مردم کل دنیا به ارمغان بیاوند؟؟ انگلیسیها!! تعجب نکنید، انها که از همهی دنیا برترند، متمدن ترند و حق دارند کل دنیا را استعمار کرده و دموکراسی را در آنجاها پیاده کنند. انها حتی فرانسویها را هم آدم حساب نمیکنند هیچکس توانایی انگلیسیها را ندارد. هیچکس! حالا چطوری ایجاد دموکراسی کنند؟؟ اول با پادشاه و حاکم منطقه وارد معامله میشوند، در آن منطقه کمپانی میزنند، یواش یواش به صورت کاملا نامحسوس حکومت را تصاحب میکنند و سپس مردم آن منطقه را بردههای بی جیره مواجب خود میکنند و اینگونه دموکراسی در سرتاسر ممالک دنیا برقرار میشود. _با سپاس از خانم آگاتا کریستی که در لالوهای تمام نوشتههاشون به این موارد اشاراتی دارند . _ و با سپاس از انگلیسیها که انقدر خیر خواه مردم دنیا بودند، هستند و خواهند بود. ❤️
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.