معرفی کتاب وقتی از دویدن صحبت می کنم، در چه موردی صحبت می کنم ؟ اثر هاروکی موراکامی مترجم علی حاجی قاسم

وقتی از دویدن صحبت می کنم، در چه موردی صحبت می کنم ؟
هاروکی موراکامی و 1 نفر دیگر
3.7
214 نفر |
56 یادداشت با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
18
خواندهام
384
خواهم خواند
139
توضیحات
اگه تا به حال یه رشته ورزشی رو مرتب و روی برنامه دنبال کرده باشید، میدونید لذت ورزش کردن به رقابت و برنده شدن نیست، بلکه تماما به چالشی که شما رو در برابر خودتون به مسابقه میذاره مربوط میشه. لذت مقاومت در برابر خستگی ها و تلاش برای رسیدن به هدفی که در ذهن دارید، از حس هایی هست که کمتر کتابی به اون توجه کرده و کسی که تا به حال این حس رو تجربه نکرده باشه، از وجودش بی خبره. اما هاروکی موراکامی در کتاب خودش به خوبی احساس و روند ذهنی یک دونده استقامت رو توصیف می کنه، به طوریکه در طول داستان متوجه میشیم که این عادت خوب روزانه چقدر روی ذهن و روحیه این شخص تاثیر گذاشته.آثار هاروکی موراکامی همیشه جزو محبوب ترین داستانهایی که روایت روان و جذابی دارند شناخته شدند. حالا این نکته رو با موضوع جذابی مثل تمرین ورزشی حرفه ای جمع کنید و نتیجه اش میشه کتابی که حسابی میتونه نظرتون رو جلب کنه و برای ورزش کردن بهتون انگیزه بده. این کتاب به خاطر حجم کمی هم که داره (160 صفحه)، امکان نداره که حوصله سر بر بشه و احتمالا خیلی زود میتونید تمومش کنید.کتاب “وقتی از دویدن صحبت می کنم در چه موردی صحبت می کنم”، به ترجمه ی علی حاجی قاسم رو انتشارات نگاه چاپ کرده.وقتی از دویدن صحبت می کنم، در چه موردی صحبت می کنم؟” خاطرات هاروکی موراکامی نویسندة ژاپنی است که برخی رمان ها و داستان های کوتاه او شهرتی جهانی دارند. موراکامی با اینکه مینی مالیست نیست، امّا به واسطة آشنایی و دوستی با ریموند کارور و نیز اُنس والفت با آثار همینگ وی، گونه ای تأثیرپذیری از مینی مالیست ها و نیز شیوة نگارش همینگ وی در آثارش دیده می شود. موراکامی عاشق دویدن است. وی بار ها در مسابقات دو شرکت کرده و رکورد خود را نیز دارد. او همچنین عاشق موسیقی جاز و گربه هاست. و بسیاری موراکامی را به سبب رمان “جنگل نروژی” که شباهت هایی به “ناطور دشت” دارد “سالینجر” ژاپن نامیده اند. ریموند کارور، داستان معروفی دارد به نام “وقتی از عشق حرف می زنیم، از چه حرف می زنیم” .موراکامی نام مجموعه خاطرات خود را با اجازة بیوة کارور، خانم “تِسی گالاگر” از عنوان این داستان و کتاب وام گرفته است…
بریدۀ کتابهای مرتبط به وقتی از دویدن صحبت می کنم، در چه موردی صحبت می کنم ؟
نمایش همهپستهای مرتبط به وقتی از دویدن صحبت می کنم، در چه موردی صحبت می کنم ؟
یادداشتها
1401/7/12
1400/10/13
1401/5/19
1402/1/26
1403/10/16
1403/10/30
1403/1/10
1402/12/13

این کتاب یک خودنگاره است. روایت تجربهی زیستهی نویسنده دربارهی تغییری که با انتخاب نویسندگی به سبک زندگیاش میدهد. زندگی یک نویسنده با ساعتهای طولانی پشت میز نشستن و کم تحرکی همراه است و موراکامی ورزش را بخشی حیاتی در سبک زندگیاش به عنوان یک نویسنده میبیند. او مدتی طولانی دوی استقامت را به عنوان ورزش محبوبش انتخاب میکند و شرکت در مسابقه ماراتن را جزئی از برنامهی هر سالش قرار میدهد. اگر چه در مسابقات رتبهی چشمگیری به عنوان یک دونده ندارد اما هدف او پیروزی نیست. او سه معیار برای موفقیتش در مسابقه دارد: ۱. اینکه به پایان مسیر برسد و مسابقه را به اتمام برساند. ۲. اینکه در تمام طول مسیر بدود و هرگز با حالت راه رفتن مسیر را طی نکند. ۳. اینکه از مسابقه لذت ببرد. از نظر موراکامی دوی استقامت بسیار شبیه به کار یک نویسنده است. اینکه تا کجا میتواند به خود فشار بیاورد و کجا باید به بدنش کمتر سخت بگیرد، اینکه عضلاتش را و نقاط قوت و ضعفش را بشناسد و متناسب با آنها برای دویدنش برنامه بریزد؛ همهی اینها شبیه به کاری است که یک نویسنده برای داستانش میکند. مثلا اینکه کجا توصیفات کم است و کجا توضیحات زیادی و مسخره میشود؟ موراکامی چندسال بعد شروع به انجام مسابقات سه گانه میکند. شنا، دوچرخه سواری و دو. تجربیات او در این زمینه هم خواندنی و انگیزهبخش است. موراکامی در این کتاب زبانی ساده و گیرا دارد و به خوبی درونیاتش را به عنوان یک نویسنده و دونده شرح میدهد.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.