یادداشت اسما سجادی
1404/4/7
این کتاب را در نوبتهای ۵ صفحهای و غالبا در تاریکی نیمهشب خواندم که البته بدترین زمان برای خواندن چنین کتابی بود. چون هربار بعد از خواندنش دلم میخواست بیدلیل دور خانه بدوم. فقط برای اینکه دویده باشم. وقتی کسی از کاری که به آن عشق میورزد با شما صحبت میکند، چنین حسی در شما بیدار میشود. حتی اگر پیش از آن هیچ علاقهای به آن نداشته باشید. موراکامی عاشق دویدن است و من بارها در فواصل کتاب به این عشق که انگیزۀ او را به نحوی شگرف تغذیه میکند، غبطه خوردهام. احساس میکنم اگر روزی دوباره شروع به ورزش کردن کنم، بخشی از افکار مثبت و انگیزۀ خود را مرهون این کتاب خواهم بود. خب رسالت کتابها همین است دیگر.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.