بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

ضحی مختارزاده

@zoha.mokhtarzadeh

56 دنبال شده

79 دنبال کننده

                      
                    

یادداشت‌ها

نمایش همه
                کتاب نفس‌گیر و محشری نبود، اما برای من بسیار مهم بود که راجع به شخصیت محبوبم بیشتر بدانم و باید بگویم بسیار خوب نوشته شده، نکات کودکی و خاطره های زندان و تبعید، خیلی تحت تاثیر قرارم داد. کتابی است که بعد خواندن تا مدت ها در ذهنتان می ماند (دو هفته پیش تمامش کردم). 
آیا ایران این حق را نداشت که بعد سال ها حکمرانی نااهلان، بالاخره به دست نجیب زادگان و عقلا، اداره شود؟ ایران و ایرانی این حق را با عبور از دریای خون به دست آورده.
تعداد زیادی از مردم ما، ترسو و کج فکر هستند. در واقع همه مردم این کشور شجاع یا عاقل نیستند، اما خدا را هزاران هزار بار شکر، درصد  افراد دلیر و  دانا در یک برهه تاریخی خیلی بیشتر شد و به  انقلاب منتهی شد.

برای دوستی می خواستم این کتاب را معرفی کنم، متن زیر را نوشتم
یادداشت بعد یادداشت:
کتاب خوش خوانی است حتی برای نوجوان ها هم خوب است. آدم این کتاب ها را که می خواند، می فهمد چرا آقا در جریانات امثال ز.ز. آ. این قدر امیدوارانه و خوب و ریلکس برخورد می کنند. آنچه بر ایشان و انقلابی های دیگر گذشته، راه رفتن روی آتش و خون بوده، نه مثل این چهار تا بچه قرتی که با برداشتن روسری و دو تا شلوغ کاری، فکر می کنن به جایی می رسند. برای تغییر باید از جان و آبرو و مال و خانواده گذشت و انقلابی های ۵۷ همه این کارها را کردند. آیا این به اصطلاح شورشی ها و بچه سوسول ها، یک صدم را حاضرند انجام دهند؟ دستشان می زنی صد تا سوراخ قایم میشن.
        
                اگر وزیر یا تصمیم گیرنده بودم، حتماً این کتاب را به عنوان یک رمان کلاسیک تاریخ گون، جزو برنامه های حتمی دبیرستانی ها قرار می دادم، که به جای تاریخ اسلام بخوانند و گزارش تهیه کنند.
کتاب عالی بود و پایان بندی بسیار بسیار خوبی داشت.
و اما سوال من:
آه از این درد جانکاه، دردی که از کشیدنش، شادانم و در عین حال بسیار غمگین. بیشتر از غم، عصبانیت و نفرت از اشعث بن قیس موقع شنیدن کتاب اذیتم کرد، لعنت بر او لعنت خدا بر او
چند دقیقه بعد از تمام کردن کتاب، وقتی اشک هایش تمام شد، به این فکر کردم که از لحاظ جامعه شناسی و روانشناسی قضیه جنگ صفین و به ویژه قسمت آخر و تراژیک آن باید مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار گیرد. 
اگر بخواهیم تاریخ تکرار نشود، باید ببینیم چرا در صفین، مردم فریب خوردند. امثال اشعث بن قیس ها و معاویه ها و عمر و عاص ها همیشه هستند، سست عنصرها و بی بصیرت ها یا به عبارتی قشری از جامعه که به راحتی درگیر جریان های پوپولیستی می شوند، انبوه تر از انبوه و بیشتر از زمان حضرت علی ع وجود دارند. به نظر من باید تمام تلاش و همت مان را به کار گیریم که امثال مالک اشتر نخعی، عمار یاسر و هاشم مرقات و مانند این ها، را در جامعه تکثیر کنیم. باید طوری بشود که تعداد این مدل افراد که نه تنها فریب نمی خورند، بلکه انبوه مردمان را هم از دره ضلالت نجات می دهند و حرفشان موثر است، بیشتر و بیشتر شود. این دلیل ظهور نکردن امام زمان است، هنوز به اندازه کافی آدم درست و حسابی نداریم. 
در زمان صفین، بعد از فتنه، به اندازه ای که کار معاویه و عمر و عاص را تمام کنند، باقی مانده بودند،  این افراد از لحاظ فیزیکی، قدرتمند بودند و کاملا کافی، اما از نظر عقیدتی و نفوذ کلام نتوانستند هجمه فتنه را عقب بزنند و وضعیت روانی سپاه امام را کنترل کنند. 
سوال این است که چرا؟
همین است که می گویم این قضیه باید خیلی ریز و دقیق بررسی شود.

نمی توانیم بگوییم که چرا امام با قدرت الهی که داشتند، این جریان را درست نکردند؟ اصلأ مسئله امامت فرق دارد.

آقای پناهیان (که خدا خیرشان دهد) یک سلسله سخنرانی دارند، که این موضوع را تبیین کردند و جواب سوال همیشگی من را دادند، چرا مردم به حرف معاویه گوش می کردند و به حرف حق امام علی علیه‌السلام گوش نمی کردند و فرمان نمی بردند. خلاصه اش این است که بحث حکومت امامان با حاکمان غیر معصوم فرق دارد حتی با نوع حاکمیت پیامبران هم فرق دارد. وقتی امامی بر جامعه ای حاکم می شود، که مردم بخواهند و مردم شعور کافی داشته باشند و وقتی امام زمان خواهد آمد که مردم مسئولیت پذیری کافی پیدا کنند و در زمان امام اول ما هم همین بوده، حاکم معصوم بر مردم حکومت می کند، اما در عین حال مردم را در حاکمیت شریک می کند و نظرشان را می شوند و در جاهایی با وجود علم لدنی که دارند و واقف به اشتباه بودن یا بهترین انتخاب نبودن، کاری هستند، اما باز هم نظر یارانشان را می پذیرند. 
حکومت امام، حکومت خاصی است، دیکتاتوری نیست.
نیاز دارد که ما به یک فهم خاصی رسیده باشیم. همین است که می گویند، هنوز لیاقت ظهور و حکومت امام زمان را نداریم.
        
                کتاب بسیار خوبی است بسیار خوب، نوآوری در طراحی کتاب و نوع نوشتار را دوست داشتم، فقط یک نقد کوچولو: بعضی جاها، وسط ماجرا در اول صفحه آمده و بعد در ادامه قضیه از اول توضیح داده میشه، یک خورده یکی دو جا واضح نبود، به نظرم آن چند خط های خلاصه در ابتدای هر ماجرا را بلد (پررنگ) می کردند که خواننده بفهمد، به ویژه خواننده ای مثل من که تاریخ جنگ را نمی داند.

و یک نکته که به ویژه در قسمت های مربوط به شرح مجاهدت های سردار و یارانشان در  دفاع مقدس به نظرم آمد این که:
این بندگان خوب خدا چه کشیدند؟!!!!!! چقدر سخت بوده
 جنگ سخت بوده خیلی سخت بوده خیلی خیلی
شهید شدن قسمت کوچک و آخر ماجرا است، فرآیند جنگ، بد جانکاه است خون به دل آدم می کند

شاید بگویید خسته نباشی، تازه فهمیدی، ولی منظورم این است که فقط با خواندن این چند صفحه ناقابل خلاصه، دهنم خشک شد و استرس گرفتم و ابهت و سختی ماجرا گرفت من را، آن وقت چهار تا بچه دو روز آمدند در خیابان و یا الان روسری از سر بر می دارند که ما می خواهیم انقلاب کنیم و اعتراض کنیم!!!!! خیلی خنده دار است این وضعیت، تغییر، مجاهدت می خواهد بی خوابی و خستگی  و خون دل و خون چشم و خون خون و خون  می خواهد. این بچه ها، چه می فهمند؟ و البته من چه می فهمم. خدا عاقبت همه مان را به خیر کند، بار از خود گذشتگی آن شیر مردان خیلی سنگین است
        

فعالیت‌ها

امروز در این جمعه اردیبهشت زیبا ۱۴۰۳ شهادت می دهم به یگانگی خدا که کمتر از دو سال پیش وقتی برای اولین این کتاب را تمام کردم و تمام دلم خواست که برود مکه، خدا برایم درست کرد! امسال دارم می روم مکه 😍😱😍😱😍😱. دقیقاً احساسم همین شکلی است که با رسم شکل نشان دادم 😊. با وجود همه موانع، جور شد! و همه آدم های دنیا که زندگی من را نمی دانید، فقط کافی است بدانید این معجزه شخصی من است. خدا کمکم کند. و اما کتاب را امروز برای بار دوم خواندم و باز هم به قول نویسنده، چندین و چند بار در طول خواندنش در این هفته، گریه شدم بدجور و به شدت دل وا کن، کتاب خیلی خوبی است خدایی، کتاب خوبی است، به ویژه برای کسانی مثل کن که از حج هیچی نمی دانند.
            این کتاب را صرفا به عزیزانی توصیه میکنم که آشنایی حداقلی از علوم عقلی و فلسفه داشته باشند ولو اینکه آیت الله مصباح از ایات و روایات به عنوان مؤید خود استفاده کرده.....
.
ایشان ابتداء انسان را از سایر موجودات تفکیک داده سپس در بیان خصوصیات و داشته ها و سرمایه های ان صحبت میکند.
پس از روشن شدن داشته های عجیب روحی و جسمی انسان، استاد در بیان اهداف او بر می‌خیزد
چندین قسمت رو به بیان هدف این موجود اختصاص می‌دهند.به اینکه هدف انسان باید کامل ترین و بالاترین اهداف باشد که همان خداوند است. 
استاد بعد از شناساندن نوع انسان و هدف واقعی ان 
به تبيين مسیر و تاثیرات محیط بر روی  حرکت او می پردازد.. 
در این میان سوالاتی که ممکن است در بین خوانش کتاب  بوجود بیاید استاد پاسخ می دهند. 
. 
از سری کلماتی که خیلی زیاد استفاده شد عبارتند از :
کمال، اراده، ارزش واقعی، میل، دفع، جذب، خداوند، پروردگار، انسان، شهوت و غضب، علم، علم حضوری، علم حصولی، علم عملی، تلاش، هدف اصلی

          
            کتاب نفس‌گیر و محشری نبود، اما برای من بسیار مهم بود که راجع به شخصیت محبوبم بیشتر بدانم و باید بگویم بسیار خوب نوشته شده، نکات کودکی و خاطره های زندان و تبعید، خیلی تحت تاثیر قرارم داد. کتابی است که بعد خواندن تا مدت ها در ذهنتان می ماند (دو هفته پیش تمامش کردم). 
آیا ایران این حق را نداشت که بعد سال ها حکمرانی نااهلان، بالاخره به دست نجیب زادگان و عقلا، اداره شود؟ ایران و ایرانی این حق را با عبور از دریای خون به دست آورده.
تعداد زیادی از مردم ما، ترسو و کج فکر هستند. در واقع همه مردم این کشور شجاع یا عاقل نیستند، اما خدا را هزاران هزار بار شکر، درصد  افراد دلیر و  دانا در یک برهه تاریخی خیلی بیشتر شد و به  انقلاب منتهی شد.

برای دوستی می خواستم این کتاب را معرفی کنم، متن زیر را نوشتم
یادداشت بعد یادداشت:
کتاب خوش خوانی است حتی برای نوجوان ها هم خوب است. آدم این کتاب ها را که می خواند، می فهمد چرا آقا در جریانات امثال ز.ز. آ. این قدر امیدوارانه و خوب و ریلکس برخورد می کنند. آنچه بر ایشان و انقلابی های دیگر گذشته، راه رفتن روی آتش و خون بوده، نه مثل این چهار تا بچه قرتی که با برداشتن روسری و دو تا شلوغ کاری، فکر می کنن به جایی می رسند. برای تغییر باید از جان و آبرو و مال و خانواده گذشت و انقلابی های ۵۷ همه این کارها را کردند. آیا این به اصطلاح شورشی ها و بچه سوسول ها، یک صدم را حاضرند انجام دهند؟ دستشان می زنی صد تا سوراخ قایم میشن.