ضحی مختارزاده 🇮🇷

تاریخ عضویت:

دی 1400

ضحی مختارزاده 🇮🇷

بلاگر
@zoha.mokhtarzadeh

125 دنبال شده

188 دنبال کننده

                ایران حرم است. 

🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷امروز قرارگاه حسین بن علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می‌مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی (ص).

❤️والله والله والله از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد.❤️
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
        داستان جالبی دارد. وقتی چند صفحه خواندم، یادم آمد چندین سال پیش فیلمی هم از این داستان ساخته شده که از چنین ایده جذابی، یک فیلم به شدت معمولی ساخته بودند!
من نسخه ترجمه مانی فرخی انتشارات آذرباد در فیدیبو را خواندم.
تا  حدود دو سوم کتاب، مسحور این ایده ناب و جریان کتاب بودم و بی وقفه ادامه دادم، اما از یک جایی به بعد به نظرم شرح بدبختی و تقلا تاد بی نوا در بقا در این دنیای بی رحم و در نهایت بی کسی، خیلی زیادی  بود و کش آمد و کم کم حوصله ام را سر  برد، به طوری که وقتی کتاب را تمام کردم، یک «آخیش تمام شد» بزرگ  بود برایم!
سپس با یک گفتگوی درونی با خودم به این نتیجه رسیدم که واقعا آدم این نیستم که بشینم چند جلد دیگه را هم بخوانم و به نظرم ارزش وقتم را ندارد و در نتیجه تنها گزینه معقول این بود که دست به دامان هوش مصنوعی شوم و  آخر داستان را بفهمم و راجع به سرنوشت تک تک شخصیت ها هم  اطلاع پیدا کنم و خداحافظ☺️
البته نباید بی انصافی کنم و با وجودی که جلد یک، کش پیدا کرد، اما تا لحظه آخر هیجان انگیز بود. با توجه به انتهای کتاب که از چت جی بی تی فهمیدم،  خوشحالم که جلدهای بعد را نخواندم.
      

24

        من نسخه ترجمه شده توسط خانم «شهین ریاحی مدوار» از انتشارات حباب را خواندم. 

همیشه راجع به این کتاب کنجکاو بودم و خوشحالم که فرصت انتظار در مطب دکتر، این اجازه را داد که این کتاب مختصر و مفید را بخوانم.(چقدر ممنونم از دکترهایی  که در اتاق انتظار مطب، با کتاب های شخصی شان، یک کتابخانه جمع و جور  درست کرده اند)

کتاب، ایده درست و  جالبی را به خوبی مطرح کرده است.
این که اگر اعتقاد داریم کاری درست است، از تنهایی و طرد شدگی نترسیم و این البته کار بسیار دشواری است و نیاز به اراده پولادین دارد و برای انسان ها که ذاتا اجتماعی هستند، ترس از طرد شدگی و تنهایی، خودش یک درد بزرگ است چه رسد به اینکه واقعا هم اتفاق بیافتد! 
بنابراین بی دلیل نیست که کسانی که چنین انتخاب هایی می کنند، از سوی جامعه ستوده می شوند و به عنوان قهرمان به آن ها نگاه می شود، گاهی در زمان حیاتشان و گاهی سال ها پس از وفاتشان! البته اگر انتخاب  شنا بر خلاف جهت جریان جامعه برای هدف مقدس و درست و انسانی باشد، که همین نکته کلیدی و حساس  باعث می شود به جمله دیگری از کتاب برسیم که  حتما نیاز به توضیح دارد:
«تنها قانون حقیقی آن است که به آزادی منجر شود ، قانون دیگری وجود ندارد »
این  جمله  تحت شرایطی می تواند، درست باشد. اگر با من موافق هستید که انسان ، مخلوق خدا است و او آفریده اش را در زمین رها نکرده، می توانید بقیه متن را بخوانید، وگرنه که وقتتان را هدر ندهید.
روح انسان، نمی تواند خالی بماند یا با خدا پر می شود یا با شیطان. هرکس ادعا کرد که روح می تواند در منطقه بی طرف بماند و بی توجه به خدا، زندگی کند، بدانید که القائات شیطان را واگویه می‌کند. 
حتی متعصب ترین آتئیست ها هم  به خلائی که نبود خدا در روحشان ایجاد کرده ، اقرار کرده اند، حالا  ما باور داریم خدا این قدر مهربان است که برای جلوگیری از سرگشتگی روح انسان، کتاب راهنما و  تعدادی افراد برگزیده فرستاده که کتاب راهنما را برای انسان ها  توضیح دهند و این یعنی یک سری قوانین وجود دارد و این یعنی برای رسیدن به آزادی واقعی باید این قوانین حقیقی را دنبال کرد. اگر با توجه به این مفهوم، جمله کتاب را بخوانیم، می توانیم بگوییم که بله، این جمله درست است.


      

8

         خدا خیر و برکت بدهد به خانم وکیلی و قدرت قلم شان روز افزون باد 
الحق و الانصاف خیلی کیف کردم. شیوه روایت جالبی داشت و سبک بسیار متناسب با روح این داستان. چند صفحه طول کشید که دستم بیاید شیوه داستان گفتنشان چه طور است، اما بعد طوری عادت کردم که رفت و برگشت زمانی برایم شیرین شد و این اولین بار است که از شیوه روایت حال و گذشته با هم در یک کتاب این قدر لذت می برم. 

متخصص نیستم ، اما به عنوان یک خواننده باید بگویم ، با خواندن همین یک کتاب طرفدار پر و پاقرص این خانم نویسنده عزیز شدم و از الان در فکر خرید کتاب های دیگر ایشان.


تنها یک نکته منفی، آن هم بیشتر بی سلیقگی احتمالا ناشر بوده، چرا حساس ترین قسمت کتاب را در پشت جلد آورده؟ خدا را شکر که از ترس همین کارهای ناشرین، هیچوقت پشت جلد را نمی خوانم و خوشبختانه چون این بار هم پشت جلد را نخوانده بودم، چند پاراگراف آخر کتاب بسیار بسیار برایم شیرین بود.

اصولاً شیوه نویسنده در این کتاب طوری بود، که از ابتدا علاقمند شدم، در اواسط کتاب درگیر و کنجکاو داستان و تا آخرین سطر، مشتاق باقی ماندم. اگر این تعریف یک کتاب خوب نیست، نمی دانم چه چیزی می تواند باشد؟!
      

11

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.