هری پاتر و حفره اسرارآمیز

هری پاتر و حفره اسرارآمیز

هری پاتر و حفره اسرارآمیز

جی. کی. رولینگ و 1 نفر دیگر
4.5
335 نفر |
55 یادداشت
جلد 2

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

28

خوانده‌ام

842

خواهم خواند

74

شابک
9786001828317
تعداد صفحات
328
تاریخ انتشار
1403/1/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
دومین سال تحصیلی هری در مدرسه جادوگری هاگوارتز است. او با دوستان صمیمی اش، رون ویزلی پسری کنجکاو و هرمیون گرنجر باهوش ترین دختر مدرسه، سعی دارند پرده از معمای حفره اسرارآمیز بردارند. حفره ای که هیولایی مخوف را در خود جای داده است و رازی بزرگ در اعماق آن وجود دارد...

      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

لیست‌های مرتبط به هری پاتر و حفره اسرارآمیز

هری پاتر ومحفل ققنوس (هری پاتر5)هری پاتر و جام آتش (هری پاتر4)هری پاتر و زندانی آزکابان (هری پاتر 3)

کتاب‌هایی که رولینگ ایده‌هاش رو از روشون کپی کرده

61 کتاب

* مجموعه‌ی دریازمین(1968) از ارسولا لگویین، از معروفترین کتابا درباره‌ی یه قلعه جادوییه که یه مدرسه است برای آموزش جادوگرای جوان. تو مصاحبه‌ای که لگویین با گاردین سال 2005 داشته می‌گه:«من از منتقدان متحیرم که کتاب اول هری پاتر را اوریجینال به حساب آورده‌اند. رولینگ خصوصیات زیادی دارد اما اصالت در میانشان جایی ندارد. این است که آدم را آزار می‌دهد.» هیچوقت از خودتون پرسیدین چرا بالای 20 ناشر دست‌نوشته‌ی اولیه رولینگ از هری پاتر رو رد کردن و دست‌آخر یه ناشر کوچیک حاضر شده با تیراژ محدود چاپش کنه؟ خب من براتون توضیح می‌دم. هری پاتر یه دستمال‌سفره هزار تیکه‌ی کپی شده از ایده‌های کتابای مختلفه. * مجموعه هفت جلدی بدترین جادوگر(1974) از جیل مورفی تو مجموعه بدترین جادوگر یه مدرسه‌ی شبانه‌روزی جادوگری داریم(یه قلعه که رولینگ هاگوارتز رو ازش کپی زده) که یه جادوگر بد سعی داره مدام توش نفوذ کنه(سلام ولدمورت!) شخصیتای اصلی هم سه تا دوست(مثل رون و هری و هرمیون) هستن که همکلاسی بلوند و نازپروردشون(مثل مالفوی) و دو تا وردستش (مثل کراپ و گویل) یکسره آزارشون می‌دن. این مدرسه گروهبندی داره و استادای سختگیر که نفر اصلیشون یه استاد معجون سازیه(سلام اسنیپ). مسابقه‌ی جارو سواری هم داره(واقعا خسته نباشی رولینگ با کویدیچت) و هر دانش‌آموزی هم باید یه حیوون دست‌آموز داشته باشه. حتی شروع هر سال تحصیلی هم با یه سرود شروع می‌شه. درس‌ها هم دقیقا همون درس‌های هاگوارتز هستن. لباس فرم و کلاه جادوگری و قلم پر و اینها هم جز فضاسازی داستانه. یعنی رولینگ هیچ خلاقیتی توی این موارد هم تو مجموعه‌ش‌ نداشته. از اینا بگذریم مک‌گناگال یه زیراکس از مدیر این مدرسه است. چه خصوصیات ظاهری و چه شخصیتی. یعنی امکان نداره‌ها که شما خانم ککلز رو ببینید و یاد مگ‌گناگال نیفتید. مخصوصا که مجموعه تصویرگری هم داره. این مدرسه جادوگری حتی یه جنگل هم ضمیمه‌ش داره. اینها فقط یه سری از کپی‌های رولینگ از این مجموعه هستن. ایراد اصلی اینجاست که رولینگ حتی به پلات‌های این مجموعه هم رحم نکرده و هر جا میلش کشیده اونها رو هم کپی کرده. جلد اول این مجموعه شخصیت بد قصه جاروی شخصیت اصلی رو طلسم می‌کنه تا مسابقه‌ش رو خراب کنه، درست مثل همون بخشی که رولینگ هم توی جلد اول هری پاتر کپی کرده. توی جلد سوم هم یه جادوگری داریم که مدت‌هاست تبدیل به قورباغه شده. اینم دقیقا مثل اون جادوگری که تو کتاب سوم هری پاتر معلوم می‌شه مدت‌ها موش بوده و سال به سال با خانواده‌ی ویزلی می‌رفته هاگوارتز و بر می‌گشته. در «بدترین جادوگر» یه فستیوال هم هست برای هالووین که خب رولینگ دیده دیگه واقعا ضایع می‌شه، پس جاش رو با کریسمس و میهمانی یول عوض کرده. توی یه جلد دیگه هم شخصیت بد قصه خودش رو با معجونی که توی پاتیل درست می‌کنه به شکل یه استاد دیگه درمیاره تا از این طریق بتونه ناشناس خودش رو وارد مدرسه بکنه. این شما رو یاد چی میندازه؟ بله! طرح داستان جلد چهارم هری پاتر و اون یارو که با خوردن مرتب اون معجون خودش رو جای یکی از استادای هاگوارتز جا می‌زنه. غیر از اینها فضاسازی و لحن شخصیت‌ها و دیالوگ‌های هری پاتر و حتی تنبیه‌هایی که شاگردها می‌شن هم سراسر یادآور همین مجموعه است. * گروشام گرینج(1988) از آنتونی هورویتس شخصیت اصلی یه پسر به اسم دیویده که خانواده‌ش ازش بدشون میاد.(واو! سلام هری!) تقریبا هر المانی که در هاگوارتز هست یه کپی آشکار از مدرسه‌ی جادویی این کتابه. تابلوهای سخنگو. رمز عبور برای ورود به خوابگاها. اشباح و معلم‌هایی که روح و گرگینه هستن. رسیدن به مدرسه‌ی جادوگری با قطار. فرستادن دعوتنامه با پرنده. البته رولینگ کلی خلاقیت به خرج داده و کلاغ رو کرده جغد! بعد از اون می‌رسیم به مسابقه‌ی جادوگری. مسابقه‌ی جام آتش یه کپی از مسابقه‌ی جام نحس این کتابه. رولینگ حتی به خودش زحمت نداده چیزی رو که شرکت‌کننده‌ها دنبالش هستن عوض کنه و هری و بقیه باید برن بازم جام پیدا کنن. * راز سکوی شماره‌ی 13 از ایوا ایباتسون حتی دروازه‌ی ورود به دنیای جادویی رو هم رولینگ از کتاب راز سکوی شماره‌ی 13 از ایوا ایباتسون کپی کرده. یعنی یه سکو توی ایستگاه کینگز کراس لندن. فقط رولینگ اسمش رو از سکوی سیزده به سکوی نه و سه چهارم تغییر داده. توی کتاب «راز سکوی شماره‌ی 13» شخصیت اصلی با یه خانواده‌ی بدجنس و پسر شرور و چاقشون مجبوره زندگی کنه. خب، اینم از کپی عمو و ورنون و خاله پتونیا و اون پسر چاقشون. * بازی کامپیوتری مجموعه‌ی جادوگری (1991) که بازم توی به مدرسه‌ی جادوگری می‌گذره و حتی شخصیت اصلیش همون ظاهر و عینک هری رو داره. با کلاه جادوگری و لباسای فرم و غیره. * خانه‌ی جادوگران(1991) از جین یولن. که اونجا هم یه پسر یتیم به اسم هری، ام ببخشید، هنری! میره به یه مدرسه‌ی جادوگری و باید یه پیشگویی رو محقق کنه و یه جادوگر شرور رو شکست بده. * مجموعه‌ی ماجراهای پریدین (1968) از لوید الکساندر. تو این قصه یه پسر یتیم داریم که از مرگ نجات پیدا می‌کنه و در سرنوشتشه که یه شر بزرگ رو شکست بده. (وای بازم سلام هری!) کاراکترهای مشابه و پلاتی که هول مسئله‌ی جاودانگی می‌گرده.(یاد جلد آخر هری پاتر افتادین؟ آفرین بر شما!) اتفاقات هر جلد مجموعه‌ی «ماجراهای پریدین» هم مثل مجموعه‌ی هری پاتر توی سال‌های پیاپی و دنبال هم اتفاق میفته. برای کسانی که متعصبانه مجموعه‌ی هری پاتر و رولینگ رو می‌پرستن، ناراحت‌کننده است اما حقیقت اینه که خلاف تصور عامه، رولینگ ابدا نویسنده‌ی خلاقی نیست. اون فقط یه اسکی‌کننده‌ی ماهره که ایده‌های نویسنده‌های خلاق و با استعداد دیگه رو کنار هم گذاشته و با عوض کردن جنسیت شخصیت‌ها و دستکاری سنشون یه قصه سر هم کرده که از قضای روزگار مردم بهش اقبال نشون دادن. و البته این وسط به هیچوجه نباید کمک ویراستارهاش، قدرت تبلیغات و نقدنویسی‌های جهتدار و بعدتر اقتباس سینمایی رو در همه‌گیر شدن قصه‌ش دست‌کم گرفت. این لیست باز هم تکمیل می‌شود.

2

هری پاتر و سنگ جادوهری پاتر و حفره اسرارآمیز هری پاتر و زندانی آزکابان (هری پاتر 3)

داستان هایی مرتبط با سحر و جادو

35 کتاب

بسم الله الرحمن الرحیم خیلی اوقات زمانی که به ذهن ما نام ژانر فانتزی می‌آید، تصویری از جادوگران و اژدهایان و...در ذهنمان نقش می‌بندد. اما از نظر من داستانهایی با عنصر جادو بخشی از ژانر فانتزی هستند . برای مثال ، نغمه ی آتش و یخ ، یکی از معروف ترین کتاب های ژانر فانتزی _ حماسی است که ربط خاصی به جادو ندارد ، اما به هر حال فانتزی است .در کل همه ی فانتزی ها ربطی به جادو و جادوگری ندارند. در ضمن بحث جادو و جادوگری هم پرحاشیه است و قطعا کتاب هایی از این دست، رگه هایی از سحر و جادوی واقعی در خود دارند . در این لیست برخی از کتاب هایی که سحر و جادو را به شکلی فانتزی و جالب و داستانی روایت کرده اند را قرار داده ام. لیست از بهترین به بدترین شروع می‌شود ‌.(هرچه پایین تر سطح پایین تری هم دارد.) البته بعضی از این کتاب ها مجموعه هستند . امکان دارد با مرور دوباره ی برخی شان ، تغییراتی در لیست ایجاد بکنم . برای مثال از مجموعه ی نبرد با شیاطین فقط یک جلد را خوانده ام و برای قضاوتش زود است .شاید برخی از کتاب ها بتوانند جایگاه بالاتری را کسب بکنند. خوشحال می‌شوم پیشنهادات خودتان را برایم بنویسید . این لیست به مرور به روز رسانی خواهد شد.

11

پست‌های مرتبط به هری پاتر و حفره اسرارآمیز

یادداشت‌ها

        هری‌پاتر و حفره اسرارآمیز را از همه سری کتاب‌های هری‌پاتر بیشتر دوست داشتم و دارم. حالت معمایی فضای آن و درگیری‌های هری برای یافتن هیولای حفره به‌عنوان یک پسر ۱۲ ساله واقعا بی‌نظیر بود. بخش‌هایی از کتاب بود که نفسم می‌گرفت و واقعا نمی‌شد کتاب را زمین گذاشت. اگر از من می‌شنوید کل هفت جلد هری‌پاتر را خوانده و حفره اسرار را دوبار بخوانید:)
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

10

خب این کتا
        خب این کتاب هم توی یک شب سردِ برفی به اتمام رسید.
شخصیت پردازی همه کاراکتر ها عالی و منحصر به فرد بود و حتی منفورترین ها هم به خوبی طراحی شخصیت شده بودن...سیر داستان چند جایی با فیلمش تفاوت داشت که از این بابت بسیار خرسندم... ذهنم پر از حوادث پر هیجان داستان و ماجراجویی های هاگواتزه ...هیولایی که اینبار هری و دوستانش باید با او می‌جنگیدند از کتاب قبلی قوی تر و ترسناک‌تر بود و تنها یک مار زبان می‌توانست او را پیدا کند. هری و تام ریدل تنها مار زبان های داستان بودند که از پیدا کردن سر نخ از جنگل ممنوعه در میان عنکبوت ها گرفته تا نوشیدن معجون تغیر شکل و تردد شبانه با شنل نامرئی هری و یادداشت های جنی تسخیر شده رو دیوار هاگوارتز و در نهایت کشتن مار باسیلیسک با شمشیر یاقوت نشان گودریک گریفیندور همه چیز بدیع و معرکه بود........راستی می‌دونستید مار افعی باسیلیسک خزنده‌ای افسانه‌ای هست که به شاه مارها معروف است و حتی در افسانه ها هم مثل کتاب گفته شده که با یک نگاه خیره او انسان می‌میرد! و همین ارتباط های داستان با افسانه ها  زیبایی و هیجان داستان را دو چندان می‌‌کرد.
ای کاش در انتهای کتاب چوب جادوی یکبار مصرفی همراه با ورد فراموشی قرار داده میشد تا مخاطب در صورت نیاز داستان را از ذهنش پاک کند(: گرچه با بلایی که لاکهارت سر خودش اورد به نظر میاد ایده‌ی چندان خوبی نباشد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

22

          بسم الله

داستان از جایی آغاز می‌شود که سال تحصیلی جدید مدرسه جادوگری هاگوارتز در حال آغاز است. اما دورسلی‌ها (خانواده خاله هری پاتر) مانع رفتن او می‌شوند. دوستان هری (ویزلی‌ها) او را از دست خانواده خاله‌اش نجات می‌دهند، اما این پایان ماجرا نیست. ورود آن‌ها به مدرسه با مشکلاتی مواجه می‌شود. نشانه‌ها خبر از آن می‌دهد که حفره اسرارآمیز مجدداً فعال شده تا کسانی که اصیل‌زاده (پدر و مادر جادوگر) نیستند را از بین ببرد و مدرسه را به نفع اصیل‌زاده ها پاکسازی کند. در این میان دوستان هری جزو طعمه‌های حفره هستند و باید هری کاری بکند...

داستان آنقدر جذاب و هیجان‌انگیز پیش می‌رود که می‌شود گفت، نیمی از داستان را یک نفس گوش دادم. چقدر صدای آرمان سلطان‌زاده و فضاسازی هایش برای هر شخصیت، جذاب و دقیق و حرفه‌ای است. حقیقتا باید هرچه سلطان‌زاده خوانده را گوش داد.

منِ هری‌پاتر نخوانِِ چِغِرِ بد بدن دیگر کم آورده‌ام و تا ته داستان سیزده جلد نروم، آرام نمی‌گیرم. جالب است که بعد از شروع کردن هری‌پاتر، برنامه‌ریزی پیوسته فانتزی خوانیِ بعد از این سیزده جلد را جزو اولویت‌هایم قرار داده‌ام. بماند که برای حرف داشتن با نسل جدید، یکی از مهم‌ترین راه‌ها، ارتباط با دنیای فانتزی است.

فضای روانی و حسی ناشی از فانتزی خوانی، حالِ آرامش آور خاصی دارد که در کشاکش های هرروزه زندگی، فوق‌العاده جوابگو است.

بازهم علیرغم تأکیدهای قبلی و بعدی می‌گویم که: لحظه‌های خالی را می‌توان با کتابی ولو به ظاهر غیر مفید، مثل فانتزی‌ها، پر کرد و انگیزه و انرژی گرفت. اصلاً خواندن و تمام کردن کتاب هیجان و احساس مفید بودنی دارد که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست. فقط کافی است هرلحظه هنذفری همراهتان داشته باشید. پشت فرمان، بین ترافیک، صف بانک و کار اداری، قبل خواب، لحظه‌های بی حوصلگی و... همه منتظر این هستند که شما کتاب‌هایی چندین جلدی را تمام کنید.
پس اینقدر آن‌ها را معطل نگذارید.
        

3

Haniyeh

1402/12/20

          یادمه وقتی فیلمش رو دیدم درست نفهمیدم آخرش رو ولی با خوندن کتاب این مشکل برطرف شد. واقعا توانمندی کتاب توی بیان جزئیات و فهم کامل موضوع داستان یه چیز دیگه‌ست.

این کتاب به هری پاتر، رون ویزلی و هرمیون گرنجر سال دومی در مدرسه جادوگری هاگوارتز میپردازه. هری توسط یک جن خونگی به نام "دابی" هشدار میگیره که امسال به مدرسه برنگرده چون خطر بزرگی اون رو تهدید میکنه اما هری به حرفش گوش نمیده چون اون عاشق هاگوارتزه و از خونه "دورسلی" ها که در اون زندگی میکنه متنفره. 
اتفاق مهم امسال اینجوری شروع میشه. گربه آقای فیلچ، خانم نوریس، به طرز عجیبی خشک میشه و هیچکس دلیلش رو نمیدونه. روی دیوار مدرسه هم یه تهدید به چشم میخوره که با خون نوشته شده: 
"حفره اسرار باز شده است. دشمنان نواده به گوش باشند."
 و زمانی که همه به راهرو میان هری پای دیوار ایستاده و متهم میشه که نواده اسلیترینه و اون حفره اسرار رو باز کرده.
اینکه حفره اسرار چیه، دشمنان نواده کی هستن و چطور هری پاتر زودتر از بقیه اونجا بوده رو خودتون باید بخونید.

خوندن این جلد هم مثل جلد اول، خیلی لذتبخش بود. با این تفاوت که مشکلات و راه حل ها پیچیده‌تر از جلد قبل بودن. اینو گفتم که بدونید با توجه به سن هری و دوستانش، مدت زمانی که در هاگوارتز هستن و اتفاقات هر جلد، مسائل جدیدتر و پیچیده‌تر میشن. پس اگر جلد اول رو خوندید و رهاش کردید، لطفا ادامه بدید؛ ناامید نمیشید.
        

7

2