هیچوقت به قصه های دیو و پری اعتماد نکنید. هر قصه ای که با جمله " و از آن به بعد با خوشبختی زندگی کردند" تمام بشود، چرند است.هیچ پایان خوشی وجود ندارد. آخر هیچ قصه ای نقطه نیست.زندگی ادامه دارد. همیشه در گوشه و کنار زندگی ، چیز جدیدی پیدا میشود. ... زندگی... هیچوقت دست از سرتان برنمیدارد تا به پایانی حقیقی برسید - به مرگ. تا زمانی که نفس میکشید قصه تان ادامه دارد.
نبرد با شیاطین- جلد ۳- نوشته دارن شان
یک نکته عجیب :! تو صفحه ۳۱۱ لرد لاس ارباب شیطانی یکی از خدمه شیطانی خودش که شبیه یک سوسک عظیم الجثه بود رو اینطور معرفی میکنه: " اسمش گِرِگور هست!" آخه دارن شان لعنتی چرا گرگور؟ تصادفیه یعنی؟ نظرتون چیه؟؟؟؟