معرفی کتاب هری پاتر و اتاق رازها اثر جی. کی. رولینگ مترجم فریدون قاضی نژاد
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
44
خواندهام
1,312
خواهم خواند
115
توضیحات
کتاب حاضر ترجمه و چاپ دیگری است از کتاب "هری پاتر و اتاق رازها "که تاکنون بارها به چاپ رسیده است .در این کتاب نیز بخش دیگری از ماجراها و سرگذشت پرهیجان نوجوانی از نسل جادوگران به نام "هری پاتر "ـ که از نیروهای خارق العاده ای برخوردار است ـ بازگو می شود .او پدر و مادرش را از دست داده اما از چگونگی مرگ آنها اطلاع دارد .خانواده دورسلی، یعنی خاله پتونیا و شوهر خاله اش، آقای ورنون او را از یک سالگی بزرگ کرده اند، رفتار خانواده دورسلی با هری وحشیانه است .هری در یازده سالگی با جغدی آشنا می شود که او را برای تحصیل، به مدرسه "هاگوارتز "ـ که مدرسه جادوگرها است ـ دعوت می کند .هری به مدرسه جادوگرها می رود و در آن جا تجربیات خارق العاده ای کسب می کند و ماجراهای عجیب و باور نکردنی پشت سر می گذارد . هری در پایان اولین سال تحصیلی برای گذران تعطیلات تابستانی به خانه دورسلی ها باز می گردد .اما رفتار بی رحمانه و تنفرانگیز آنها باعث می شود به کمک دوستش ژان ویسلی از آن جا فرار کند و بقیه تابستان را در خانه ویسلی ها بگذراند .هری، پس از پشت سر گذاشتن اتفاقاتی، با شروع سال تحصیلی مجددا به مدرسه "هاگوارتز "باز می گردد .او پس از بازگشت، اتفاقات شگفت انگیزی را پشت سر می گذارد که داستان براساس آن شکل گرفته است .
بریدۀ کتابهای مرتبط به هری پاتر و اتاق رازها
نمایش همهدورههای مطالعاتی مرتبط
هریپاترخوانی باشگاه پنجعصریها
1403/3/13
1402/10/7
تعداد صفحه
30 صفحه در روز
پستهای مرتبط به هری پاتر و اتاق رازها
یادداشتها
1401/2/12
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
هریپاتر و حفره اسرارآمیز را از همه سری کتابهای هریپاتر بیشتر دوست داشتم و دارم. حالت معمایی فضای آن و درگیریهای هری برای یافتن هیولای حفره بهعنوان یک پسر ۱۲ ساله واقعا بینظیر بود. بخشهایی از کتاب بود که نفسم میگرفت و واقعا نمیشد کتاب را زمین گذاشت. اگر از من میشنوید کل هفت جلد هریپاتر را خوانده و حفره اسرار را دوبار بخوانید:)
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/9/27
این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
چقدر تو این جلد جای هرمیون خالی بود. تمام اون موقعی که خشک شده بود و هری و رون پازل تالار اسرار رو کنار هم میچیدن جای خالیش حس میشد. به این فکر میکردم که اگر الان هرمیون بود چی میگفت تا دوباره غافلگیرم کنه! حضور اسنیپ هم نسبت به جلد اول خیلی کم رنگ بود. مثل جلد قبل دوسش داشتم!
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.