معرفی کتاب نام گل سرخ اثر اومبرتو اکو مترجم شهرام طاهری

نام گل سرخ

نام گل سرخ

اومبرتو اکو و 1 نفر دیگر
4.2
67 نفر |
35 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

20

خوانده‌ام

100

خواهم خواند

159

شابک
0000000117310
تعداد صفحات
400
تاریخ انتشار
1374/6/28

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        سال 1327 میلادی است . برخی از اعضای فرقه ی قدیس فرانسیس در یکی از صومعه های ثروتمند ایتالیا متهم به بدعت و ارتداد شده اند و برادر ویلیام اهل باسکرویل، کشیشی انگلیسی برای اعلام مواضع امپراطور لوئی باواریایی در منازعه بین پاپ و فرقه به آنجا اعزام شده است. ماموریت برادر ویلیام ناگهان تحت الشعاع رشته ای از جنایات عجیب و غریب قرار می گیرد و او با سوابق و تجاربی که در دستگاه تفتیش کلیسا اندوخته ، مثل یک کارآگاه دست به کار می شود . ابزار های او در این تحقیقات عبارتند از : منطق ارسطو ، الهیات توماس آکویناس و شناخت تجربی راجر بیکن که طنزی شیطنت آمیز و نوعی کنجکاوی بی امان آن را صیقل داده و برنده کرده است. ویلیام به گردآوری شواهد و رمزگشایی نمادهای سری و نسخ خطی پر رمز و راز نشغول می شود و در دل هزار توی خوف انگیز صومعه کند و کاو می کند، صومعه ای که جالب ترین حوادث شب ها در آن اتفاق می افتد.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به نام گل سرخ

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

پست‌های مرتبط به نام گل سرخ

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          «نام گل سرخ» شاهکاری درهم‌تنیده از تاریخ، فلسفه و ادبیات است که توسط نویسنده و نشانه‌شناس برجسته، امبرتو اکو، نوشته شده است. این رمان که در سال ۱۹۸۰ منتشر شد، داستانی معمایی و پر رمز و راز را در فضای قرون وسطایی ایتالیا روایت می‌کند.

داستان در یک صومعه دورافتاده اتفاق می‌افتد، جایی که راهبان درگیر رازهای سر به مهر و قتل‌های مشکوکی می‌شوند. ویلیام از باسکرویل، یک راهب فرقه فرانسیسکن که ذهنی تحلیل‌گر دارد، به همراه دستیار جوانش آدسو، مأمور بررسی این جنایات می‌شود. او در مسیر خود با کتابخانه‌ای مخفی، دست‌نوشته‌هایی رمزآلود و تفکرات فلسفی پیچیده روبه‌رو می‌شود. اکو در این کتاب به زیبایی بحث‌های مذهبی، قدرت کلیسا، نقش دانش و سرکوب اندیشه را به تصویر می‌کشد.

«نام گل سرخ» نه‌تنها یک رمان جنایی هیجان‌انگیز است، بلکه اثری فلسفی است که از خواننده می‌خواهد در هر صفحه با لایه‌های زیرین داستان مواجه شود. ترجمه فارسی این اثر توسط چند مترجم منتشر شده و برای علاقه‌مندان به ادبیات اندیشمندانه و تاریخی، انتخابی درخشان است.
        

2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          آیا تایید قدرت مطلق خدا و اراده‌ی غیرمشروط او در خصوص تصمیماتش، معادل اثبات این نکته نیست که خدا وجود ندارد؟

آنک نام گل، عنوان رمانی‌ست به قلم عالیجناب «اومبرتو اکو» که توسط آقای رضا علیزاده از زبان واسطِ انگلیسی به فارسی برگردان شده است. از نظر حقیر ترجمه‌ی کتاب و متنش عالی نبود، اما با توجه به حرف‌هایی که مترجم در وصف قلم عالیجناب در گفتگویی پس از انتشار کتاب انجام داده، متن قابل قبولی به خواننده ارائه شده است.

نخستین کتابی بود که از اومبرتو اکو می‌خواندم. نویسنده‌ی مشهور و پرآوازه‌ای که هرکجای دنیا نامش به میان آید، شنونده یا خواننده به شکل غیرارادی به یاد کتاب‌خانه‌ی افسانه‌ایِ‌ او می‌افتد.
خرسندم از این‌که در راستای سیاست خواندن نویسنده‌هایی که از آن‌ها چیزی نخوانده‌ام،‌ این بار به سوی آقای اکو شتافتم. 

عجب رمان خوب؟ نه... عالی؟ نه... خارق‌العاده‌ای بود!!!
آقای اکو با تکیه به دانشش که حاصل سال‌ها سال زندگی در دنیای کتاب‌ها بوده، با استفاده‌ از دین، فلسفه و تکیه بر نشانه‌شناسی، شروع به پختن آشی لذیذ و دلچسب برای خواننده می‌کند.
با شروع کتاب به هفتصد سال قبل سفر می‌کنیم. وقایعی از امپراطوری رم، مناسبات در کلیسای کاتولیک، نحوه‌ی حکمرانی پاپ و از همه مهمتر چگونگی و چرخه‌ی زندگیِ راهبان در یک صومعه‌ی تحت نظرِ‌ پاپ و کلیسای کاتولیک را می‌خوانیم.

راوی داستان ما آدسو است. آدسو راهبی است که در روزگار پیری که دیگر سوی چشمی برایش باقی نمانده، یکسری رویدادها را که در گذشته تجربه کرده و با چشم‌هایش دیده به روی کاغذ می‌آورد.
راوی و شخصیت اصلی رمان (آدسو) که با توجه به سن و سال و شخصیتش، من را به یاد «آلیوشا» مخلوق داستایفسکی در ابررمان «برادران کارامازوف» می‌انداخت. به شکلی که در داستان می‌خوانیم،  به شخصی به نام «ویلیام» سپرده می‌شود که خود در گذشته در رم و دستگاه کلیسای کاتولیک، به تفتیش عقاید می‌پرداخته و حال از این کار دست کشیده است. 
ویلیام برای انجام یک ماموریت، به شرحی که در کتاب می‌خوانیم، راهی یک صومعه می‌شود و آدسوی داستان ما نیز در رکاب اوست. 
به محض رسیدن آدسو و ویلیام به صومعه، حادثه‌ای به وقوع می‌پیوندد که خواننده در همان آغاز فکر می‌کند که قرار است رمانی صرفا در ژانر معمایی بخواند و همانند شرلوک، پرده از معمایی بگشاید... اما، این حادثه سرآغاز رویدادهای کتاب است.

اعتراف می‌کنم برای من که این روزها در سفر هستم، رمان ساده‌ای نبود. داستان روندی یکنواخت نداشت، گاهی کند می‌شد و حتی لازم می‌شد روی برخی موارد فکر کنم و دوباره بخشی را بخوانم، و گاهی هم داستان سرعت می‌گرفت و به پیش می‌رفت، اما با همه‌ی این حرف‌ها نمی‌توانستم خواندنش را به تعویق بیندازم چون شدیدا کنجکاو رویدادها بودم.

به ماجراهای کتاب ورود نمی‌کنم، چون با خود عهد بسته‌ام که برخلاف گذشته داستان‌ها را اسپویل نکنم، اما با این کتاب چیزهای زیادی را خواهید آموخت، با دنیای روحانیونِ به ظاهر دین و خداپرست و در حقیقت تشنه‌ی قدرت و ثروت بیشتر آشنا خواهید شد و نهایتا سفری جذاب به گذشته خواهید داشت.

پ.ن: 
دلم می‌خواست حرف‌های زیادی بزنم، اما از آن‌جایی که عده‌ای تروریستِ کله‌خراب با مغزهای پوسیده به نام دین در سراسر جهان دوره افتاده‌اند و به دنبال گردن برای طناب‌های دار و شمشیرهای تیزشان می‌گردند، همچنین از آن‌جایی که سلمان رشدیِ دوست‌داشتنی، جلوی چشم‌هایم است، از بیان آن حرف‌ها اجتناب کردم.
        

17

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          آنک نام گل؛ اثر اومبرتو اکو، نویسنده‌ی ایتالیایی.

خاطرم نیست اولین بار کی با این کتاب آشنا شدم—احتمالاً خیلی اتفاقی بود. بعدتر که درباره‌ی نویسنده و کتاب بیشتر تحقیق کردم، دیدم عجب نویسنده‌ای! و عجب کتابی!

درباره‌ی نویسنده، اطلاعات زیادی در اینترنت هست؛ بخوانید.

اما درباره‌ی کتاب: یک رمان تاریخی، دینی و جنایی است. داستان در قرن چهاردهم میلادی می‌گذرد. در یک دیر، کسی به قتل می‌رسد و یک راهب فرانسیسی همراه با دستیارش برای کشف قاتل به آن‌جا می‌روند. پس از آن، قتل‌های دیگری هم رخ می‌دهد و ماجرا حول همین محور می‌چرخد.

در طول داستان، با نزاع‌های الهیاتی مسیحیت و برخی ماجراهای تاریخی آن دوران آشنا می‌شویم. البته برای کسی که آشنایی کافی با تاریخ مسیحیت نداشته باشد، این بخش‌ها ممکن است کمی سخت و گاهی خسته‌کننده باشند.

علاوه بر این، اطلاعاتی در زمینه‌ی پزشکی و داروشناسیِ آن دوران هم ارائه می‌شود. از همه مهم‌تر، در این داستان درباره‌ی کتاب و کتابخانه زیاد صحبت می‌شود. خواننده با آثار متعددی مواجه خواهد شد و این مسئله در خط اصلی داستان نقش پررنگی دارد.

سبک داستان‌نویسی‌اش مرا یاد داستایفسکی انداخت؛ احتمالاً از او تأثیر پذیرفته است.

نکته‌ی جالب این‌که ظاهراً اصل داستان از خود نویسنده نیست. چون در ابتدای کتاب می‌گوید این‌ها وقایعی بوده که در یک متن تاریخی به دستش رسیده و او صرفاً روایت‌شان کرده است.

در مجموع، کتاب فوق‌العاده‌ای‌ست؛ اما بعضی بخش‌هایش برای کسانی که با دنیای مسیحیت یا فلسفه و عرفان آشنا نیستند، ممکن است سنگین یا کسل‌کننده باشد. به‌نوعی انگار این کتاب برای مخاطبانی نوشته شده که در زمینه‌ی فلسفه، تاریخ ادیان یا الهیات کار می‌کنند—و نویسنده که خودش هم فیلسوف بوده، انگار این اثر را برای هم‌نسلان و هم‌فکران خودش نوشته تا با آن ارتباط عمیق‌تری برقرار کنند.
        

10

حسین

حسین

1402/2/21

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          دلم میخواد درباره این کتاب بنویسم. ولی دوست دارم بگم که این کتاب چه شکلی روم تاثیر گذاشت. 
داشتم به این فکر می کردم که قیمت کتاب چقدر زیاد شده. برای منی که شغلم به کتاب و فروشش ربط داره، این خیلی مشهوده. مدام دارم افزایش تقریبا بی رویه قیمت کتاب رو می بینم. 
ولی خب یه چیز رو در نظر نمیگیریم.چیزی که "آنک نام گل" این رو به خوبی بهم نشون داد. 
این که واقعا ارزشش رو داره. ادبیات سراسر امکاناته. به راحتی و با خوندن کتاب میتونیم مرزهای زمانی و مکانی رو پشت سر بذاریم. میتونیم به آرومی در تخت خودمون دراز بکشیم و با خوندن کتاب پرت شیم به 700 سال قبل. میتونیم لذت قدم زدن در کنار کشیش ها و راهب های قرن 14 رو تجربه کنیم. میتونیم نظاره گر مجادله ها، بحث ها و رنج هاشون باشیم. میتونیم در یه کتابخونهِ پر از راز قدم بزنیم. همراهِ همسفرهایی که سعی در گشودن رازها دارن. میتونیم اندوه و سرخوردگی هاشون رو ببینیم. میتونیم همراهشون عصبانی بشیم، بخندیم، گریه کنیم و عشق بورزیم.
شاید ادبیات تنها چاره باشه. ادبیات میذاره که زندگی کنیم.به جای تموم زندگی هایی که نمیکنیم. فراتر از زندان هایی که برای زندگی انتخاب می کنیم.
        

6

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          هوووووف!
بالاخره تموم شد. 💥💥💥

۹۰۰ صفحه کتابی که فقط داستان نبود بلکه داستانش محملی بود برای طرح سال‌های پایانی قرون وسطی، دوره‌ای از کشمکش‌های فرقه‌های مسیحیت،  فلسفه، مذهب و عشق‌های پنهانی.

داستان کتاب شرح کشف ماجرای چند قتله. راوی مردی است به نام آدسو که خاطرات دوران جوانیش رو تعریف می‌کنه. آدسوی جوان همراه با عاقله مردی به اسم ویلیام باسکرویلی به صومعه‌ای ثروتمند و باشکوه میرن تا در جلسه‌ای مهم با نمایندگان پاپ یوآنس از یک طرف و امپراتور لویی در طرف دیگه جلسه‌ای مهم بذارن. اما به محض ورود با ماجرای مشکوک مرگ یکی از راهب‌ها مواجه میشن. دیرسالار از ویلیام می‌خواد با توجه به سابقه مفتشی که داشته این ماجرا رو روشن کنه. و از اینجا پروسه قتلی به سبک داستان‌های شرلوک هولمز شروع میشه.

اما بخش عمده کتاب بحث‌های فلسفی و عقیدتی مسیحیت رو در نیمه اول قرن چهارده میلادی مطرح می‌کنه. اگر اطلاعاتی درباره کلیت این فرقه‌ها و فلسفه‌شون نداشته باشیم، متنی کشدار و حوصله سربره.
اعتراف می‌کنم بخش عمده این گفتگوها رو رد می‌کردم تا به داستان اصلی برسم.
کتاب و اونچه با کتاب حفظ و منتقل میشه هسته اصلی این داستان رو تشکیل میده. به حدی این مفهوم مقدسه که به خاطرش یک کتابخانه عجیب ساخته شده و کتابدارها حافظ مگوترین اسرار اون هستن.

جالبه که این کتاب اولین رمان اکو بوده، البته تو دهه پنجاه زندگیش اما کاملا مشخصه پشتش سال‌ها دانش و تحقیق بوده. تسلط اکو به زبانشناسی، نشانه شناسی و تاریخ مسیحیت در این کتاب متبلور شده. اتفاقات صومعه بهانه خوبی برای به رخ کشیدن این دانش بوده. 
خوندنش رو توصیه می‌کنم؟ بله.فقط کمی حوصله می‌خواد و صبوری.

یادداشت دوم به تاریخ اول اردیبهشت ۰۴
این بار در همراهی با باشگاه کارآگاهان خوندمش. وقتی تموم شد فکر کردم چقدر یافته‌ها و درکم ازش متفاوت بود. با اینکه یه صورت صوتی کتاب رو مرور می‌کردم اما می‌تونستم (یا بهتره بگم همه تلاشم رو می‌کردم) که توجه بیشتری به حرف‌هاش داشته باشم. دفعه اول درگیر پیدا کردن قاتل بودم و نمی‌تونستم روی حرف‌های سنگین تاریخی و فلسفی کتاب تمرکز کنم. این بار فراغ بال داشتم؛ هرچند هنوز به یادسپاری اینهمه اسم که گاهی یکسان یا شبیه هم بود سخت می‌نمود. مثل داستان‌های آمریکای جنوبی آدم باید یادداشتی برای خودش جای ثبت کنه تا یادش بمونه اوبرتینو، ملاکب، نیکولاس، آبو، برنگار و ... کی بودن. در اولین فرصتی که پول دستم بیاد نسخه چاپیش رو می‌خرم. دوست دارم این بار با کلی حاشیه‌نویسی بخونمش. کاش یه آدن باسواد و اهل نوشتن پیدا بشه شبیه این کار رو برای تاریخ اسلام انجام بده و در خلال خوندن به داستان معمایی یا عاشقانه یا پرماجرا این همه مباحثه و فلسفه و حکمت رو که داریم مرور کنیم.
        

28

فیکا

فیکا

1403/1/27

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          با اینکه رمان قوی ای است ولی می‌تواند سلیقه همه افراد نباشد چون سبک روایت داستان شیوه خاصی دارد. 
رمان دربارهٔ مواجهه بین قدرت‌های مختلف و جنبش‌های سیاسی و مذهبی در قرون وسطی است. مفهوم قدرت و دانش و تلاش برای حفظ و یا نابودی آنها در این دوران به عنوان یکی از محورهای اصلی داستان به تصویر کشیده می‌شود.
از طرفی  دین و ایمان نیز به عنوان یک موضوع مهم در رمان حضور دارند. اکو دربارهٔ نقش و تأثیر دین و مذهب در زندگی انسان‌ها، اعتقادات مذهبی و نسبت آنها با دانش و فلسفه بحث می‌کند.
در کتاب عملا شاهد چند مناظره هستیم. اکو به بحث‌های فلسفی و مناظرات دینی و علمی بین شخصیت‌های داستان اهمیت زیادی می‌دهد و مفاهیمی مانند دانش، حقیقت، فراگیری و حقوق انسانی را مورد بحث قرار می‌دهد.
رمان حالت معماگونه دارد پس
 رمز و رمزگشایی یکی از مفاهیم مهم و محوری در رمان است. شخصیت اصلی، ویلیام او بسیار تخصص در رمزگشایی دارد و تحقیقاتش دربارهٔ رمزهای موجود در صومعه و جنایات رازآلودی که در آنجا رخ می‌دهد، را پیش می‌برد.

نکته آخر که رمان به بررسی مفهوم قتل و عدالت می‌پردازد. مفاهیمی مانند عدالت خواستاری، معنای قتل، محاکمه و تمامیت قانونی را بررسی می‌کند و تمام اینها  در قالب داستان. 


        

1