من را از چه میترسانید؟ از تبعید و مرگ؟ از خلع عنوان و مقام؟ به خدا سوگند که من چشم انتظار اتفاقاتی هستم که با آنها مرا تهدید میکنید
      

        شدیداً منتظرم تا جلد های دیگه ای از این کتاب رو ببینم 
این کتاب رو بخونید و لذتشو ببرید 
دم آقای سکاکی گرم 👌🏻
      

        در آخر قاتل کسی بود که نباید می‌بود
سیر داستان رو دوست داشتم اما در سیر داستان وقتی که صحنه عوض میشد و از خانواده ای به خانواده دیگر می‌پرید گاها باید دوباره آن تکه را میخواندی تا بدانی که این اتفاق در کدام خانه افتاد 
اما به طور کل مانند داستان های دیگری که از شری لاپنا خواندم داستان در محله ای اتفاق می افتد و افراد با همسایه های مختلف سر و کار دارند
      

        خدای من ...!
اصلا نمیشه پیش رفت 
برای هر صفحه باید کلی وقت بذارم تا متوجه بشم🥴
      

        روند داستان بسیار کند بود و از حوصله خارج 🫠
      

        فکر میکردم این کتاب هیچ وقت  تموم نمیشه اما تموم شد🥲
خانوم نویسنده واقعا توصیفات عالی داشت  
با جین ایر در خلنگزار راه می‌رفتم و در کنار بخاری گرم میشدم 
تا به امروز خیلی کم پیش آمده بود که در این سبک کتاب بخوانم اما این کتاب واقعا نظر مرا تغییر داد😌
      

        بعد از این همه مدت که کتاب های جنایی برام عادی شده بود واقعا مخم ترکید
      

        خوب بود 
      

        لذت بردم
      

        پس از مدتها که هیچ کتاب عاشقانه ای نخوانده بودم 
با این کتاب شگفت زده شدم 
از لحظه ای که آن را شروع کردم لحظه ای رهایش نکردم
باید بگویم که آرزو میکنم هر انسان با لیاقلتی عشق  را تجربه کند 
      

        به صورت جدی پسندیدم
بعضی گفتند روند داستان کند است 
اما باید بگویم که همین کندی خواننده را مشتاق تر میکرد
و اینکه تا لابلای صفحه های آخر حدس های بسیار سراغ شما می آید 
به جرئت میتوانم بگویم بعد از مدتها  داستانی بود که نهایتش را نتوانستم حدس بزنم 
      

        به عنوان یک خواننده رمان جنایی نقطه عطفی در داستان پیدا نکردم 
در آخر به این نتیجه رسیدم که به خواندنش نمی ارزید
      

        بعد از خواندن کتاب مهمان خانه بیوه های جوان ظنی که در من وجود داشت قوی تر شد  و با خواندن این کتاب کاملا حس میکنم دچار دگرگونی در افکارم شده ام 
بدنبال جواب از کتابی به کتاب دیگر میروم حس میکنم گناه به گردن افراد دگری است سیاست هایی که افراد را دچار سلفی گری می‌کنند اما این وسط نمیدانم گناه خود افراد چه میزان است آیا گناه در بین سیاست گزاران و افراد تقسیم میشود؟
آیا روزی سیاست مداران هم به جرم مبادرت در تمام کشتار ها مجازات میشوند؟ 
آیا این اتفاقات جدیدی که در دنیا می افتد می‌تواند شروع جدیدی باشد؟ 
چه کسی می‌داند که نسل بعدی سیاست مداران دنیا چه استراتژی ای را در پیش می‌گیرند امیدوارم زمانی که داستان این روزهایی که میگذرد را می‌خوانم در نهایت کتاب به پایان رسیدن ظلم در دنیا را شاهد باشم 
 
      

        همیشه به این فکر میکنم که اگر بعضی افراد حاضر در داعش واقعا آن چیزی که در ذهن عموم هست نباشند چه؟
 اگر آنها تنها افرادی باشند که شستشوی مغزی داده شده اند در قیامت خدا با آنها چه برخوردی خواهد داشت؟
اگر توبه کرده باشند توبه آنها  مانند بقیه انسان ها پذیرفته میشود؟
هنوز هم جوابی برای سوالاتم ندارم باید بگویم با خواندن این کتاب این سوالات در ذهن من پررنگ تر شد 
اما خوشحالم که این کتاب را خواندم  خوشحالم که هنوز در ذهنم سوالاتی وجود دارد این تنها به این معناست که من هنوز زنده ام
      

        آگاتا کریستی واقعا میتونست قاتل خوبی باشه رمان هاش حرف نداره