معرفی کتاب چهره ی یک غریبه اثر آن پری مترجم بیتا ابراهیمی

چهره ی یک غریبه

چهره ی یک غریبه

آن پری و 2 نفر دیگر
4.1
20 نفر |
8 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

27

خواهم خواند

14

ناشر
قطره
شابک
9786001199660
تعداد صفحات
422
تاریخ انتشار
1398/9/11

توضیحات

        به او گفتند که نامش ویلیام منک است،اما تصادفی که کرده بود،نیمی از زندگی اش،تمام گذشته و خاطراتش را از او گرفته بود.مونک ضمن تلاش برای پنهان کردن واقعیت،سر کار بر می گردد و موظف می شود راز قتل هولناک اشراف زاده ای را کشف کند.کاری مشکل برای مونک چرا که همراه با خاطراتش،مهارت های کاری،رابط ها و مکان ها را هم از یاد برده بود.اکنون مونک با دو معمای بزرگ رو به روست: معمای زندگی خودش و اسرار زندگی سر گرد مقتول.آن پری بانوی نویسنده ی انگلیسی،یکیاز برجسته ترین آفرینندگان رمان های تاریخی/پلیسی است که ملکه ی بلامنازع رمان پلیسی عصر ویکتوریایی لقب گرفته است.در سال 1990،آن پری با رمان چهره ی یک غریبه مجموعه ی ماجراهای بازرس ویلیام مونک را آغاز کرد که وقایعش بین سال های 1850 تا 1860 می گذرند.اکثر منتقدان،مجموعه ی ماجراهای ویلیام مونک را موفق ترین آثار آن پری قلمداد کرده اند.
      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

تعداد صفحه

20 صفحه در روز

لیست‌های مرتبط به چهره ی یک غریبه

پست‌های مرتبط به چهره ی یک غریبه

یادداشت‌ها

        جذاب و دلفریب 
واقعا میتونم بگم که از جمله داستان هایی بود که نفسم رو توی سینه حبس کرد .. برای مونک خیلی خوشحالم که ایون دستیارش شده بود و هستر  رو در نهایت کنارش داشت 
اصلا دوست نداشتم که رانکورن برنده بشه و بتونه مونک دوست داشتنی رو شکست بده 
از ابتدا میدونستم که مونک یک ربطی به ماجرای شب قتل داشته اما خیلی شادمانم از اینکه قاتل نبود و تونست اثباتش کنه البته به کمک ایون .. 
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

28

          چهره‌ی یک‌غریبه تجربه‌ی جذاب و‌عجیبی بود، ما همپای کاراگاه کشف میکردیم، نه‌تنها حقیقت قتل رو که حقیقت وجودی خود کاراگاه داستان رو...
با این که پرداخت شخصیت‌ها صد نبود و حتی پایان کارشون مشخص نشد، (می‌شه با نشانه‌گذاری ها کاملا حدس زد اما چرا گفته نشد تو خود داستان، قشنگ یک فصل دیگه جا داشت) اما روایت داستان به هم نخورد و چیزی کم یا زیاد نبود.
البته بخش حضور هستر در عمارت شلبورن را دوست نداشتم و برای پیش برد قصه هم به نظرم ضرورتی نداشت.
خلاصه با یک‌کتاب تر و تمیز که نه زیادی احساسات برانگیز و نه زیادی سرد و یکنواخته، طرف هستید. پایان بندی خوبی داره، و عنصر غافلگیری رو‌ به جا استفاده کرده.
این خوره که قاتل آقای م. بوده و خواننده مدام میپرسه چه طوری بعد میفهمه که اشتباه کرده باعث میشه ۳۰ درصد پایانی داستان به شدت جذاب بشه، طوری که من ۲ ساعت بیدار موندم و تمومش کردم.
در مجموع خوش گذشت، لذت بردم...
کتاب عجیب و خاصی نبود اما به شدت دوست داشتنی بود، مونک تو‌خاطرم میمونه مخصوصا به خاطر خوابوندن مچ رانکورن...
        

18

20

          اغلب توی داستان‌های جنایی، حلِ معما‌ها توسط یه کارآگاه باتجربه و حرفه‌ای انجام میشه، اما اگه کارآگاهِ داستان حافظه‌ش رو از دست داده باشه چی؟ کارآگاهی که بعد از یک سانحه، وقتی به آینه نگاه می‌کنه چهره‌ی یک غریبه رو می‌بینه می‌تونه راز جنایتی رو کشف کنه!؟
 مونک‌، کارآگاه این داستان، وقتی داره با از دست دادن حافظه‌ش دست و پنجه نرم می‌کنه و حتی نمی‌تونه دوست رو از دشمن تشخیص بده خودش رو وسط یه پرونده جنایی می‌بینه... همین پیچیدگی، خبر از یه داستان جذاب و متفاوت میده. یه داستان سراسر چالش و معما.

تعلیق و کشش داستان کاملا متعادله، نه خیلی هیجانی و نه خیلی خسته‌کننده. داستان یه روندی داره که کنجکاوی رو به شدت تحریک می‌کنه، چون همینجور که حافظه‌ی کارآگاهِ داستان داره برمیگرده سرنخ‌هایی هم واسه کشف جنایت پیدا میشه و برعکس. یعنی یه رابطه‌‌ی دو طرفه‌ بینِ برگشت حافظه و جنایتی که مونک باهاش مواجهه وجود داره. پایان داستان‌هم جذاب و غیرقابل پیش‌بینیه. توی صفحات آخر کتاب با اینکه معما حل شده اما هنوز چالشی وجود داره که تموم احساسات مخاطب رو برانگیخته می‌کنه. 

این اولین کتابی بود که از <<آن پری>> خوندم و مطمئناً آخرین کتابی نیست که از این نویسنده می‌خونم چون قلمش به شدت جذابه و در طول داستان استعاره‌های زیبایی به کار می‌بنده؛ انتقاداتی هم نسبت  به وضعیت فقر، زاغه نشینی، ربا خواری، حقوق زنان، جنگ، زندگی اشرافی و... در این کتاب به کار برده که واقعا تاثیر گذاره و آدم رو به فکر فرو می‌بره.

در طول داستان، نویسنده انتقاداتی‌هم به جنگ کریمه که همزمان با موقعیتِ زمانیه داستانه می‌کنه(نیمه‌ دوم قرن۱۹) و حقیقت‌های تلخی رو بیان می‌کنه. مثلا انتقاد به مجروح و کشته شدن هزاران نفر سرباز بریتانیایی که کشورشون هزاران کیلومتر دور تر از شبه جزیره‌ی کریمه هست ولی بخاطر سیاست و استعمار، در جنگ کریمه مداخله می‌کنند. یا مثلا آشکار کردن چهره‌ی زشت جنگ به جای چهره‌ای که سیاست‌مداران و عامه‌ی مردم، نقاب قهرمانانه‌‌ای بر اون زدن. جالبه بدونید که در جنگ کریمه تعداد کشته‌هایی که بر اثر بیماری جان باختند از تعداد کشته‌های میدان جنگ بیشتره!
        

23