معرفی کتاب ایوب اثر یوزف روت مترجم محمد اشعری

ایوب

ایوب

یوزف روت و 1 نفر دیگر
3.9
39 نفر |
18 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

1

خوانده‌ام

47

خواهم خواند

21

شابک
9789647230186
تعداد صفحات
208
تاریخ انتشار
1399/9/24

نسخه‌های دیگر

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        فلسفه جست‌وجو کرده و گاه پرسش‌های دیگری نیز افزوده است و ادیان هریک پاسخی در آستین داشته‌اند. ادبیات نیز در این میان راه خود را رفته و ایوب رمان ستایش‌شدهٔ یوزف روت از آن جمله است. ایوب را می‌توان اودیسه‌ای نامید که از ده‌کوره‌ای یهودی‌نشین در شرق اروپا آغاز می‌شود و به دنیای آن‌سوی آب‌ها، به امریکای سکولار می‌رسد.


      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ایوب

لیست‌های مرتبط به ایوب

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          به نام او

🔹 «به یاد آور مندل. ایوب را یاد کن. برای او هم اتفاقاتی مثل مال تو افتاد. او بر زمین برهنه نشست و خاکستر بر سر ریخت و از جراحاتش چنان درد می‌کشید که مثل حیوانات روی زمین غلت می‌زد. او هم کفر گفت. که البته آن هم آزمونی بیش نبود. مندل، ما چه می‌دانیم آن بالا چه می‌گذرد. شاید اهریمن به درگاه خدا رفته و گفته: باید که مرد صالحی را فریفت. خدا هم گفته: بختت را با بنده‌ام مندل بیازما.»

🔸 جملات بالا بخشی از رمان «ایوب» نوشته یوزف روت نویسنده یهودیي اتریشی‌تبار است و به‌نوعی خلاصه و شالوده رمان به‌حساب می‌آید.
«ایوب» روایتگر زندگی مندل سینگر یهودیِ عامی است که در اواخر قرن نوزدهم به همراه خانواده‌اش در یکی از شهرهای یهودی‌نشین امپراتوری روسیه زندگی می‌کند، اتفاقات زندگی او به‌نحوی رقم می‌خورد که مجبور به مهاجرت به امریکا می‌شود و بعد جنگ جهانی و اتفاقاتی که زندگی تمام جهانیان را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

🔸 رمان تمثیلی نوین از زندگی ایوبِ پیامبر است و مندل سینگر با آزمایش‌های سختی که از سر می‌گذراند و فرجام نیکی که سرآخر نصیبش می‌شود زندگیِ این پیامبر را آینگی می‌کند. روت یک داستان تمثیلی نوشته و جالب آنکه ابایی ندارد مضامین عریان مذهبی و عقیدتی خود را به‌صورت عریان و آشکار در اثر هنری‌اش بیاورد و این صراحت جای تحسین دارد البته او به هنرمندی تمام این کار را می‌کند.

🔹 این کتاب بعد از «عصیان» دومین اثری بود که از روت می خواندم، آن کتاب چندان توجهم را جلب نکرد هرچند می‌دانستم جزو اولین رمانهای روت است و طبیعی‌ست که شاهکار نباشد ولی «ایوب» را رمانی جالب‌توجه و خواندنی دیدم که مطالعه‌اش را به دوستانم توصیه می‌کنم. ضمن اینکه ترجمه آقای همتی هم خوب بود، تا پیش از این کتابی به ترجمه ایشان نخوانده بودم. و توصیه آخر اینکه اگر «کتاب ایوب» به ترجمه قاسم هاشمی‌نژاد (نشر هرمس) و «تکرار» نوشته سورن کی‌یر کگور با ترجمه صالح نجفی (نشر مرکز) را نخوانده‌اید، پیش یا پس از این رمان بخوانید تا با ایوب و آلامش بیشتر آشنا شوید.
        

13

          مندل معلم یهودی پرهیزگاری است که بعد از به سربازی رفتن پسرش یونس و مهاجرت پسر دیگرش شماریا و فهمیدن رابطه دخترش با یک مرد قزاق مجبور میشه بچه معلولش منوخیم رو تنها بزاره و با همسرش دبورا به آمریکا و پیش شماریا مهاجرت کنه.
مندل در آمریکا با تغییرات فرهنگی اجتماعی روبرو میشه که کنار اومدن باهاش براش سخته.
جنگ شروع میشه و خبر مفقودالاثری یونس و کشته شدن شماریا و مرگ دبورا و دیوانه شدن دخترش باعث میشه که مندل از دین خارج بشه و بی اعتقاد بشه.
در انتهای کتاب اتفاقی شبیه معجزه رخ میده و خبرهایی از منوخیم معلول بهش میرسه که باور کردنی نیست و این باعث تغییر عقیده مندل نسبت به خدا میشه.
نویسنده با توصیف دقیق جزئیات و شخصیت ها خواننده رو همراه میکنه و احساس همدلی و نزدیکی میکنه نسبت له خانواده مندل. همچنین نویسنده در حین داستان موضوعات فلسفی اعتقادی رو هم مطرح میکنه.
ریتم داستان هم بسیار خوبه و به حاشیه نمیره که باعث خستگی خواننده بشه.
        

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

اولین تجرب
          اولین تجربه ی من از یوزف روت بر میگرده به کتاب عصیان، 
کتابی که حیرت کردم از اعتراض و سبک حرف زدن روت با خدا 
و به نظرم خیلی خوب تونسته بود عجز در حین خشم رو به رخ بکشه 
و اما چرا ایوب ؟ 
اول این که کتاب دوم روت بود و من قلم این فرد رو ستایش میکنم.
دوم دلیل این که در بحبوحه ی جنگی هستیم که یک سوی اون یهودی ها ایستادن و من دلم میخواست درمورد یهودی ها چیزی خونده باشم و این کتاب قصه ی یک خانواده ی یهوده.
با این حساب جزئیاتی از زندگی یهودی ها و سنتشون دستم اومد. 
نظر شخصیم در مورد این کتاب: 
درون مایه ی این کتاب هم مثل عصیان اعتراض داشت؛ اعتراض به قدرت خالقی که هست، اما گاهی بودنش خیلی بی رحم نمود پیدا میکنه. 
روت که خودش هم یهودی بوده هیچ وقت دنبال اثبات  عدم وجود خدا نبوده برعکس چه تو این کتاب و چه تو عصیان خیلی از جاها اشاره داره به بودن خدا و شخصیت های داستان خدا‌باور هستن.
و به نظرم برای همین، طغیانِ کتاب های روت یکم ادم رو می لرزونه؛ این که من معتقد نباشم خدایی هست و هر چقدر دلم بخواد بهش بتوپم، به چیزه. اما این که معتقد باشم به خدا و به قدرتش و به خشم و بخشش و بعد طغیان کنم یه چیز دیگست. دومی به نظر من خیلی رعب آوره و روت دل به دریا زده و به بهترین نحو این رو به تحریر درآورده. 
متن شسته رفته است، به نوعی بازخوانی معاصر از قصه ی ایوب نبی. اصلا سخت خوان نیست و یه تشکر ویژه میکنم از آقای محمد همتی با این ترجمه ی استوار.
یعنی هیچ چیزی از قلم نیفتاده حتی یه جاهایی روت توی متن از عهد عتیق، متنی آورده. جدای ترجمه ی اون متن، تو پاورقی اشاره میکنه که روت این رو از ترجمه ی آلمانی خونده و نوشته ولی مثلا تو ترجمه ی انگلیسی کتاب مقدس عوض فلان کلمه از یه کلمه ی دیگه استفاده شده. حتی ایشون ازچند تا  روت شناس های آلمانی کمک گرفته تا منظور دقیق هر جمله ی روت رو متوجه بشه و ترجمه کنه؛ این یعنی درک ایشون از این که ترجمه فقط برگردان واژه نیست. 
ترجمه قدرت مند بود یه کار حرفه ای به تمام معنا.
و دیگه نیازی نیست از نشر نو بگیم با انتخاب های عالی و ویراستاری های قوی و چاپ های ارزشمند 

درکل خوندن این کتاب رو پیشنهاد می‌کنم من لذت بردم 
        

42

زینب

زینب

1403/11/30

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          «نتوانست از خود آن نیرویی را بروز دهد که برآمده از ایمان بود و آن نیروهایی هم که آدمی برای تحمل ناامیدی نیازمند آنهاست، رفته‌رفته از او رخت بربستند.»

احتمالا شما هم داستان ایوب رو می‌دونید‌ و می‌تونید حدس بزنید که قراره این کتاب درباره‌ی چی باشه.

ایوبِ این قصه مردی بود به نام «مندل سینگر»، مردی خداترس و با ایمان.
مندل با همسر و سه فرزندش زندگی‌ِ معمولی‌ای داشت تا زمانی که فرزند چهارم به دنیا اومد و سختی‌هایی رو به همراه خودش آورد.
سختی‌هایی که از نظرِ مندل، مجازات خداوند بودن، هرچند نمی‌دونست چه خطایی کرده که بابتش مجازات می‌شه.

مندل و همسرش برای حل هر مشکل پا به مسیر سخت‌تری گذاشتن و روزهاشون رو با صبر و انتظار برای معجزه می‌گذروندن،
صبری که معلوم نبود نتیجه‌ای داره یا نه.

این کتاب رو دوست داشتم ولی نه برای پایانش، برای فصل دوم و اوجِ مشکلات و‌ رنج‌هاش!
خیلی وقت‌ها به این فکر می‌کنم چرا دنیا انقدر بی‌انصافه و عدالتی وجود نداره؟
چرا بعضی از زندگی‌ها با درد شروع می‌شه و با درد بیشتری هم تموم می‌شه؟
        

54

Sana ch

Sana ch

1404/2/2

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          رمان ایوب جوزف روت، بازآفرینی مدرنی‌ست از چهره‌ای اسطوره‌ای؛ مردی یهودی، ساده و باایمان، که با جهانی رو‌به‌رو می‌شود که نه رحمت می‌شناسد و نه منطق. روت، در بستری تاریخی ــ میان جنگ جهانی ــ داستانی را روایت می‌کند که در آن، نه فقط جسم شخصیتش، بلکه روح و ایمانش تکه‌تکه می‌شود.

مندل، معلم مذهبی ساده‌دل، شباهتی تلخ به ایوبِ عهد عتیق دارد. او هر آنچه را که یک انسان می‌تواند از دست دهد، از دست می‌دهد 

اگر ایوبِ کتاب مقدس، ایمانش را نگه می‌دارد و پاسخ الهی دریافت می‌کند، ایوبِ روت، در عصری بی‌پاسخ زندگی می‌کند؛ عصری که در آن، خدا سکوت کرده، و رنج بی‌دلیل، تنها قانون جهان است.

رمان، همچون آینه‌ای‌ست در برابر سرنوشت قوم یهود در قرن بیستم: مهاجرت، گم‌گشتگی، پسرانی که قربانی جنگ شدند، و پدرانی که نه ایمان را حفظ کردند، نه توان فراموشی را داشتند. اگر جنگ جهانی اول در پس‌زمینه‌ی داستان حضور دارد، جنگی دیگر ــ جنگِ ایمان با پوچی ــ در قلب روایت جاری‌ست.

و شاید مهم‌ترین پرسش این باشد:  
آیا انسان، پس از این‌همه رنج، هنوز می‌تواند دعا کند؟  
روت پاسخی نمی‌دهد، و همین بی‌پاسخی، تمام درد داستان را کامل می کند.
        

7

نجمه صافدل

نجمه صافدل

7 روز پیش

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

"خراب کردن
          "خراب کردن به همان اندازه گران است که ساختن".ص۱۲۳
.
ادبیات داستانی آلمان
این کتاب در اصل روایتی مدرن از همان ایوبِ تاریخی و قدیمی است که با اِلمان های امروزی بازنویسی شده؛
"مندل" شخصیت اصلی داستان، یهودیِ پرهیزگار و تنگدستی است که به کودکان تورات می آموزد.او همیشه شکرگزار بوده و سعی کرده تا همه ی اعمالی که مذهبش بر عهده اش نهاده،به درستی و تمامی انجام دهد اما، فرزندِ چهارم او ناتوانِ جسمی و ذهنی به دنیا می آید و او ناباورانه از خود می پرسد:مگر من چه کردم؟ و این فرزند، مکافاتِ کدام عمل من بوده؟ و آیا در این رنج ، حکمتی ست؟؟؟
در ادامه و چند سال بعد، او به همراه خانواده اش برای گریز از آماج بلایا که بر سرش باریده بود به آمریکا مهاجرت می کنند اما در دنیای تازه، رنج ها ناپذیرتر از پیش بر او آوار می شوند تا جاییکه ایمانش از دست می رود...و...
.
من.نوشت: پیش تر، از  یوزف.روت ، کتاب "عصیان" رو خونده بودم و قلمشون رو خیلی دوست داشتم و باعث شد به سراغ آثار دیگرشون برم. ایوب هم کتابی بود‌ ملموس و عمیق.  البته کاش پایانش اندکی متفاوت تر‌  می بود. 
در مورد ترجمه هم باید بگم خوب بود ولی عالی نبود. بعضی از قسمت ها گنگ بود که میشد روانتر باشد.
        

4

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          ایوب (1930) رمانی کوتاه اما عمیق از یوزف روت، نویسندهٔ اتریشی-یهودی، است که رنج، ایمان و سرنوشت انسان را در بستر فروپاشی امپراتوریها و جابه‌جایی‌های تاریخی بررسی میکند. داستان زندگی مندل سینگر، معلمی فقیر و متدین یهودی در گالیسیای شرقی، است که با وجود فقر و مصائب، به خداوند ایمانی راسخ دارد. اما وقتی تقدیر یکی پس از دیگری فرزندانش را از او میگیرد و خانوادهاش در مهاجرت به آمریکا از هم میپاشد، ایمانش سست میشود.  

نکات برجستهٔ کتاب:
- تراژدی و امید: روت با نثری ساده و تأثیرگذار، تقابل میان رنج بشری و امید به رستگاری را روایت میکند. سینگر، مانند ایوب کتاب مقدس، در برابر مصائب میایستد، اما پایان‌بندی کتاب پرسشهایی دربارهٔ معنا و رحمت الهی برجا میگذارد.  
- تاریخ و هویت: فروپاشی امپراتوری اتریش-مجارستان و مهاجرت یهودیان شرق اروپا به آمریکا، پس‌زمینه داستان است. روت از زوال فرهنگی و گسست نسل‌ها میگوید.  
- ایمان و شک: تضاد میان سنت و مدرنیته در شخصیت فرزندان سینگر تجلی مییابد؛ یکی به دیانت پدر پشت میکند و دیگری در جستجوی معنایی جدید است.  

سبک روایت: روت با ترکیب واقعگرایی تلخ و نمادگرایی مذهبی، داستانی جهان‌شمول از مقاومت انسان در برابر تقدیر میسازد. نثر او شاعرانه و موجز است و شخصیت پردازیهایش مملو از همدردی.  

در یک جمله:ایوب روایتی تکاندهنده از سقوط و برخاستن است؛ کتابی دربارهٔ ایمانی که در آتش مصائب آزموده میشود، بی‌آنکه پاسخی قطعی به راز شر بدهد.  
        

5