دشمن عزیز
در حال خواندن
11
خواندهام
345
خواهم خواند
54
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
جین وبستر این کتاب را 3 سال پس از موفقیت «بابالنگ دراز» نوشت و ادامه ماجراهای رمان موفقش را در این کتاب پی گرفت. به این ترتیب، مخاطب در این رمان هم با جودی ابوت و ماجراهایش روبروست.در «دشمن عزیز» جودی ابوت پس از ازدواج با جرویس پندلتون یعنی همان بابالنگ دراز، با دوست صمیمی اش سالی مک براید را به سرپرستی نوانخانه ای که در آن بزرگ شده، انتخاب می کند. او خانم لیپِت را بیرون کرده و سالی را مدیر می کند. سالی هم کارهایی را که به عنوان مدیر انجام داده، به جودی گزارش می کند. این گزارش ها در قالب نامه ارائه می شوند. در ادامه ماجراها، رابطه سالی و پزشک نوانخانه که یک مرد است و او را دشمن عزیز لقب داده، با لجبازی همراه می شود.
یادداشتها
1402/7/30
به نوعی میگن جلد دوم کتاب بابا لنگ دراز هست ولی خب به نظرم حتی اگر بابا لنگ دراز رو نخونده باشید باز هم میتونید با این کتاب ارتباط برقرار کنید یه توصیفی مترجم کتاب در مقدمه گفت که به نظرم توصیف جالبی بود گفت سالی در واقع همون فردیه که ماها تو رویاهامون دوست داشتیم باشیم خانواده خوب تحصیلات خوب زندگی بی دغدغه در نهایت یه ازدواج و شوهر خوب :) ولی خب سالی همونقدر که تو رویاهامون هست توی واقعیت هم بهمون نزدیکه شخصیتی منطقی اما در عین حال عاطفی (من انیمه رو دقیق ندیدم ولی فکر کنم برخلاف این موضوع بود) وقتی که بعضی قسمت ها فکر میکنی چقدر بی رحمه کمی بعد متوجه میشی که اتفاقا خیلی حس همدردی داره که به جودی میگه دیگه نمیذارم کسی مثل تو اذیت بشه یا همونقدر که لجبازه،مبادی آداب اجتماعی هم هست بر خلاف بابا لنگ دراز این دفعه در یه فضای کاملا برابر عاشق میشه و ازدواج میکنه😅 یه دختر فعال و تحصیل کرده با خانواده خوب و معروف و از هرلحاظ تامین شده با پسری در همین شرایط و باهوش و خودساخته ولی خب همچنان فضای رویایی و تینیجری خودش رو حفظ کرده
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1
1402/1/13
0
1401/8/22
1
1402/12/1
4
1402/4/26
3
1402/3/4
0
1402/10/4
2
1403/4/7
0