بعد از دوماه لحظه لحظه با این کتاب زندگی کردن،بالاخره تموم شد.این طولانی ترین وقتی بود که برای یه کتاب گذاشتم و دلیلش این بود که گاهی آروم میخوندم تا تموم نشه.این کتاب اولین اثری بود که از تولستوی خوندم و کاملا عاشق قلمش شدم.طوری که جزئیات،شخصیت افراد و مکان ها و کوچکترین چیزی رو با ظرافت و دقت توصیف کرده باعث شد که من همه اتفاقات رو خودم حس کنم،توی این دوماه من توی روسیه زندگی کردم،با اشراف روسیه توی مهمونی های شبانه رقصیدم و راجع به مسائل سیاسی صحبت کردم،توی میدان جنگ کشته شدن آدم هارو دیدم،و موقع مرگ پرنس آندره یا پتیای جوان بالای پیکرشون ایستاده بودم و مرگشون رو با چشم دیدم و حتی سوختن مسکو رو مقابل خودم دیدم.تا حالا هیچ کتابی اینقدر من رو توی خودش نکشیده بود که باعث بشه من حس کنم اونجام و دارم کنار شخصیت ها زندگی میکنم.
جنگ و صلح فقط یه داستان راجع به زندگی اشراف روسیه و یا یک داستان عاشقانه نیست،بلکه به نظر من یه منبع تاریخی خوب برای جنگ فرانسه و روسیه است.
اوایل کتاب اسامی زیاد کمی اذیت کننده بود از اونجایی جنگ و صلح بیش از ۵۰۰ شخصیت داره اما بعد از ۲۰۰ صفحه اول با شخصیت های اصلی که چندنفر بیشتر نبودند،آشنا شدم دیگه اسامی و شخصیت ها مشکلی نبود.شاید تعداد صفحات کتاب زیاد به نظر بیاد اما قطعا ارزش وقت گذاشتن و خوندن رو داره و اصلا طوری نیست که خواننده خسته بشه و حوصلش سر بره.
فقط یک ستاره کم کردم و اون هم بخاطر فصل اخر کتابه که کاملا نظرات و عقاید تولستوی راجع به تاریخه،نمیگم بد بود اتفاقا توضیحات جامع و به درد بخوری بود اما مورد علاقه من نبود
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.