Daydreamer

Daydreamer

@Daydream_07

7 دنبال شده

23 دنبال کننده

            ... ɪᴛ'ꜱ ᴀʟʀɪɢʜᴛ,ɪ ʀᴇᴀʟʟʏ ᴅᴏɴ'ᴛ ʙᴇʟᴏɴɢ ʜᴇʀᴇ
یک کهنه‌کار در کتابخوانی که اینجا تازه‌کاری بیش نیست-
          
daydream_z7

یادداشت‌ها

نمایش همه
        کتاب کوتاه درمورد روز انفجار بمب اتمی در ژاپن از دیدگاه فردی که در آن واقع حضور داشت روایت میشه.۹ صفحه اول جنبه تاریخی و جغرافیایی داشت که راستش به شخصه نتونستم این بخش کتاب رو ارتباطش بدم با بقیه داستان و تقریبا بخش دوم کتاب که حالت داستان داشت خیلی بر جنبه های مستندی متمرکز نبود و صرفا احوال افراد در اون رویداد معیار نویسنده بود.در واقع میشه گفت هدف نویسنده بیان فجاعت و اوضاع وخیم ساعات اولیه اون رویداد از زاویه مردم عادی بوده و به طبع مردم در ساعات اولیه هیچ اطلاعات قطعی یا مستندی ندارن که لازم باشه تو کتاب بیان بشه.
توصیفات کتاب متوسط رو به ضعیف بود و صحنه سازی معمولی بود و کاراکتر ها سطحی پرداخته شده بود که شاید برای یک کتاب کوتاه این نقطه ضعف نباشه اما من کتاب های کوتاه قوی تری از این کتاب خوندم و به خاطر همین باعث شد توقع ام از این کتاب پایین بیاد.درکل فکر کنم برای مطالعه این رویداد کتاب های بهتر و قوی تری از این کتاب کوتاه برای مطالعه پیدا بشه.
      

5

        اول از همه به خاطر تصویر جلد فکر کردم دوباره داستان قراره از زبان آرون باشه ولی وقتی دیدم داستان از زبان آدامه امیدوار شدم چون بعد از گذشت ۳ جلد نیاز بود یه کم افکار آدام بیشتر برای مخاطب اشکار بشه تا بفهمه قراره چه اتفاقی بیافته و نظر آدام درمورد اتفاقایی که افتاده چیه ولی خب نصف کتاب همون رویداد های صفحات آخر جلد قبلی با یه دیدگاه دیگه بود و رسما هیچ دیتا جدیدی به خواننده اضافه نمیکرد(گرچه شاید چون من چون دو جلد رو پشت سرهم خوندم این اذیتم کرده،حدس میزنم این کتاب احتمالا به خاطر اینکه اسپین آفه و خیلی بعد تر از جلد دو منتشر شده نویسنده مجبور بوده یه یادآوری بکنه)
نیمه دوم کتاب یه کم دیتای جدید بهمون اضافه شد که به نظرم یه کتاب ۶۰ صفحه ایی نباید فقط نصفش برای مخاطب جدید باشه و این قضیه خودش یه نقطه ضعف بزرگه و چیزی که برام عجیب بود این بود که دیتاهایی که نویسنده توی این جلد ارائه کرد اصلا لزومی نداشت از زاویه دید آدام باشه و میتونست از زاویه دید کنجی هم باشه چون با اینکه نیازه خواننده از افکار و نظر شخصی آدام دیتا جدید به دست بیاره هیچی از طرز فکر آدام توی این جلد برای خواننده آشکار نمیشه و تنها چیز واضحی که از افکارش میشه برداشت کرد تردید و شکه که شاید این از نظر نویسنده کافی باشه ولی خب به نظرم وقتی یه کتاب ۶۰ صفحه ایی مینویسی نباید به همین دیتا کلی که از جلد های قبلی هم قابل برداشت بود بسنده میکردی.
شخصیت آدام خیلی ناگهانی توی این جلد عوض شد هیچ پیش زمینه ایی برای این همه تغییر ناگهانی وجود نداره و حتی توی جلد دو یا بهتره بگم نیمه اول کتاب شخصیتش مثل قبله و یهو شخصیت آدام وارد یه افق جدید میشه و آخر جلد انگار نویسنده یادش میاد که عه این آدامه باید واکنشش این باشه با توجه به دیتاهای جلد قبل!
درکل واقعا خیلی جلد ضعیفی بود توی کمتر از یه ساعت خوندمش و به نسبت توقع بالایی داشتم ولی خب ترجیح میدم منتظر جلد بعدی بمونم تا ببینیم نویسنده این داستان رو میخواد به کجا برسونه.
      

5

        با خوندن این مجموعه تنها کلمه ایی که هر صفحه تو ذهنم شنیده میشه "کلیشه" است
حالا که خودم کتاب رو تا اینجا خوندم متوجه شدم کاملا علت معروفیت این مجموعه در فضای مجازی مخصوصا تیک تاک به این خاطره که معمولا کتاب هایی که دراینجور فضاها معروف میشن توسط خواننده های تازه کاره که تازه وارد عرصه کتاب و کتابخوانی شدن نه خواننده های قدیمی که حداقل یکی دوتا شاهکار رو خودشون خوندن و میتونن متوجه این کلیشه ناجور بشن!(البته یک علت دیگه هم هست که در ادامه بهش میپردازم)
کتاب واقعا از لحاظ ساختار هیچ اشکالی نداره زمینه سازی که نویسنده انجام داده قویه و دنیای کتابش رو خوب به تصویر کشیده.
کاراکتر های به نسبت مهم و اصلی به اندازه کافی ازشون حرف زده شده و بقیه کاراکتر هاهم نزدیک به کفایت ازشون صحبت شده(جا داشت بیشتر از این حرفا روی بقیه کاراکتر ها فکر بشه که حدسم اینه که در ادامه کتاب نویسنده قراره این کارو بکنه چون نویسنده مشکل پردازش کاراکتر توی این سه جلدی که من خوندم نداشت)
نحوه نوشتار نویسنده خوبه.کاملا تونسته روند هیجانی کتاب رو حفظ کنه و طوری داستان رو پیش ببره که شما نسبت به ادامه کتاب ترغیبتون رو از دست ندین و حتی کتاب رو از جلد اولش بهتر و کامل تر پیش ببره.
درکل این چیزایی که من میگم میتونه معیار یه مجموعه کتاب خوب باشه ولی تمامی مشکلات این مجموعه برمیگرده به کلیشه،کلیشه و کلیشه!
دنیا و وایب داستان؟ترکیبی از دنیای مجموعه کتاب عطش مبارزه و سنت شکن و دونده هزار تو.درحدی که داشتم داستان رو برای یکی از دوستانم تعریف میکردم یهو وسط حرفم گفت مطمئنی کتاب عطش مبارزه رو برام تعریف نمیکنی؟
کاراکتر سازی؟کاراکتر های کلیشه ایی با ویژگی هایی که توی همه داستان ها حضور دارن و کاملا قابل پیش بینی هستن.
و بدترین معیار معروفیت این کتاب؟یک مثلث عشقی احمقانه بین شخصیت اصلی بین دو کاراکتر جذاب کتاب!
اصلا علت محبوبیت این کتاب در تیک تاک هم همینه،کلا کتاب های بوک تاک بیشتر اوقات مثلث عشقی ان و خودم به شخصه این میزان علاقه به مثلث عشقی رو نمیفهمم و از وجود همچین معیاری در کتاب اصلا لذت نمیبرم.
درکل بعضی اوقات به خودم میگم اگر اوایل دوران کتابخونی ام این کتاب رو میخوندم احتمالا مثل بیشتر خواننده های این مجموعه کلی لذت میبردم و ادعا میکردم برای خودش شاهکاریه ولی خب چه کنیم که کتاب یک کلیشه زیبا بیش نیست...
      

10

        این کتاب رو صرفا چون نویسنده اش برنده جایزه نوبل شده کنجکاو شدم که مطالعه اش کنم و کتاب واقعا قوی و تاثیر گذار بود.
رمان اعمال انسانی که روایت کننده یکی از قیام های نسبتا فراموش شده و نچندان معروف در جهان که در کشور کره جنوبی رخ داده است که واقعا عمق فاجعه این قیام سرکوب شده با خوندن کتاب مشخص میشه
کتاب در توصیف مکان ها،رویداد،و کاراکتر ها ظرافت خاصی به خرج داده و با استفاده از مهارت رمان نویسی تونسته این رویداد رو به خوبی توضیح بده و به خاطر همین کتاب برای سنین کم یا افراد دارای روحیه حساس شاید مناسب نباشه.
از مواردی که از این کتاب دوست داشتم ارتباط داشتن فصل ها و یا به معنای دیگه داستان ها و کاراکتر ها باهم بود که همین باعث میشد خودتون ناخواسته به فصل های قبل رجوع کنین تا این ارتباط هارو برای ذهنتون تثبیت کنین و بتونین اطلاعاتتون رو تکمیل کنید
از مواردی که کتاب رو جذاب میکرد فصل اخر توضیحات نویسنده بود که نشون میداد چیشد این کتاب رو نوشته و این روند داستانی که خوندید چجوری نویسنده بهش پرداخته و خود این فصل عمق فاجعه رو زیاد میکرد چون جاهایی که فکر میکردی مربوط به داستانه درواقع کاملا واقعیت بوده و تو داشتی این رویداد های واقعی رو در قالب یک رمان رئال-درام مطالعه میکردی
درکل تنها ایرادی که میشد از کتاب گرفت پیچیدگی و نامفهومی فصل های اول بود که به خاطر سبک نوشتاری نویسنده و موضوع انتخاب شده طبیعیه و با کمی پیش رفتن داستان دیگه به این مشکل برنمیخورین و روند داستان به خوبی براتون روایت میشه.
      

5

        کتاب قصر سرخ جزو یکی از بهترین کتاب های جنایی بود که مطالعه کردم و به شخصه این کتاب اولین تجربه من از یک رمان آسیای شرقی در ژانر کاراگاهی-جنایی بود و به نظرم کتابیه که ارزش معروف شدن و بیشتر حرف زدن درموردش رو داره.
نقطه قوت اول صحنه سازی و کاراکتر سازی نویسنده بود که حتی جزئی ترین کاراکتر ها توی این کتاب با ظرافت تصویر سازی و توصیف شده برای مخاطب نقطه ابهامی درمورد کاراکتر ها وجود نداره و مکان ها برای مخاطب کاملا ملموسه توصیف ها به اندازه است.
دومین نقطه قوت این کتاب داشتن سناریو قوی کاراگاهی-جنایی بود،توی این ژانر از کتاب ها این فاکتور بسیار مهمیه که داستان از لحاظ روند کاراگاهی درست و منطقی پیش بره و در عین حال هیجان کافی رو برای ادامه دادن هم داشته باشه.
سومین نقطه قوت به نظرم میتونه وفادار بودن نویسنده به رویداد تاریخی که برای الهام نوشتن این کتاب استفاده کرده بود باشه و توضیح آخر نویسنده و معرفی منابع خودش و پیشنهاد دادن برای اطلاعات بیشتر برام این قضیه رو جالب تر کرد.
تنها چیزی که یه کم ذوق منو درمورد این کتاب کور کرد میشه گفت ۲۰ صفحه آخر بود که خب کمی آرمان گرا نوشته شده بود،با توجه به اینکه نمیخوام اسپویل کنم فقط میتونم بگم که اتفاقاتی که درمورد قاتل و سرنوشت کاراکتر ها افتاد ارزش‌گرا بود و  برای من خواننده تاحدودی قابل پذیرش نبود اما به صورت کلی و با وجود ملموس نبودن رویداد های پایان کتاب،من کتاب رو دوست داشتم و اگر به ژانر کاراگاهی-جنایی یا کتاب های آسیای شرقی علاقه‌مند هستین مطمئنا از این کتاب لذت میبرین.
      

19

        از نظر خودم همه مجموعه ها نیازمند چند جلد مکمل هستن چون به شخصه علاقه مند به تثبیت و پردازش داستان از زاوایای دیگه هستم و این جلد از این نظر برام جالب بود.
تو ۸۰ صفحه به مدت زمان کوتاه رویدادی که برای آرون وارنر رخ داده بود تا آغاز تعقیب و گریز از دیدگاه همین کاراکتر اشاره شده 
حس میکنم هدف نویسنده از نوشتن این جلد مکمل واضح تر کردن کاراکتر آرون وارنر برای مخاطب بوده که اگر علتش این باشه نمیتونم بگم موفق شده چون صرفا یه سری چیزارو در هاله ایی از ابهام نگه داشته بود و فقط تلاش کرد ذهن آرون وارنر و تفکراتش رو تا حدودی به مخاطب نشون بده.من نمیدونم هدف طاهره مافی توی طراحی کاراکتر آرون وارنر چی بوده ولی با خوندن این جلد تنها چیزی که به ذهنم میرسید این بود که این میزان طراحی کاراکتر به شکل کلیشه ایی رو درک نمیکنم کلا نه تنها آرون وارنر،بلکه کاراکتر های دیگه هم که توی این جلد نبودن خیلی کلیشه ایی طراحی شده بودن(جز تعداد خیلی محدود کاراکتر مکمل مثل کنجی) و به شخصه از این لحاظ کاراکتر ها و حتی فضای داستان که اون هم نوآوری خاصی نداره رو نمیپسندم(با خوندن این کتاب همش فضای داستان عطش مبارزه یا سنت شکن به ذهنم میاد)درکل این جلد مشکل خاصی مثل فضاسازی و کاراکتر پردازی و پیش بردن روند نداره راستش اگه بخوام ایرادی بگیرم نقد غیر منطقی میشه و میتونم به راحتی بگم حداقل تا این دو جلد برای کسایی که تازه کتابخون شدن خیلی جذاب میتونه باشه و بزرگ ترین مشکل این مجموعه(حداقل تا اینجا)کلیشه ایی کار کردن نویسنده است.
      

1

        کتاب های رئالیسم جادویی ژاپنی سبک خاص و منحصر به فرد خودشون رو دارن که این امر باعث میشه این دسته از کتاب ها مورد پسند خیلی از اقشار کتابخون نباشه که علت منحصر به فرد شدنش تاحدودی میشه از غالب بودن بیش از اندازه غم در روند داستان و تصویر کشیدن غم با مسائل جادویی و معنوی نام برد.نقطه قوت اول کتاب تصویر سازی و فضا سازی قوی نویسنده بود و جزئیات به قدری زیاد نبود که ذهن خواننده درگیر جزئیات نا مربوط بشه و به قدری هم کم نبود که خواننده در فضایی از ابهام بمونه.نقطه قوت دوم کاراکتر پردازی به شدت قوی بود و هیچ کاراکتری از لحاظ ظاهری و رفتاری در ابهام نبود و پردازش کاراکتر به طوری انجام شده بود که تمامی کاراکتر ها ملموس و واقع گرا بود.سومین نقطه قوت ادامه دادن روند داستان از دیدگاه چند کاراکتر بود که باعث میشد روند داستان روان تر و واضح تر پیش بره.برای من به شخصه اینکه کتاب فصل های کوتاه اما جذاب و گیرا داشت خیلی جالب بود و یک چیزی که خیلی به نظرم عجیب بود کاراکتر سوکی بود که نویسنده با تاکید بخشی از ویژگی ظاهریش خواننده رو امیدوار میکرد علت این ویژگی رو در نهایت بفهمه یا این ویژگی ظاهری ربطی به روند داستان داره اما این قضیه در حد چند بار اشاره نویسنده باقی موند و کلا به نظرم رفتار های کاراکتر سوکی به نسبت بقیه کاراکتر ها در ابهام بود که شاید نویسنده با قصد و منظور این مرموز و مبهم بودن رو برای کاراکتر سوکی در نظر گرفته بود.درمورد بخش جادویی و معنوی کتاب برخی از موارد علت اوری خاصی براش اورده نشد و باعث میشد ذهن خواننده به بازی گرفته بشه و به شدت علت این موارد رو بخواد ودنبال علت بگرده که نویسنده با نیاوردن علت برای این موارد تا حدودی خواننده مایوس میکنه که گرچه این مورد در کتاب های رئالیسم جادویی جزو موارد نرماله اما با توجه به نحوه پردازش کتاب توسط نویسنده عدم علت اوری کمی باعث ضعف محتوا داستان میشه وبه صورت کلی  این کتاب جزو کتاب های قوی در ژانر ادبیات ژاپن و رئالیسم جادوییه اول کتاب شاید خیلی هیجانی و گیرا نباشه اما بعد از گذشت یک سوم داستان،کتاب خواننده رو به شیوه خودش ترغیب به ادامه دادن میکنه و  اگر میخواین ادبیات ژاپن رو شروع کنین این کتاب میتونه جزو گزینه های خوب برای شما باشه.
      

3

        کتاب به قدری در تیک تاک و فضای مجازی معروف و محبوب شده که با وجود اینکه کتابخونای واقعی خیلی نقدش کردن و جزو کتاب های سطحی میدونستنش صرفا از جهت کنجکاوی و اینکه ببینم چقدر میتونه یه کتاب سطحی باشه مجموعه رو شروع به مطالعه کردم و دیدم بله واقعا این میزان سطحی بودن و کلیشه بودن محتوا کتاب ستودنیه😂
ولی سر امتیاز دهی اگر بخوام نظر شخصی خودمو قاطی نکنم و منطقی به کتاب نگاه کنم این امتیاز براش مناسبه به خاطر اینکه اولین نکته:نویسنده در فضاسازی و ساخت دنیایی در آینده تاحدودی میشه گفت موفقه ولی خب بازهم این مورد درگیر کلیشه بوده و خیلی خلاقیت خاصی در دنیاسازی نداشته و حتی قدرت هایی که اون ۵۶ نفر دارن خیلی قدرت های جدیدی نیست و حالا در جلد های بعدی باید دلیلی که برای این قدرت ها میاره رو ببینم تا ببینم اونجا نوآوری خاصی صورت گرفته یا نه.
دومین نکته:به نظرم کاراکتر سازی خوب بود ولی بازهم اینجا با مورد همیشگی این مجموعه یعنی کلیشه مواجه میشیم.کاراکتر ها همش بر اساس ویژگی های کلیشه ایی طراحی شده ان و هیچ مورد جدیدی در کاراکتر ها دیده نمیشه ولی خب بعضی از کاراکتر های مکمل مثل کنجی به نظرم خیلی بهتر و واقع گرا تر از کاراکتر هایی مثل جولیت و آدام بوده.
سومین نکته که همین باعث ضعف خیلی زیاد این کتاب میشه رومنس کتابه که این ویژگی کتاب کاملا همه چیز رو آشکار میکنه که چرا در تیک تاک این مجموعه محبوب عامه شده
درکل به نظرم علت محبوبیت مجموعه در عامه مردم و عدم علاقه این مجموعه توسط کتابخوان های قهار اینه که این مجموعه از بسیاری از کتاب های برتر و معروف ژانر علمی تخیلی مثل عطش مبارزه،سنت شکن،دونده هزار تو و...کپی کرده و از خلاقیت و نوآوری خاصی در مجموعه اش استفاده نکرده.به صورت کلی کتاب از لحاظ ساختار مشکلی نداره و تنها علتی که باعث میشه از خوندن این مجموعه(حداقل تا همین جلد اول)لذت نبرین این باشه که شما به عنوان کسی که در ژانر علمی تخیلی شاهکار های زیادی خونده باشین قراره با کلی کلیشه مواجه بشین و نوآوری در این کتاب علمی تخیلی که جزو اولین ویژگی مهم برای این ژانره ،قرار نیست برای این دسته از کتابخوان ها وجود داشته باشه.
      

24

        به نظرم کتاب کاملا بسته به سلیقه مخاطب میتونه مورد امتیازدهی قرار بگیره چون دیدگاه مخاطب برای خوندن این کتاب بسیار مهمه.کتاب جمع‌بندی تحقیقات یک موسسه شادی پژوهی در دانمارکه که نویسنده کتاب برخی از نتایج این تحقیقات رو توی این کتاب آورده و از مثال برای تثیب و شفاف سازی استفاده کرده که همین باعث میشه که اگه با دیدگاه های دیگه سراغ این کتاب بیاین با یک کتاب بیخود مواجه بشید.چون کتاب کاملا مربوط به فرهنگ کشور دانمارکه و نویسنده عوامل مربوط به این کشور رو توضیح میده که شاید حتی تو کشور ما قابلیت عملی کردن اون موارد وجود نداشته باشه(مثل فصل مربوط به جشن کریسمس یا دستور پخت هایی که در کتاب وجود داشت) و باید یک مرحله ایرانیزه کردن هم به کتاب اضافه کنیم تا به اون خواسته بعضی از مخاطب ها برسیم و حس میکنم علت عدم رضایت برخی از خوانندگان کتاب میتونه همین مورد باشه درحالی که از نظرم هدف این کتاب شرح علمی علت موفقیت کشور دانمارک در کسب درصد بالای جهانی رضایت از زندگی با عاملی به نام هوگا بود .
به نظرم یکی از نکات مثبتش از نظر من ترجمه خودمونی و عکسای رنگی کتاب بود که وقتی این کتاب رو میخوندم حس میکردم دارم یه مکالمه دوستانه  رو میخوندم نه تحقیقات علمی یک موسسه درمورد افزایش میزان خوشحالی یک کشور.از اونجایی که به شخصه درمورد رتبه برتر بودن جهانی کشور دانمارک در قضیه میزان رضایت از زندگی همیشه کنجکاو بودم،تا حدودی این کتاب با ارائه آمار دقیق و تحقیقات گسترده ایی که در کتاب وجود داشت باعث شد برخی از سوال های ذهنی من در این مورد پاسخ داده بشه و یک سری اطلاعات عمومی هم به من اضافه شد.به صورت کلی اگر میخواین یک سری اطلاعات پایه و یک سری اصول کلی و فرهنگ دانمارک رو متوجه بشید این کتاب میتونه گزینه خوبی برای شما باشه.
      

13

        با توجه به جلد اول فکر کنم کتاب به همون میزانی که در فضای مجازی محبوب شده ارزش خوندن داشته باشه
اولین نقطه قوت این جلد داستان قوی و فکر شده این کتاب بود که داستان دارای قسمت های کشف نشده اس که با وجود اینکه بسیاری از تیکه های پازل در این جلد به خواننده نشون داده شد بازهم موارد مهمی برای جلد های بعدی وجود داره که نشون میده نویسنده برای این داستان و جلد های بعد قرار نیست بی برنامه و پیش بره.
دومین نقطه قوت فضاسازی نویسنده برای داستان بود که میشه گفتش در سطح خوبی بودش و مکان ها در هاله ایی از ابهام نبودن گرچه به نظرم جا داشت یه کم بیشتر هم روش کار بشه.
سومین نقطه قوت شاید بتونم به رومنس کتاب اشاره کنم که نه اونقدر تیک تاکی و عجیب غریب بود نه مقدارش کم بود گرچه مثل اینکه کاپل ال جی بی تی در جلد های بعدی حضور داره اما برای این جلد با توجه به رومنس کتاب های ترند،به نظرم این جلد توی بخش رومنس خوب عمل کرده.
برای اولین نقطه ضعف به پردازش کاراکتر اشاره میکنم که نویسنده از لحاظ ظاهری و اخلاقی بسیاری از کاراکتر های مکمل رو به خوبی توصیف نکرده و من خواننده با دیدن فن آرت های جلد اول نتونستم چند کاراکتر رو از هم تمایز بدم و باید با موارد دیگه ایی که به اون کاراکتر مربوط بود این کارو انجام میدادم و از لحاظ رفتاری برخی از کاراکتر ها نهایتا به ۲ الی ۳ ویژگی اخلاقی واضح برای خواننده کتاب بسنده کرده.
نقطه ضعف دوم این جلد عدم توضیح کافی درمورد بخش فانتزی کتاب بود که نمیدونم نویسنده قصد داره در جلد های بعدی بیشتر به این مورد بپردازه یا هدف نویسنده تمرکز بیشتر روی بخش ماجراجویی کتابه چون اگر مورد دوم باشه این قضیه نقطه ضعف محسوب نمیشه.
یک موردی هم که برام عجیب بود و نمیتونم جزو نقطه ضعف کتاب محسوب کنم و بیشتر باید جزو خطای ویراستاری محسوب بشه صفحه ۲۵۰ کتاب هیچ ارتباطی با صفحات قبلی یا حتی همون فصل نداره و از نشان میان فصلی هم استفاده نشده و به همین دلیل به شخصه اول فکر کردم سانسوره اما جلوتر که رفتم دیدم کتاب سانسور اینقدر واضح و تابلو نداره که بخواد مثل صفحه ۲۵۰ اینقدر تو چشم باشه.درکل فکر کنم بین این کتاب های ترندی که این مدت مطالعه کردم فابل جزو اولین کتاب هایی هستش که منتظر جلد دومش هستم.
      

3

        کتاب به عنوان یکی از کتاب های روانشناسی زرد شناخته میشه که اوایل با نظر همگانی موافق بودم اما با خوندن اولین صفحه یادداشت نویسنده در انتهای کتاب(عکس همین یادداشت) نظرم عوض شد چون فهمیدم هدف نویسنده از نوشتن کتاب رو کاملا اشتباه متوجه شدم و همین باعث شده بود کتاب به نظرم کتاب سطحی بیاد.بخش جذاب کتاب برای من به شخصه طرح درس های نویسنده بود به طوری که دلم میخواست من هم دانشجو کلاس های این خانم بودم و از این طرح درس های جذاب به صورت عملی استفاده کنم.دومین نکته جذاب این کتاب مثال هایی بود که برای تثبیت مطالب کلیشه ایی به کار برده بود.این مثال ها از افراد معروف یا افراد موفق و حتی از زندگی خود نویسنده بود که خیلی از مثال هاش برای من جالب بود و برای چندین نفر حتی تعریف کردم و اوناهم تحت تاثیر قرار گرفتن.اولین نقطه ضعف کتاب عدم جذابیت کتاب بود.متن کتاب کاملا معلومه که توسط یه نویسنده ایی که مهارت چندانی نداره نوشته شده و واقعا اگه از مثال ها استفاده نکرده بود این کتاب به خسته کننده ترین حالت ممکن برای یک کتاب میرسید.دومین نقطه ضعف(که البته نمیدونم نقطه ضعف محسوبه یا نه)تکرار یک نکته در تمامی ۱۲ فصل کتاب به زبان های مختلف بود،به طوری که از یه فصلی به بعد اینجوری بودم که چرا هنوز به همون نکته همیشگی اشاره نکرده؟و سومین نقطه ضعف شاید برای انتخاب اسم و عنوان کتاب باشه که باعث برداشت اشتباه بسیاری از مخاطبان از محتوا کتاب و در نهایت نارضایتی خواننده ها از این کتاب بشه.چهارمین نقطه ضعف به نظرم آشفتگی ذهن نویسنده در نوشتن این کتاب بود که باعث شده بود برخی مسائل رو ناخواسته ول کنه و مارو در یک ابهامی نگه داره گرچه به نظرم این به خاطر تایم کم نویسنده برای نوشتن کتاب بوده یا خود نویسنده تمایلی نداشته به ادامه این مطالب بپردازه ولی درکل این ابهام برای من خواننده کمی آزاردهنده بود.درکل به قول خود نویسنده کتاب برای افرادی که تازه دارن وارد دانشگاه میشن یا به تازگی از دانشگاه فارغ التحصیل شدن کتاب مناسبیه و باعث یادآوری برخی کلیشه های مهم قابل استفاده برای این دوره از زندگی میشه که همین کلیشه هارو میشه در ۴ خط خلاصه کرد اما با آوردن مثال برای ملموس سازی مطالب برای خواننده تلاش کرده.
      

2

        از نظرم به نسبت فانتزی هایی که در فضای مجازی بین مخاطبان ترند شده،قوی تر بود و برای اولین نقطه قوت به همزمان پیش بردن جریان داستان اشاره میکنم.مهارت نویسنده در این امر به خوبی نمایش داده شده و تونسته هر دو جریان رو جذاب و با هماهنگی خوبی پیش ببره و فصل های کوتاهی که با هیجان تموم میشد از ویژگی های مثبتی بود که نویسنده برای بهتر پیش بردن همزمانی جریان استفاده کرده.دومین نقطه قوت این کتاب پیش زمینه ایی برای جلد بعدی داشتن بود که نشون میده نویسنده برای داستان به طور کلی برنامه ایی داشته و مخاطب قرار نیست در جلد دوم با دیتاهای جدید و ناشناخته مواجه بشه
اولین نقطه ضعف به نظرم ضعف داستانی کتاب بود،بخش فانتزی کتاب به خوبی شرح داده نشده بود و همین باعث خلا بخشی از کتاب شده بود.در کتاب ۵ شاخه قدرت وجود داشت که تقریبا فقط قدرت شاخه افسونگر به طور دقیق و با جزئیات توضیح داده شده بود و برای بقیه شاخه ها صرفا به یک اشاره سطحی و توضیح کلی بسنده کرده بود.دومین نقطه ضعف شخصیت پردازی نویسنده بود.نویسنده برای دو کاراکتر اصلی به طور عالی شخصیت پردازی رو انجام داد ولی شخصیت های مکمل به نسبت های متفاوت نقص های پردازشی داشتند به طوری که مادربزرگ کاراکتر های اصلی از لحاظ ظاهری به طور کامل و دقیق توصیف نشده بود و شما برای این کاراکتر صرفا چند ویژگی رفتاری میدونین!
نقطه ضعف سوم عدم توضیح کامل دنیای داستانه،ما درمورد سایر همسایه ها چیزی نمیدونستیم و صرفا به یک همسایه اونم در حد چند دیتای ابتدایی و چند کاراکتر مهم این کشور اگاه بودیم
اگر بخوام به صورت کلی نقطه ضعف کتاب رو بگم،نویسنده در توضیح دادن و توصیف کردن ضعیف عمل کرده و در کتاب های فانتزی این دو معیار جزو معیار های مهمیه برای یک کتاب خوب
درکل از اونجایی که مجموعه اس نمیشه با یه جلد قضاوتش کرد اما به صورت کلی اگر فقط همین جلد رو در نظر بگیریم،خوب بود.
      

35

        اوایلی که کتاب رو شروع کرده بودم برام این حجم از نفرت و نقد منفی نسبت به این مجموعه تعجب آور بود چون به شخصه جلد اول رو دوست داشتم و وقتی خبر چاپ جلد دوم رو شنیدم هم خوشحال شدم هم ناراحت،چون داستان جلد قبل به قدری باز تموم شد که قابلیت ادامه دادن داشته باشه و از اونور شاید ادامه دادنش کار درستی نبود که به نظرم نویسنده به علت محبوب شدن جلد اول تصمیم گرفته جلد دوم رو بنویسه چون اولین نقطه ضعف این جلد،کاملا بدون برنامه ریزی دشمن جدید ارائه دادن بود.با توجه به سابقه دشمن این جلد اگر نویسنده برنامه ایی برای جلد دوم داشت باید یک اشاره کمی به این شخص میکرد که ذهن مخاطب و حتی ذهن خود نویسنده یک آمادگی از قبل داشته باشه.دومین نقطه ضعف برعکس جلد اول این بود که روند نزولی داستان و محتوا کتاب بود.هرچی کتاب اول جلوتر میرفت جذاب تر و حساس تر میشد این کتاب هرچی به اخرش نزدیک تر میشد آدم رو بیشتر از قبل نا امید میکرد.سومین نقطه ضعف به نظرم باگ های ساختاری داستان بود که یک سری از قوانین جلد قبل و حتی همین جلد زیر سوال رفته بود که حدس میزنم نویسنده متوجه این باگ ها نشده.چهارمین نقطه ضعف به نظرم در هاله ایی از ابهام یک سری اتفاقا افتاد و حتی نویسنده زحمتی برای توضیح و تکمیل کردن این اتفاقا نداد و صرفا یک اشاره ایی به این وقایع کرد که ضعف ساختاری داستان رو بپوشونه که با این کار بیشتر ضعف محتوا و بی برنامگی خودش رو نشون داد.پنجمین نقطه ضعف و پررنگ ترین نقطه ضعف کاراکتر اصلی شینگ ئین بود که برخلاف جلد اول با یک آدم نامطئن،دو دل،و به شدت احمق مواجه بودیم و رفتار های غیرمنطقی که این جلد داشت باعث میشد ادم به این فکر کنه که آیا واقعا این همون کاراکتر اصلی جلد اوله یا نویسنده صرفا برای طبیعی جلوه دادن کاراکتر اصلی زیاده روی کرده و برای جلد دو یک کاراکتر ابله تحویل خواننده های کتاب داده؟کلا میشه گفت علاوه بر کاراکتر اصلی تمامی کاراکتر ها این جلد ضعیف و کاملا غیر طبیعی طراحی شده بودن و رفتار های غیر قابل باور با توجه به جلد اول داشتن.این حجم از حماقت و تناقض های فکری و رفتاری از شخصیت اصلی که در جلد اول این موارد اصلا نبود و قدیسه ساختن دشمن جلد قبل برای من خواننده طبیعی نبود.شاید اگر این مجموعه جلد دومی نداشت در اوج میموند و اینقدر سطح و معروفیت خودش رو خراب نمیکرد،متاسفانه این جلد اینقدر نقطه ضعف داشت که نکات مثبت خاصی جز تصویر سازی قوی لوکیشن چیزی به ذهنم نمیرسه.به صورت کلی میتونم بگم مجموعه ارزش این میزان محبوبیت و فروش و معروفیت در فضای مجازی رو نداشت ولی به قدری ضعیف نیست که ارزش یک بار خوندن هم نداشته باشه و اگه کسی قصد خوندن این مجموعه رو داره باید به چشم یک کتاب سطح معمولی رو به ضعیف باهاش مواجه بشه.و اینکه جلد بعدی هنوز ترجمه نشده باعث میشه به این فکر کنم که قراره توی جلد سوم با یه نسخه ضعیف تر از جلد دوم مواجه بشیم یا شاید قراره توی جلد سوم اوضاع رو بهتر بکنه؟
      

4

        مجموعه شش کلاغ یکی از بهترین کتاب هایی بود که در دسته فاتتزی ماجراجویی خوندم.کتاب ادامه دنیای مجموعه سه جلدی گریشاست اما تمامی خواننده ها مجموعه شش کلاغ رو بیشتر از مجموعه گریشا دوست دارن که به نظرم به خاطر اینکه فضای شش کلاغ ملموس تر از فضای گریشاست و نویسنده توی مجموعه شش کلاغ کاراکتر هارو باهوش تر ،محبوب تر و واقع‌گرا تر طراحی کرده و همینا باعث محبوبیت بیشتر شش کلاغ از گریشا شده.از نکات قوی کتاب مواجه شدن  زیاد با اتفاقای عجیب و هیجان انگیز بود که باعث میشد از یه جایی به بعد نتونید کتاب رو کنار بزارید و همش کنجکاو بودین که الان قراره چه اتفاقی بیافته یا اینکه حالا این اتفاق افتاده قراره چی بشه.
از نکات مثبت دیگه این کتاب میتونم به پایان بندی کامل و واضح و منطقیش اشاره کنم که به تازگی این رو توی کتابای فانتزی خیلی کم دیدم و معمولا سرنوشت چندتا از کاراکتر ها نامعلوم و مبهم میموند که توی این کتاب سرنوشت تمامی کاراکتر ها به قدر کافی تعیین شد و برای خواننده ابهامی باقی نموند.
فکر کنم تنها نقطه ضعف از نظر من در جلد دو این بود که مرگ یکی از کاراکتر ها خیلی ساده و شاید کمی غیر قابل باور برای من خواننده بود،به طوری که تا اخر کتاب باور نکرده بودم که این کاراکتر اینقدر ساده و به همین راحتی مرد گرچه حس میکنم نویسنده به خاطر القای معنا پشت مرگ این کاراکتر چاره ایی جز کشتنش به این سادگی نداشت و خب از اونجایی که این گروه از انواع مرگ جون سالم به در بردن فقط روش عادی و بدون هیچ ویژگی خاص به عنوان گزینه روی میز مونده بود
درمورد ترجمه که خب نشر باژه و نمیشه ایرادی ازش گرفت و میزان سانسورش در کمترین حد ممکن بود.
(گرچه چندتا غلط ویراستاری داشت که روی امتیاز دهی کتاب اثری نمیزاره)
درکل مجموعه شش کلاغ رو برای کسایی که از ژانر فانتزی و ماجراجویی لذت میبرن و نیازمند کتابی هستن که نتونن روندش رو پیش‌بینی بکنن توصیه میکنم
(بهتره قبل از شش کلاغ مجموعه گریشا رو مطالعه کنین وگرنه مجموعه شش کلاغ براتون با ابهام های زیادی درمورد دنیا و برخی از کاراکترهاش شروع میشه)
      

10

        کتاب بر خلاف انتظارم و کامنت های منفی بیشتر خواننده ها و صد البته ترند شدنش خیلی خوب بود و از خوندنش لذت بردم
قلم نویسنده سبک خاص خودش رو داشت و خب به نظرم سبک جالب و دوست داشتنی بود.روند داستان جالب بود اینکه بازه زمانی های مختلف رو همزمان پیش میبرد باعث میشد دیتاها به صورت همزمان تکمیل بشه و بیشتر اوقات شما دانسته قبلی ندارین و قراره بلافاصله فصل بعد با یک دیتا کامل این موقعیت رو رها کنید.درمورد شخصیت ها و فضا باید بگم که میشه گفت جز شخصیت سم تمامی کاراکتر ها دیتاهای نسبتا خوبی درموردشون توی داستان دیده شد و درمورد فضاها توصیفات به اندازه کافی بود و به راحتی میشد لوکیشن هر پلات رو تصور کرد.از نقاط دوست داشتنی این کتاب میتونم به پلات توییست(البته شاید نتونم بگم که کاملا پلات توییست بود ولی درکل)۲۰ صفحه انتهایی اشاره کنم که خود من از این مورد خیلی لذت بردم.
و البته اینکه ژانر اصلی کتاب یعنی رئالیسم جادویی تا صفحات پایانی کتاب کاملا پنهان بود برام جالب بود و به شخصه تا ۱۰۰ صفحه اخر فکر میکردم کتاب صرفا تو دسته رئال درام قرار میگیره.
یکی از چیزهایی که به نظر من باعث شد عمق غم کتاب رو ببره بالا،داستان پشت این کتاب بود که در صفحات آخر توسط نویسنده توضیح داده شد.درمورد موضوع ال جی بی تی اشاره شده در کتاب و خب سانسور نشر باید بگم که سانسور تاحدودی میشه گفت به اندازه بود،درنهایت خواننده متوجه منظور نویسنده میشد(صرفا در حد همون متوجه شدن)ولی خب از اونجایی که متن اصلی رو نخوندم متاسفانه نمیدونم یه سری ابهاماتی که درمورد بعضی از کاراکتر ها بود به خاطر سانسور حذف شده یا واقعا نویسنده ترجیح داده یه سری ابهامات توی داستان باقی بمونه.ولی درکل به شخصه به نظرم ترجمه قابل قبول رو به خوبی بود.
      

6

باشگاه‌ها

در کتابخانه پیدایش خواهی کرد

3 عضو

در کتابخانه پیدایش خواهی کرد

دورۀ فعال

لیست‌های کتاب

جواب ها از کجا می آیند؟سم هستم، بفرماییدبه امید دل بستم

ترکیب برنده:رئال+فانتزی= رئالیسم جادویی!

21 کتاب

ژانر رئالیسم جادویی یکی از محبوب ترین ژانر در بین سایر انواع ژانر رئاله که طرفدارای زیادی داره.توی این ژانر یک اتفاق جادویی و غیرممکن در دنیای واقعی رخ میده که نویسنده با استفاده از این اتفاق تلاش میکنه مسائل رئال و درام رو شرح بده.بعضی از افراد وقتی با کتاب های ژانر رئالیسم جادویی مواجه میشن فکر میکنن قراره داستان با تبیین و علت آوری برای اون اتفاق جادویی پیش بره درحالی که این مطلب هدف اصلی نویسنده نیست و درصورت دلخواه نویسنده به همچین کاری روی میاره و درواقع نویسنده با استفاده از این اتفاق،مسئله اصلی رو برای مخاطب ملموس تر و واضح تر میکنه.ژانر رئالیسم فانتزی برای کسانی که خیلی با ژانر رئال رابطه خوبی ندارن یا قصد شروع کتاب خوانی از این ژانر رو دارن بسیار توصیه میشه.چون معمولا ژانر رئالیسم جادویی به مباحث سنگین رئال نمیپردازن و ترجیجا مباحث ملموس تر و روزمره تری رو انتخاب میکنن و قلم نویسنده توی این ژانر راحت و روانه و خواننده تازه کار راحت تر ارتباط برقرار میکنه و به علت وجود جادو و فانتزی کم توی کتاب باعث تمایز این ژانر با روند آروم و یکنواخت کتاب های رئال میشه.

19

مجموعه دونده ی هزارتوقصر کرنگعطش مبارزه

نگاهی متفاوت به آینده

32 کتاب

کتاب های علمی تخیلی و آخر زمانی به نسبت بقیه ژانر ها کمتر بهش توجه میشه ولی طرفداران خاص خودشو داره و بسیاری از کتاب های این ژانر به راحتی میتونه با کتاب های فانتزی رقابت کنه بسیاری از سری فیلم های معروف و محبوب مثل دونده هزارتو،عطش مبارزه،جعبه پرنده،ناهمتا ابتدا کتاب بودن و خوندن کتاب هاشون به علت تغییر و کوتاه کردن برای ساخت فیلم،خالی از لطف نیست.(مخصوصا کتابی مثل دونده هزار تو که ادامه داستان به صورت فیلم ساخته نشد یا فیلم ناهمتا که کاملا پایان رو تغییر دادند) توی این لیست سعی کردم کتاب های موردعلاقه خودم رو در ژانر علمی تخیلی لیست کنم،امیدوارم از خوندنشون لذت ببرید💙 پ.ن۱:متاسفانه جلد دوم مجموعه عطش مبارزه که اسمش اشتغال بود رو نتونستم به لیست اضافه کنم،اگر خواستید کتاب رو تهیه کنید حواستون باشه ۳ جلد داره پ.ن۲:لازمه اشاره کنم که بیشتر کتاب های لیست در دسته علمی تخیلی به صورت مستقیم قرار نمیگیرن،در داستان هاشون یک تغییر کلی در جهان داستان رخ داده و باعث تغییر سبک زندگی شده،به همین دلیل این کتاب هاروهم توی لیست قرار دادم (مثل کتاب هردو در نهایت میمرند یا آخرین کوچ) پ.ن۳:دونده هزار تو مجموعه ۶ جلدی هست،۵ جلد رو نشر افق و باژ چاپ کرده و جلد ششم قصر کرنک رو هنوز نشر معروفی ترجمه نکرده پ.ن۴:مجموعه بازیکن شماره یک آماده جلد دومش به اسم بازیکن شماره دو آماده رو نشر باژ چاپ کرده که متاسفانه بازم نتونستم به لیست اضافه کنم،موقع تهیه کتاب حواستون باشه دو جلدیه پ.ن۲:کتاب جعبه پرنده به صورت تک جلد و مشابه سناریو فیلم توسط میلکان و سایر نشر ها چاپ شده اما مجموعه دو جلدی کامل توسط نشر باژ با اسم کابوک چاپ شده پ.ن۶:مجموعه عصیانگران،همسان،صد نفر(۴جلدی)،موج پنجم(از نشر باژ)رو بهم معرفی کردن و با معرفی دیگران به این لیست اضافه کردم وگرنه خوندم هنوز مطالعه اشون نکردم،اگر این چهار مجموعه رو مطالعه کردید،خوشحال میشم نظرتون رو بگید✨️

12

فعالیت‌ها

در کتابخانه پیدایش خواهی کرد

0

Daydreamer پسندید.
لبخند ساحره کوهستان

1

Daydreamer پسندید.
لبخند ساحره کوهستان

1