معرفی کتاب دختری که رهایش کردی اثر جوجو مویز مترجم زهرا یعقوبیان
در حال خواندن
24
خواندهام
598
خواهم خواند
106
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
می دونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشت می سپری؟ یه جورایی بهت خوشامد می گه. دیگه نه دردی هست، نه ترسی و نه اشتیاق و آرزویی. مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود می اومد.به زودی می توانستم ادوارد رو ببینم. ما تو اون دنیا به هم می رسیدیم، چون مطمئن بودم که خدا مهربونه، خدا هرگز اون قدری بی رحم نیست که ما رو از تسکین تو اون دنیا محروم کنه.
بریدۀ کتابهای مرتبط به دختری که رهایش کردی
نمایش همهپستهای مرتبط به دختری که رهایش کردی
یادداشتها
1401/7/12
1402/1/13
1401/10/28
1403/12/17
1403/5/7
1401/10/27
1402/1/20
1402/6/4
1402/4/26
خیلی فکر کردم که باید چه امتیازی به این کتاب بدم.اولین کتابی بود که از این نویسنده میخوندم و موضوعش جذاب بود مخصوصا قسمت های مربوط به گذشته و زندگی سوفی اما حقیقتا قلم نویسنده زیاد به دلم ننشست،شخصیت پردازی ها به نظرم ضعیف بود،روند داستان بعضی جاها خیلی کند میشد و حوصلم رو سرمیبرد و آخر داستان نسبتا قابل پیش بینی بود و بعضی جاها اصلا متوجه نمیشدم چه اتفاقی افتاده ،نمیدونم مشکل از ترجمه و سانسور بود یا خود اصل اثر هم همینه،من هیچ توضیحی ندیدم که بگه چیشد اصلا اسم نقاشی شد دختری که رهایش کردی،یا آخر داستان پل چجوری ادیت بثیون رو پیدا کرد.در کل برای یکبار خوندن بد نبود اما چیزی نبود که دوباره بهش برگردم و بخونمش.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1403/5/25
1402/8/13