دختری که رهایش کردی

دختری که رهایش کردی

دختری که رهایش کردی

3.5
142 نفر |
48 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

22

خوانده‌ام

405

خواهم خواند

84

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

می دونی چه حسی داره وقتی خودتو به سرنوشت می سپری؟ یه جورایی بهت خوشامد می گه. دیگه نه دردی هست، نه ترسی و نه اشتیاق و آرزویی. مرگ، امید بود که داشت با این تسکین به وجود می اومد.به زودی می توانستم ادوارد رو ببینم. ما تو اون دنیا به هم می رسیدیم، چون مطمئن بودم که خدا مهربونه، خدا هرگز اون قدری بی رحم نیست که ما رو از تسکین تو اون دنیا محروم کنه.

یادداشت‌های مرتبط به دختری که رهایش کردی