معرفی کتاب دختری که ترکش کردی اثر جوجو مویز مترجم محمدمهدی قاسملو

دختری که ترکش کردی

دختری که ترکش کردی

جوجو مویز و 1 نفر دیگر
3.5
203 نفر |
67 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

24

خوانده‌ام

594

خواهم خواند

105

ناشر
میلاد
شابک
9786005744491
تعداد صفحات
384
تاریخ انتشار
1397/4/16

توضیحات

        
دو زن جوان با فاصله زمانی یک سده، بر سر چیزی که بدان عشق می­ورزد مبارزه
می­کنند و بهای آن را نیز می­پردازند. آن­چه موجب ارتباط این دو زن فرانسوی و
انگلیسی در رمان می­شود تابلویی است به نام دختری که ترکش کردی که ادوار از
همسرش سوفی کشیده و پس از آن برای مقابله با آلمان­ها در جنگ جهانی اول به
جبهه رفته است. پس از نزدیک به یک سده، این تابلو به لیو می­رسد که به عنوان
کادوی ازدواجش با دیوید از او دریافت می­کند. دیوید کمی بعد می­میرد و لیو پس از
آگاهی از تاریخچه تابلو و مالک نخستین آن، حاضر به از دست دادن آن نمی­شود چرا
که آن را نمادی از عشق نافرجام به همسرش می­یابد. این دو زن در سرتاسر رمان
درگیر ماجراهایی با محوریت این تابلوی افسون کننده و عشقی که به شوهرانشان
دارند می­شوند و ...

      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به دختری که ترکش کردی

نمایش همه
Delbar

Delbar

1404/1/23

بریدۀ کتاب

صفحۀ 60

«سوفی ، عزیزترینم! از آخرین باری که خبری از تو به دستم رسیده است ، خیلی می گذرد. در تاریک ترین لحظات به خودم می گفتم که اگر نباشی قسمتی از وجودم می‌تواند مانند ارتعاشات ناقوس آن را حس کند. حرف کمی برای گفتن دارم. برای اولین بار تمایلی به بازگردانی رنگ دنیای اطرافم ندارم. کلمات کاملا نامناسب اند. همسر ارزشمندم! دانست ناینکه همهٔ ذهن و جان و روحم آکنده از یاد توست کار دشواری نیست . اینجا همهٔ مردان عکس عشقشان را مانند طلسمی در برابر تاریکی به همراه دارند- همان عکس های مچاله و کثیفی که همچون گنج گران بهایی برای ماست .من برای به یاد آوردنت نیازی به عکس ندارم؛همین که چشمانم را ببندم چهره ات صدایت عطرتنت را به یاد می آورم و تو نمی‌دانی چقدر موجب آسایش منی. منم مثل همرزم هایم که از عزیزانشون دور هستند، نمی توانم هر روز تو را ببینم، اما خدا را شاکرم که زنده ام و این یعنی بر میگردم و تمام بیست و چهار ساعت روز و شب را به تماشای تو می نشینم.» ((ادوارد تو ))

2

یادداشت‌ها