معرفی کتاب خواهرم و عنکبوت (پنج داستان) اثر جلال آل احمد

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
5
خواندهام
134
خواهم خواند
18
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
-خدابیامرزه مادرمو.می گفت آتیش جهنم به تن آدم حروم می شه.که من دیگر طاقت نیاوردم.دویدم بالا سراغ خواهرم که روی تخت نشسته بود و داشت آب جوجه اش را قاشق قاشق می خورد.ونگاهش به عنکبوت گوشه ی درگاه بود.نشستم پای تختش و همان جور که هق هق می کردم،فریادم درآمد: -چه بلایی می خوان سرت بیارن خواهر؟من نمی زارم خواهر،من نمی زارم... که مادرم رسید،دستش روی سرم بود که گفت: -پسر جون تو دیگه حالا بزرگ شده ای.خودش خواسته ننه.مگه نه دخترجون؟ که خواهرم قاشق را انداخت توی سینی و فریائ کشید: -خدایا چرا مرگ منو نمی رسونی!؟چرا؟ ""
یادداشتها
1401/5/25
1401/3/8
1402/2/22
1404/2/12
مجموعه ۵داستان کوتاه و جالب توجه و دارای مفهومی عمیق و مهم. سه داستان اول داستان هایی هست که دور از زندگی و فضای دوران کودکی خود آل احمد نیست: گلدسته ها و فلک، نمادی از تلاش برای رسیدن به آرزوها، جشن فرخنده:فضای خفقان عصررضاشاه و شرایط معممها،خواهرم و عنکبوت: سرطان و درمانش و فضای غالب خرافات درگذشته. دو داستان دیگر هم یکی شوهر آمریکایی که داستان مشهور و مهمی هست از آن جهت که پتک سنگینی برسر کسانی بود و هست که غرب را مظهر جلال و شکوه و یک رویا و مدینه فاضله میدانند. و داستان آخر، خونابه انار، که من نظر رضا براهنی و نوع نگاهش به داستان را بسیار دوست داشتم: در خونابه ی انار از جلال آل احمد دارند جسدی را می آورند تا در قبرستان زرتشتیان در برج بگذارند. جسد جوان است. دو تا کرکس نشسته اند؛ یکی نمی خورد، آن یکی که می خورد به محض خوردن می میرد. نسل جوان را به این سادگی نمی شود خورد. این ادبیات ظهوری است، آینده را نشان می دهد. نمی شود یک کرکس گوشت جوان بخورد و اگر گوشت جوان بخورد ممکن است کمی رمق بگیرد، ولی بهش نمی سازد. خیلی جالب است!»(براهنی، 1380: 252) از میان این پنج داستان، من دو داستان را بیشتر دوست داشتم: خواهرم و عنکبوت، شوهر آمریکایی. پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید. کتاب شش.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/12/26
1403/2/29
1403/9/8
1403/8/20
1402/1/19