معرفی کتاب خواهرم و عنکبوت (پنج داستان) اثر جلال آل احمد

خواهرم و عنکبوت (پنج داستان)

خواهرم و عنکبوت (پنج داستان)

3.6
62 نفر |
19 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

128

خواهم خواند

18

شابک
9789643740764
تعداد صفحات
80
تاریخ انتشار
1389/3/10

توضیحات

        

-خدابیامرزه مادرمو.می گفت آتیش جهنم به تن آدم حروم می شه.که من دیگر طاقت نیاوردم.دویدم بالا سراغ خواهرم که روی تخت نشسته بود و داشت آب جوجه اش را قاشق قاشق می خورد.ونگاهش به عنکبوت گوشه ی درگاه بود.نشستم پای تختش و همان جور که هق هق می کردم،فریادم درآمد:
-چه بلایی می خوان سرت بیارن خواهر؟من نمی زارم خواهر،من نمی زارم...
که مادرم رسید،دستش روی سرم بود که گفت:
-پسر جون تو دیگه حالا بزرگ شده ای.خودش خواسته ننه.مگه نه دخترجون؟
که خواهرم قاشق را انداخت توی سینی و فریائ کشید:
-خدایا چرا مرگ منو نمی رسونی!؟چرا؟

""
      

یادداشت‌ها

رؤیا

رؤیا

1403/1/6

          ▪️دقیقا ۵ داستان از جلال آل احمد
۱_گلدسته ها و فلک 
۲_جشن فرخنده
۳_خواهرم و عنکبوت
۴_شوهر آمریکایی
۵_خونابه انار
داستانها فضای زندگی و کار آدمای دوران خودش رو مجسم می‌کنن و هرکدوم ماجرای خودش رو داره. 
سه داستان اول درباره پسری به اسم عباس بود که منو یاد  کتاب «قصه های مجید» می‌انداخت اما به اون اندازه برام شیرین نبود.
موردی که در جریان چند داستان مدام تو چشمم بود، فحش‌هایی بود رد و بدل می‌شد و برام غیرمعمول بود! یه نکته دیگه اینکه پایان داستان و نتیجه‌ی ماجرا واضحا بیان نمیشد و خواننده باید در مراحل قضیه و اشاره های کوتاهی که شده بود دقت و تأمل می‌کرد تا نتیجه رو پیدا کنه.(برای سه داستانش این مدلی بود.جالب بود اما هنوز مطمئن نیستم که چطور شدن! )
من با متن و محتوا خیلی ارتباط نمی‌گرفتم اما دقیقا به همین دلیل ادامه دادم به خوندنش! چون نثر کتاب متفاوت بود. یعنی با اینکه فکر میکنم ماجراها اونقدر برام جذاب نبودن، اما بعد از شروع داستان تو کتاب غرق میشدم. احتمالا قلم نویسنده رو دوست داشتم ! ؛)
        

5