معرفی کتاب پنج داستان اثر جلال آل احمد

در حال خواندن
5
خواندهام
133
خواهم خواند
18
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
بدیش این بود که گلدسته مسجد، بدجوری هوس بالا رفتن را به کله ی آدم می زد. ما هیچ کدام کاری به کار گلدسته ها نداشتیم. اما نمی دانم چرا مدام توی چشم مان بودند. توی کلاس که نشسته بودی و مشق می کردی، یا توی حیاط که بازی می کرد... .
یادداشتها
1401/5/25
1401/3/8
1402/2/22
7 روز پیش
مجموعه ۵داستان کوتاه و جالب توجه و دارای مفهومی عمیق و مهم. سه داستان اول داستان هایی هست که دور از زندگی و فضای دوران کودکی خود آل احمد نیست: گلدسته ها و فلک، نمادی از تلاش برای رسیدن به آرزوها، جشن فرخنده:فضای خفقان عصررضاشاه و شرایط معممها،خواهرم و عنکبوت: سرطان و درمانش و فضای غالب خرافات درگذشته. دو داستان دیگر هم یکی شوهر آمریکایی که داستان مشهور و مهمی هست از آن جهت که پتک سنگینی برسر کسانی بود و هست که غرب را مظهر جلال و شکوه و یک رویا و مدینه فاضله میدانند. و داستان آخر، خونابه انار، که من نظر رضا براهنی و نوع نگاهش به داستان را بسیار دوست داشتم: در خونابه ی انار از جلال آل احمد دارند جسدی را می آورند تا در قبرستان زرتشتیان در برج بگذارند. جسد جوان است. دو تا کرکس نشسته اند؛ یکی نمی خورد، آن یکی که می خورد به محض خوردن می میرد. نسل جوان را به این سادگی نمی شود خورد. این ادبیات ظهوری است، آینده را نشان می دهد. نمی شود یک کرکس گوشت جوان بخورد و اگر گوشت جوان بخورد ممکن است کمی رمق بگیرد، ولی بهش نمی سازد. خیلی جالب است!»(براهنی، 1380: 252) از میان این پنج داستان، من دو داستان را بیشتر دوست داشتم: خواهرم و عنکبوت، شوهر آمریکایی. پیشنهاد میکنم حتما مطالعه کنید. کتاب شش.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/12/26
1403/2/29
1403/9/8
1403/8/20
1402/1/19