یادداشت بابک فروغی
4 روز پیش
پنج داستان کوتاه و دوستداشتنی از جلال آل احمد که اولی، یعنی گلدستهها و فلک، را همگی از ادبیات دبیرستان در خاطر داریم. فضاسازیهای دقیق، دوستداشتنی و منحصربهفرد جلال و قدرتش در داستانگویی از سوژههای ساده و بعضاً پیشپاافتاده، باز هم در این پنج داستان به چشم میخورند. بهطور خاص، در مورد سه داستان اول فضای قصهها و اتفاقات بهشدت قابل باور و ملموس بودند؛ چند صفحه زیست در دورهای مهم از تاریخ معاصر. داستان چهارم سبکی خاص داشت؛ یک مونولوگ ۱۵ صفحهای که سوژهاش از جنس دغدغههای همیشگی جلال است. و داستان پنجم که ۴ و فقط ۴ صفحه بود و مرا عمیقاً با خود همراه کرد و به دخمه برد. به گمانم هیچ وقت از جلال خواندن ضرر نمیکنم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.