معرفی کتاب مرغ خار اثر کالین مک کالو مترجم رویا صدوقی

مرغ خار

مرغ خار

کالین مک کالو و 2 نفر دیگر
4.1
78 نفر |
23 یادداشت
جلد 1

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

133

خواهم خواند

59

شابک
0000000041093
تعداد صفحات
384
تاریخ انتشار
1369/2/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
پرنده خارزار عنوان کتابی است از کالین مکالو با ترجمه ی مهدی غبرائی که در 768 صفحه و توسط انتشارات نیلوفر در سال 1395 به چاپ رسیده است. این کتاب ترجمه ای است از . The thorn birds، c1977.. موضوع اصلی این کتاب داستان های استرالیایی است. از کالین مکالو، کتاب های بانوان عمارت میسالونگی(روشنگران و مطالعات زنان)، مرغان شاخسار طرب(مهتاب)، پرندگان خارزار(سمیر)، نیز در بازار کتاب موجود می‎باشد. 

      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          داستان روایت زندگی سه نسل از خانواده پرجمعیت کلیری هست با تمرکز روی تنها دختر خانواده، مگی. داستان به شدت اعصاب‌خردکن شروع میشه و تا جایی که میشه بلا و بدبختی سر مگی کوچولو می‌ریزه تا حسابی خواننده رو با خودش همراه کنه. ما مگی رو از کودکی تا اواخر میانسالی دنبال می‌کنیم. داستان پرش‌های زمانی زیادی داره که با توجه به نوع داستان اجتناب‌ناپذیر هست.
اکثر داستان در استرالیا می‌گذره و نویسنده توصیفات دقیقی از فضا و طبیعت اونجا ارائه میده جوری که درویدا و زمین‌هاش رو می‌تونید به راحتی ببینید. از استرالیای کتاب خوشم اومد.  
همه چیز توی داستان پیدا میشه، عشق ممنوعه، دعواهای خانوادگی، سیل، خشکسالی، آتش‌سوزی گسترده، جنگ، مسائل کلیسا و واتیکان، جنگ جهانی، جنگ داخلی یونان، طغیان نسل جدید در برابر ایده‌های قدیمی، چگونگی گله‌داری و چیدن نیشکر و ... طبیعی هست وقتی به این همه مسئله بپردازی حتی اگر ۷۰۰ صفحه هم کتاب بنویسی حق مطلب برای همه‌اش ادا نمی‌شه.
کتاب خوبی هست. روایت با اینکه گاهی کند و کشدار می‌شه ولی باز ریتم خودش و پیدا میکنه و می‌تونه خواننده رو همراه کنه. البته به نظر من نیمه دوم کتاب اگر نبود هم نبود. 
پ.ن. یک روز که خیلی استرس داشتم جهت درمان کتاب و خریدم. زمانی که عمیقا غمگین بودم کتاب و خواندم، یک هفته‌ای. برای همین داستان توی ذهنم خیلی موندگار شد. گاهی ارزش کتاب‌ها و داستان‌ها نه به کیفیت خودشون که به گره‌خوردنشون به لحظات خاص زندگی هست. 


        

15

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

1

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          اولین کتاب ناتمام رهاشدهٔ ۱۴۰۴ (حدود ۵۰ درصد).
بعد از تصمیم به رها کردن کتاب رفتم خلاصهٔ نیمهٔ دوم رو تو نت خوندم و جدا خوشحال شدم از تصمیمی که گرفتم 😐 (ممنون از دوستانی که باعث شدن به طور جدی به این موضوع فکر کنم و در نهایت انجامش بدم🌹).

این از اون کتاب‌هاست که درک امتیاز بالاش تو گودریدز برام سخته جدا و بعد از مواجه شدن باهاش به خاطر تمام حرف‌های بدی که در مورد کتاب‌های «جین ایر» و «شمال و جنوب» زدم عذاب وجدان گرفتم، مخصوصا جین ایر 😄.

کتاب شخصیت‌های متعددی داره و در نیوزیلند و استرالیا اتفاق می‌افته. البته شخصیت اصلی دختریه به اسم مگ‌هان/مگی.

از جهت موقعیت مکانی واقعا می‌تونست جالب باشه از اونجایی که تا به حال کتابی از استرالیا نخونده بودم و آشنایی خاصی با نوع زندگی مردم اونجا نداشتم.
ولی خب، شخصیت‌ها اینقدر نچسب بودن و سیر وقایع اینقدر رومخ بود که این مکان بکر نتونه به جذابیت کتاب کمکی کنه (از نظر من البته).
اون چیزی هم که بیشتر از همه باعث شد از این کتاب بدم بیاد ماجراهای عشقیش بود که همه یه جوری بودن. 
حالا من که کلا از این نوع طرح داستان‌ها جدا بدم میاد، ولی خب متأسفانه کتاب جنبه‌های دیگه‌ای نداشت که بتونه برام این قضیه رو جبران کنه، مثلا دریغ از یه شخصیت که بتونم دوستش داشته باشم (یکی بود که اونم حدود ۴۰ درصد مرد). یعنی در واقع نتونستم هیچ‌گونه ارتباط عاطفی با شخصیت‌ها برقرار کنم یا به هر حال طور دیگه از داستان استفاده ببرم...
دیگه توضیحات بیشتر رو می‌ذارم بعد از هشدار افشا 🚶🏻‍♀️

قبلش بگم که سانسور کتاب هم خیلی زیاده و البته خودم انتظار نداشتم یه کتاب مربوط به سال ۱۹۷۷ اینقدر صحنهٔ باز جنسی داشته باشه، تازه من دیگه موارد جلوتر از ۵۰ درصد رو چک نکردم که می‌دونم هست! (یکی از صحنه‌هایی که خیلی ازش بدم اومد مثلا قلفتی تو ترجمه حذف شده بود...).

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

⚠️ هشدار افشا ⚠️

یه مادر به شدت بی‌احساس داریم که فقط کارش زاییدن بچه و تر و خشک کردنشونه.
چرا؟ 
چون قبلا تو یه رابطهٔ نامشروع بچه‌دار شده و خانواده مجبورش کردن بعدا با این مرد ازدواج کنه.
حالا کار نداریم که این مرد خیلی آدم خوب و مهربونیه و خیلی دوستش داره. و این خانوم تازه بعد مرگش می‌فهمه چقدر خودشم دوستش داشته (البته لطف می‌کنه بعدش همچنان همون سنگی که بود باقی می‌مونه).
این خانوم فقطططط همین پسر اول رو دوست داره و میزان بی‌اعتناییش به بقیه خصوصا دختر خانواده یکی از دلایل به وجود اومدن اتفاقات بد بعدیه.
بعد عشق این پسر هم به این مادر یه جاهایی واقعا یه جوری بود! یعنی از حد یه رابطهٔ عادی مادر-فرزندی فراتر می‌رفت و به حد رقابت با مرد خانواده می‌رسید.


و گل سرسبد کتاب، پدر رالف 😐
این آقا یه کشیش بسیار خوش‌قیافهٔ ۲۸ ساله‌ست که در نگاه اول عاشق دخترک ۱۰ سالهٔ این خانواده یعنی همون مگی می‌شه 😐
من هی سعی می‌کردم از این عشق چیزی به جز پدوفیلی برداشت کنم و بگم نه، مثل دخترش یا خواهرش مگی رو دوست داره ولی نمی‌شد.
این که خودش یه جوری بود هیچی، یه بیوه‌زن ۶۵ ساله هم هست که از این کشیشه خوشش میاد و به خاطر این عشق به این دختره که می‌شه برادرزاده‌ش به شدت حسودی می‌کنه و تهش زهرش رو می‌ریزه 😐 یعنی شما فقط بازهٔ سنی روابط عشقی رو ببینید تو این کتاب 😐
به هر حال این آقای کشیش اینقدر دور و بر دخترک می‌پلکه که اونم تا به بلوغ می‌رسه به جز این کشیش کسی رو نمی‌خواد.
ولی خب، این آقا کشیش کاتولیکه، در نتیجه دختره رو ول می‌کنه تا به جاه‌طلبی‌هاش برسه (بله، جاه‌طلبی! یعنی این مرد شاید بشه گفت در حد مضحک بودن عاشق اسقف شدن و پیشرفت تو مقامات کلیسا نشون داده شده بود).
دخترک سرخورده هم بعدا می‌ره با یه آدم عوضی ازدواج می‌کنه فقط به این دلیل که از نظر تیپ و قیافه شبیه این جناب کشیشه.
بعد که می‌فهمه چه خبطی کرده سرخورده‌تر می‌شه و اینجا جناب کشیش که شده اسقف سرمی‌رسه و بالاخره به عشقش جواب می‌ده و حامله‌ش می‌کنه 😐
دختره هم در دم از شوهره طلاق می‌گیره (بعد آخرین رابطه تا بتونه بگه بچه واسه اونه) و برمی‌گرده خونه‌شون.
 دیگه می‌گذره و کشیشه این پسر رو زیر پر و‌ بال می‌گیره بدون اینکه ذره‌ای احتمال بده این پسر خوش‌قیافه که خیلی شبیه خودشه ممکنه پسر خودش باشه 😐 
و دیگه باقی ماجرا تا مرگ این پسر (کلا نویسنده خیلی از اینکه سر این خانواده بلا بیاره خوشش می‌اومد)...

نکات رو مخ البته به این موارد ختم نمی‌شد ولی خب اصلش اینا بود 🚶🏻‍♀️
        

20

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          کتاب پرنده خارزار، رمانی نوشته ی کالین مک کالو است که نخستین بار در سال 1977 به انتشار رسید. این داستان وسیع و حماسه گونه درباره ی رویاها، مشکلات، آرزوهای تاریک، و عشق های ممنوعه در مناطق خشک و بیابانی استرالیا، مخاطبین را در سراسر جهان مسحور خود ساخته است. کتاب پرنده خارزار، داستان سه نسل از خانواده ی کلیریس را روایت می کند؛ گله دارانی که از سرزمینی زیبا و سرسخت، زندگی طلب می کنند و همزمان با دلخوری ها، ضعف ها و اسراری رو به رو می شوند که به خانواده شان رسوخ می کند. داستان این رمان بیش از هرچیز، به ماجرای زندگی تنها دختر خانواده، مگی و رابطه ی طولانی اش با کشیشی به نام پدر رالف دوبریکاسار می پردازد؛ ارتباطی پر تب و تاب که ورای محدودیت های زمان و مکان قدم می گذارد.

نظر کاملاً شخصی من :::

بعد از بیست سال بازخوانیش کردم 🥰
جز کتابایی که نمیشه خیلی در موردش صحبت کرد … ردی روی قلبت میذاره که برات شیرینه ….
جلد اول با عشق تموم میشه و جلد دوم با جنگ جهانی دوم و قحطی شروع میشه و بی رحمانه یادآوری می‌کنه که زندگی قرار نیست همیشه آروم و قشنگ باشه و اتفاقا خیلی بی‌رحم‌تر از چیزیه که ما فکر می‌کنیم.
هرچقدر از احساسات گزنده و شیرینش بگم حق مطلب ادا نمیشه پس فقط میگم بخونینش 🩷

#پرنده_خارزار 
#کالین_مکالو
        

3

محدثه ز

محدثه ز

19 ساعت پیش

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          فی بافتن را از سر گرفت و به نرمی گفت: "پس وقتی ما برویم، دیگر کسی نخواهد بود. دیگر درویدا نخواهد بود.آه، چرا، یک خط را در کتاب‌های تاریخ به آن اختصاص خواهند داد، و روزی مرد جوان و کوشایی به گیلی خواهد آمد تا هر کسی را که چیزی به یاد داشته باشد پیدا کند و با او گفت‌وگو بکند، برای کتابی که قرار است درباره درویدا این آخرین دامداری قدرتمند نیوساوث ولز، رج بزند. ولی هیچ‌یک از خوانندگانش هیچ‌گاه نخواهند فهمید که آنجا واقعا چگونه بوده است. چرا که نمی‌توانند بفهمند. باید پاره‌ای از آن می‌بودند تا به آن پی ببرند."


بعضی از کتابا هستن که خیلی نمیشه درموردشون صحبت کرد، چون از خودشون ردی روی قلبت میذارن که باید حس کنید و تو قالب کلمات نمی‌گنجه.

کتاب داستان پرفراز و نشیب سه نسل از خانواده پرجمعیت کلیری‌هاست، یا بهتر بگم هسته اصلی کتاب تنها دختر این خانواده "مگی"ست. ابتدای کتاب نامه‌ای از خواهر بزرگ پدی (پدر خانواده) به دست کلیری‌ها می‌رسه و در پی یک زندگی بهتر از نیوزلند به استرالیا مهاجرت می‌کنند.
با مهاجرت کلیری‌ها به استرالیا داستان کم‌کم از فضای نوستالژیک و خانوادگی خارج می‌شه و کلیسا و عشق و سیاست به ترتیب وارد کتاب می‌شه.
‌
پرنده خارزار یک کتاب دوجلدی در یک جلده!
جلد اول ۴ بخش و ۱۳ فصل داره، هر بخش به یک شخصیت تعلق داره و محور اصلی داستان تقریبا همون شخصه. جلد دوم هم ۳ بخش داره و باز به همین‌صورته.
‌
جلد اول با عشق تموم میشه و جلد دوم با جنگ جهانی دوم و قحطی شروع میشه و بی رحمانه یادآوری می‌کنه که زندگی قرار نیست همیشه آروم و قشنگ باشه و اتفاقا خیلی بی‌رحم‌تر از چیزیه که ما فکر می‌کنیم.

حدودا دو فصل ابتدای این بخش پر از اطلاعات تاریخی و سیاسیه، و به طور کلی از ابتدا تا انتهای کتاب در پس‌زمینه داستان می‌تونید یه اطلاعات کلی از تاریخ و تحولات استرالیا در قرن بیستم کسب کنید.
و خب حرف از تاریخ شد، و تاریخ دوباره تکرار میشه.
انگار اتفاقات زندگی مادر برای دختر به ارث می‌رسه و... (خودتون بخونید من که نباید همه‌شو بگم!)

حضور مگی در جلد دوم کم‌رنگ میشه و بیشتر درمورد فرزندانش می‌خونیم، هم‌چنین از استرالیا دور می‌شیم و به واتیکان، رم و لندن سفر می‌کنیم. بهتره بگم این بخش دختر جا پای مادرش میذاره و حضور جاستین دختر مگی پررنگ‌تره و در اغلب اتفاقات حضور داره.

نکته قابل توجه در جلد دوم کتاب، مقایسه زندگی مگی و جاستین بود.تحولاتی که برای جامعه زنان در این مدت رخ داده و طرز تفکرات و... به‌خوبی مشهود و قابل لمس بود.

در نهایت نمی‌تونم بگم این کتاب حکایت خیلی جدید و متفاوتی داره یا شما رو با هیجانش میخکوب می‌کنه اما این کتاب دقیقا همون کتابیه که بعد از یه روز پرمشغله، باید توی سکوت شب خوند، ذهن رو رها کرد و از طبیعت وحشی استرالیا لذت بُرد.
شما بزرگ‌شدن و قد‌کشیدن شخصیت‌ها رو می‌بینید، از تصمیم‌هاشون باخبرید و منتظر عواقبش هستید. با این کتاب خواهید خندید و خواهید گریست و احتمالا از دست رالف و لوک انقدر حرص بخورید.
و فضاسازی و جزئیات کتاب اونقدر قشنگ و کامل و به‌جاست که حس می‌کردم همین الان با کلیری‌ها در درویدا هستم.
‌
من آدمی نیستم که به ادبیات کلاسیک علاقه‌مند باشه و احتمالا بدونید چقدر سخته واسم خوندن کتابای کلاسیک اما پرنده خارزار کتابی بود که من رو تا صبح بیدار نگه داشت.
پس اگه مثل من کلاسیک‌خون نیستید، احتمالا این کتاب رو بپسندید و اگه طرفدار این سبک هستید لذت خوندنش رو از خودتون دریغ نکنید.
‌
‌
پ.ن۱: گویا کتاب یک مینی سریال داره، اما بعید میدونم نگاه کنم چون دیدم رالف توی سریال به جذابیت رالف توی کتاب نیست و نمی‌خوام تصوراتم خراب شه.

پ.ن۲: می‌گن این کتاب و برباد رفته شباهت‌های زیادی دارند، ایشالله بعدش بریم سراغ اون. (البته الان نه، شاید سال دیگه)

پ.ن۳: فکر می‌کنم کتاب به یک ویرایش نیاز داره، ترجمه خوب و روانی داره اما یک دستی به سر و روش کشیده بشه شاید بد نباشه!
        

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

32