یادداشت سیده زینب موسوی
1404/3/22
اولین کتاب ناتمام رهاشدهٔ ۱۴۰۴ (حدود ۵۰ درصد). بعد از تصمیم به رها کردن کتاب رفتم خلاصهٔ نیمهٔ دوم رو تو نت خوندم و جدا خوشحال شدم از تصمیمی که گرفتم 😐 (ممنون از دوستانی که باعث شدن به طور جدی به این موضوع فکر کنم و در نهایت انجامش بدم🌹). این از اون کتابهاست که درک امتیاز بالاش تو گودریدز برام سخته جدا و بعد از مواجه شدن باهاش به خاطر تمام حرفهای بدی که در مورد کتابهای «جین ایر» و «شمال و جنوب» زدم عذاب وجدان گرفتم، مخصوصا جین ایر 😄. کتاب شخصیتهای متعددی داره و در نیوزیلند و استرالیا اتفاق میافته. البته شخصیت اصلی دختریه به اسم مگهان/مگی. از جهت موقعیت مکانی واقعا میتونست جالب باشه از اونجایی که تا به حال کتابی از استرالیا نخونده بودم و آشنایی خاصی با نوع زندگی مردم اونجا نداشتم. ولی خب، شخصیتها اینقدر نچسب بودن و سیر وقایع اینقدر رومخ بود که این مکان بکر نتونه به جذابیت کتاب کمکی کنه (از نظر من البته). اون چیزی هم که بیشتر از همه باعث شد از این کتاب بدم بیاد ماجراهای عشقیش بود که همه یه جوری بودن. حالا من که کلا از این نوع طرح داستانها جدا بدم میاد، ولی خب متأسفانه کتاب جنبههای دیگهای نداشت که بتونه برام این قضیه رو جبران کنه، مثلا دریغ از یه شخصیت که بتونم دوستش داشته باشم (یکی بود که اونم حدود ۴۰ درصد مرد). یعنی در واقع نتونستم هیچگونه ارتباط عاطفی با شخصیتها برقرار کنم یا به هر حال طور دیگه از داستان استفاده ببرم... دیگه توضیحات بیشتر رو میذارم بعد از هشدار افشا 🚶🏻♀️ قبلش بگم که سانسور کتاب هم خیلی زیاده و البته خودم انتظار نداشتم یه کتاب مربوط به سال ۱۹۷۷ اینقدر صحنهٔ باز جنسی داشته باشه، تازه من دیگه موارد جلوتر از ۵۰ درصد رو چک نکردم که میدونم هست! (یکی از صحنههایی که خیلی ازش بدم اومد مثلا قلفتی تو ترجمه حذف شده بود...). 🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅 ⚠️ هشدار افشا ⚠️ یه مادر به شدت بیاحساس داریم که فقط کارش زاییدن بچه و تر و خشک کردنشونه. چرا؟ چون قبلا تو یه رابطهٔ نامشروع بچهدار شده و خانواده مجبورش کردن بعدا با این مرد ازدواج کنه. حالا کار نداریم که این مرد خیلی آدم خوب و مهربونیه و خیلی دوستش داره. و این خانوم تازه بعد مرگش میفهمه چقدر خودشم دوستش داشته (البته لطف میکنه بعدش همچنان همون سنگی که بود باقی میمونه). این خانوم فقطططط همین پسر اول رو دوست داره و میزان بیاعتناییش به بقیه خصوصا دختر خانواده یکی از دلایل به وجود اومدن اتفاقات بد بعدیه. بعد عشق این پسر هم به این مادر یه جاهایی واقعا یه جوری بود! یعنی از حد یه رابطهٔ عادی مادر-فرزندی فراتر میرفت و به حد رقابت با مرد خانواده میرسید. و گل سرسبد کتاب، پدر رالف 😐 این آقا یه کشیش بسیار خوشقیافهٔ ۲۸ سالهست که در نگاه اول عاشق دخترک ۱۰ سالهٔ این خانواده یعنی همون مگی میشه 😐 من هی سعی میکردم از این عشق چیزی به جز پدوفیلی برداشت کنم و بگم نه، مثل دخترش یا خواهرش مگی رو دوست داره ولی نمیشد. این که خودش یه جوری بود هیچی، یه بیوهزن ۶۵ ساله هم هست که از این کشیشه خوشش میاد و به خاطر این عشق به این دختره که میشه برادرزادهش به شدت حسودی میکنه و تهش زهرش رو میریزه 😐 یعنی شما فقط بازهٔ سنی روابط عشقی رو ببینید تو این کتاب 😐 به هر حال این آقای کشیش اینقدر دور و بر دخترک میپلکه که اونم تا به بلوغ میرسه به جز این کشیش کسی رو نمیخواد. ولی خب، این آقا کشیش کاتولیکه، در نتیجه دختره رو ول میکنه تا به جاهطلبیهاش برسه (بله، جاهطلبی! یعنی این مرد شاید بشه گفت در حد مضحک بودن عاشق اسقف شدن و پیشرفت تو مقامات کلیسا نشون داده شده بود). دخترک سرخورده هم بعدا میره با یه آدم عوضی ازدواج میکنه فقط به این دلیل که از نظر تیپ و قیافه شبیه این جناب کشیشه. بعد که میفهمه چه خبطی کرده سرخوردهتر میشه و اینجا جناب کشیش که شده اسقف سرمیرسه و بالاخره به عشقش جواب میده و حاملهش میکنه 😐 دختره هم در دم از شوهره طلاق میگیره (بعد آخرین رابطه تا بتونه بگه بچه واسه اونه) و برمیگرده خونهشون. دیگه میگذره و کشیشه این پسر رو زیر پر و بال میگیره بدون اینکه ذرهای احتمال بده این پسر خوشقیافه که خیلی شبیه خودشه ممکنه پسر خودش باشه 😐 و دیگه باقی ماجرا تا مرگ این پسر (کلا نویسنده خیلی از اینکه سر این خانواده بلا بیاره خوشش میاومد)... نکات رو مخ البته به این موارد ختم نمیشد ولی خب اصلش اینا بود 🚶🏻♀️
(0/1000)
نظرات
1404/3/23
پس فکر کنم بهتره من این کتاب و بخونم از اونجایی که جین ایر رو هم دوست نداشتید
2
0
1404/3/23
آهان فکر کردم از جین ایرم خوشتون نیومد گفتم شاید سلیقه هامون متضاده استفاده کنم😅 @szm_books
1
1404/3/23
یادم افتاد یه مدت این کتابه رو یه نفر قرض داده بود بخونم، و چقدر خوش شانس بودم که به خاطر حجم زیاد نخوندمش .
1
1404/3/23
نه، کلا وقتی کسی عهد کشیشی میبنده نباید ازدواج کنه و رابطه جنسی داشته باشه.
1
1404/3/23
وااای! اصلا یادم نبود چنین کتاب داغونی بوده.البته وقتی خوندمش که خیلی جوان بودم و هنوز در خیالات خام عشق. حتی نمیفهمیدم کشیش نظر بدی داره نسبت به بچه. خلاصه که عجب کتاب داغونی بوده و من خوشم اومده بوده.
1
1
سیده زینب موسوی
1404/3/23
0