نفیسه سلطانی

نفیسه سلطانی

@nafiss

55 دنبال شده

26 دنبال کننده

یادداشت‌ها

        برا منی که تا حالا این مطالب به گوشم نخورده بود خیلی کتاب مفیدی بود.
اگر هنوز صلح امام حسن (ع) و قیام امام حسین(ع) براتون مبهمه و به نظرتون متناقضن حتما این کتاب به دردتون می خوره.
اگه هنوز ذهنیتتون از امام حسن(ع) شخصیت ضعیفتری نسبت بقیه ائمه است حتما در موردش بخونید. نمیگم حتما این کتاب چون فکر میکنم کتاب های دیگه ام باشن که شاید خیلی بهتر به این موضوع پرداخته باشن.
کتاب در واقع سخنرانیای رهبری در مورد صلح امام حسن(ع) و قیام امام حسین(ع) هستش که عینا اون سخنرانیا به صورت متنی نوشته شدن. به خاطر اینکه مخاطب این سخنرانیا عموم مردمن با سطوح مختلف درک و فهم و اطلاعات قبلی و همچنین سنین مختلف از نوجوون تا پیر برای همین مطالب خیلی ساده بیان شدن و به قدر کافی توضیح داده شده درباره هر مسئله ای تا مطلب قشنگ جا بیفته.
فقط یه موردی هست اونم اینکه این کتاب چون چند تا سخنرانی در روز ها و موقعیت های مختلفه بعضی مطالب تکرار میشن که بعضی جاها باعث میشه مطلب بیشتر جا بیفته و بعضی مواقع آزار دهنده اس. این ایراد نیست چون برا سخنرانی این تکرار ها و مرور ها لازمه و کتابم عین سخنرانی رو نه یه کلمه کم نه یه کلمه بیشتر آورده. ولی اگر یه نفر این مطالب رو جمع میکرد خلاصه تر و منسجم تر می نوشت جوری که از حالت سخنرانی بودن در بیاد خیلی بهتر میشد و حجمشم کمتر میشد.
      

10

باشگاه‌ها

🌐 اندیشه مطهر 🌐

146 عضو

سیری در نهج البلاغه

دورۀ فعال

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

مسئولیت و سازندگی
نگاه استاد صفایی ،قلم استاد صفائ، مرام ومسلک استاد صفایی  متفاوته 
ساده اش حقیقتا عشق میکنم ولذت میبرم وتغییر رو اندک اندک در خودم میبینم  البته من خیلی آدم تنبلی هستم وآموخته هایی که از کتب استاد گرفتم رو فراموش میکنم وصرفا میخونم اما واقعا هر بار که کتاب رو بر میدارم که بخونم لز خدا میخوام که خط به خطش بره توی پوست وگوشت واسخوانم 
از خوندن کتاب های استاد علی صفایی حائری پشیمان  نمیشم هیچ وقت 
نوشتار کتاب جوری هست که انگار استاد صفایی نشسته رو به روت  لم داده به پشتی  داره توی نعلبکی چای می‌نوشه بعد یه نگاه به سر تا پات میکنه  میگه بیا بشین بچه  این راهی که داری میری من با موتور گازی رفتم برگشتم  ....
تهش اینه ته اونور ترش هم  اینه 
حالا خود دانی مرده متحرک .....
(این روزا سرم شلوغ هست و حوصله نوشتن و موزون کردن کلمات رو ندارم واقعا پس این رو نوشتم برای خودم 🥲 برای دلم )*^*
        نگاه استاد صفایی ،قلم استاد صفائ، مرام ومسلک استاد صفایی  متفاوته 
ساده اش حقیقتا عشق میکنم ولذت میبرم وتغییر رو اندک اندک در خودم میبینم  البته من خیلی آدم تنبلی هستم وآموخته هایی که از کتب استاد گرفتم رو فراموش میکنم وصرفا میخونم اما واقعا هر بار که کتاب رو بر میدارم که بخونم لز خدا میخوام که خط به خطش بره توی پوست وگوشت واسخوانم 
از خوندن کتاب های استاد علی صفایی حائری پشیمان  نمیشم هیچ وقت 
نوشتار کتاب جوری هست که انگار استاد صفایی نشسته رو به روت  لم داده به پشتی  داره توی نعلبکی چای می‌نوشه بعد یه نگاه به سر تا پات میکنه  میگه بیا بشین بچه  این راهی که داری میری من با موتور گازی رفتم برگشتم  ....
تهش اینه ته اونور ترش هم  اینه 
حالا خود دانی مرده متحرک .....
(این روزا سرم شلوغ هست و حوصله نوشتن و موزون کردن کلمات رو ندارم واقعا پس این رو نوشتم برای خودم 🥲 برای دلم )*^*
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

5

خانواده تیبو

12

معبد زیرزمینی
          این کتاب تا جایی که می‌دونم یه رمانه و شخصیت اصلی که داستان حولش می‌چرخه ساخته و پرداختهٔ ذهن نویسنده‌ست. 
با این حال، ماجرای اصلی کتاب و همچنین چند تا از شخصیت‌هاش واقعی هستن. از این جهت کلا ترکیب جالبی داره.

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

داستان از زاویه‌دید الیاس روایت می‌شه، یه نوجوون ۱۷ سالهٔ روستایی که همراه داییش مقنی‌گری می‌کنه و دائم از همین جناب دایی سرکوفت می‌شنوه.
سر همین سرکوفت‌ها و از اون طرف قربون‌صدقه‌رفتن‌های مادرش فکر می‌کنه بچه‌ست و عرضهٔ هیچ کاری رو نداره...

تا اینکه خبردار می‌شه یکی از مقنی‌های روستای مجاور برای یه کاری تو جبهه دنبال همکار می‌گرده. کارش انگار اونقدر هم خطرناک نیست ولی خب، بالاخره جبهه‌ست دیگه! جبهه رفتن دل‌ و جرئت می‌خواد و الیاس برای اینکه خودش رو به دایی و از همه بیشتر به صدیقه، دخترداییش، ثابت کنه برای انجام این کار داوطلب می‌شه...

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

نویسنده روی موضوع خاص و قشر خاصی دست گذاشته بود که خودم تا به حال چیزی ازشون نخونده بودم و این به جذابیت کار اضافه می‌کرد.

تقریبا همون اولی هم که شروع به خوندنش کردم عنوان coming of age به ذهنم اومد. تو این دسته از کتاب‌ها، نویسنده سیر رشد یه نوجوون به یه انسان بالغ رو به تصویر می‌کشه و این کتاب هم همچین چیزی بود (بنا بر ویکی‌پدیا به این رمان‌ها تو فارسی می‌گن رمان‌های بلوغ! ولی خب این بلوغ نباید با اون بلوغ دوران نوجوانی قاطی بشه 😅).

تو این کتاب به نظرم بزرگ شدن الیاس خوب نشون داده شده بود، یه جاهایی شاید می‌تونست شیب منطقی‌تری داشته باشه ولی در مجموع خوب بود.

یه چند تا تیکه هم وسط کتاب بود که باعث شد با صدای بلند بخندم (نامه‌های سید جواد عالی بود 😂).

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

در مجموع، من این رمان رو واقعا دوست داشتم و خوندنش بهم حس خوبی داد. هر چند، اینطوری نبود که بگم خیلی هیجانی و پرکششه ولی طوری بود که دوست داشتی ادامه بدی ببینی ماجرا به کجا می‌رسه. البته حس می‌کنم آخرش جای ‌پرداخت بیشتری داشت 🤔

در نهایت اینکه به نظرم این کتاب رو می‌شه به نوجوون‌های ۱۳-۱۴ سال به بالا پیشنهاد داد.
        

22

Scarlett and the Dark Woods
          به زووووور تمومش کردم!
اونم فقط به خاطر صد در صد کردن چالش گودریدزم 😶‍🌫️
واقعا یعنی چی آخه؟ 
نصفه ول کردن (به عبارت دیگه DNF کردن!) مگه چشه؟
اصلا حالا که اینطور شد از سال بعد دیگه بی‌خیال چالش گودریدز می‌شم 🚶🏻‍♀️

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

حالا اصلا چی شد رفتم سراغ این کتاب؟
چند وقت پیش یه صفحه‌ای تو اینستا دیدم مخصوص معرفی کتاب‌های عاشقانهٔ بدون اسپایس!
منظور از «اسپایس» هم اینجا صحنه‌های مثبت هیجده‌ست (البته اگه از من بپرسی می‌گم صحنه‌های کاملا ممنوع در دوران مجردی، دیگه ربطی نداره طرف چند سالشه 😅).
حالا من اینطوری نیستم که الزاما با چنین کتاب‌هایی مشکل داشته باشم و از اینا خوندم قبلا، ولی بعضی‌هاشون واقعا شور اسپایس رو درآوردن، مخصوصا تو سبک رومنتزی (یعنی مخلوط رومنس/عاشقانه و فانتزی!).
در نتیجه بدم نمی‌اومد یه عاشقانهٔ فانتزی تمیز بخونم.

این کتابم در واقع یکی از آثار صاحب اون صفحهٔ اینستاست که کلا کتاب‌هاش تا جایی که دیدم همه مثل این یکی بازگویی افسانه‌ها و داستان‌های پریان قدیمی هستن.

به خودم گفتم اینکه کوتاهه، می‌خونم اگه خوشم اومد بقیهٔ کتاب‌های نویسنده رو هم می‌خونم.

ولی خب، اصلا خوشم نیومد...
تعداد مرورها و امتیازها برای این کتاب تو گودریدز خیلی کمه ولی همونی که هست خیلی مثبت بود و برام غیر قابل تصور نیست که بعضی‌ها از همچین کتابی خوششون بیاد ولی به نظر من این کتاب واقعا بی‌نمک بود و کلیشهٔ خالص!
۸۰ درصد اتفاقات رو هم از همون اول اول می‌تونستی حدس بزنی...
دیگه در مورد شخصیت‌پردازی و داستان عاشقانه‌ش چیزی نگم 🙄


از اونجایی که بعیده هیچ‌وقت هیچ‌کدوم از کتابای این نویسنده ترجمه بشه و کسی غیر از خودم این کتاب رو بخونه به همین مقدار توضیح اکتفا می‌کنم 😅
        

8

اول باید اینارو تموم کنم تا پرونده موازی خوانیم بسته شه (احساس میکنم موازی خوانی باعث ایجاد چنین وضعیتی شده ) ولی انگیزه ام برای تموم کردن این کتابا همینه تا تمومشون نکنم حق ندارم برم سمت اون کتابی که داره تو کتابخونه بهم چشمک میزنه 🥲

3

مزه شناس
          خیلی اتفاقی مطالعه "مزه شناس" ، با مطالعه "انقلاب خاله بازی نیست" همزمان شد. هردو رو هم از کتابخانه گرفتم ، البته از دو کتابخانه و از قفسه هایی با شکل و شمایل متفاوت‌. ولی هر دو تا کتاب داستان انقلاب کمونیستی چین هست. تفاوت‌در راوی هاست! انقلاب خاله بازی نیست ، از زبان یه دختر از خانواده سطح بالا روایت شده و نقطه مقابل کاملا نادیده گرفته شده و حتی یه سوال مهم : "اگر اونطوری که دختر تعریف می کند پیش از قدرت گرفتن کمونیست ها همه چیز خوب و شیرین بوده و زندگی گرم با لبخندهای شاد روز و شب آدم ها را پر می کرده، چرا آدم ها انقلاب کردند؟" جوابش را توی مزه شناس پیدا می کنی. اینجا راوی پسری یتیم و فقیره ، پسری که پادوی آدم ثروتمندیه و از طرفش تحقیر میشه. پسری که از ثروتمندها و عادت هاشون مثل پرخوری و  غذاخوری های مجلل بدش میاد! پسر دبیرستانی که میشه جزو کادر ارتش انقلابی و کم کم برای خودش توی جامعه امید و اینده ای دست و پا می کنه. یه دوره فراوانی بعد انقلاب رخ میده که کتاب اول این رو نادیده گرفته بود. اینکه قشر فقیر و پایین هم برای خودشون عنوان و شخصیتی دست و پا کردن. اما بعدش کم کم زیاده روی ها و افراط ها ، شرایط بهم ریخته و در نهایت دوره جهش  فرا میرسه. وقتی همه چیز کوپنی میشه و  دوره گرسنگی و کمبود مواد غذایی فرا میرسه. امثال این پسر و طبقه پایین به گرسنگی و غذاهای ارزون عادت قدیمی دارن اما شخص ثروتمند کودکی های او که نمودی از این طبقه هست در داستان واقعا رنج می کشه... در نهایت چیزی که جالبه اینه که در همه مراحل انقلاب و بعد از انقلاب اون آدم های مرفه روزگار بهتری داشتن! و بعد از دوره جهش هم همچنان جایگاه بهتری دارن. و این پسر دبیرستانی اما برای خودش خانواده تشکیل داده و حتی نوه ای هم داره و کما بیش خودش رو خوشبخت می دونه. ولی خب نوعی ریشخند و طعنه هست به تاریخی که از سرشون عبور کرده ، اشتباهاتی که مرتکب شدن در کنار کارهای خوبی که انجام دادن و در نهایت ثروتمندها همچنان روزگار بهتری دارن!! ... مزه شناس برای من واقعی تر بود و حس می کردم علت انقلاب رو می تونم لا به لاش پیدا کنم و رنج یه آدم مرفه  از این بهم ریختگی رو هم. هر دو تا کتاب تجربه خوبی بودن. تازه مزه شناس با کلی غذای چینی هم درآمیخته شده ...ولی خب حتی توصیف غذاها اونقدر هوس برانگیز نیست مثل مرغ درسته شکم پر طبخ شده توی هندوانه!
        

12