معرفی کتاب بیچارگان اثر فیودور داستایفسکی مترجم خشایار دیهیمی

بیچارگان

بیچارگان

3.8
270 نفر |
86 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

37

خوانده‌ام

520

خواهم خواند

290

ناشر
نشر نی
شابک
9789641850694
تعداد صفحات
208
تاریخ انتشار
1399/8/19

توضیحات

        
بیچارگان، رمانی کوتاه در قالب مکاتبه، در زمستان45-1844 نوشته و بازنویسی شد. در ماه مه داستایفسکی نسخه ی دستنویس رمان را به گریگاروویچ به امانت داد. گریگاروویچ دستنویس را نزد دوستش نکراسوف برد. هر دو با هم شروع به خواندن دستنویس کردند و سپیده دم آن را به پایان رساندند و ساعت 4 صبح رفتند داستایفسکی را بیدار کردند و برای شاهکاری که آفریده بود به او تبریک گفتند. نکراسوف آن را با این خبر که «گوگول تازه ای ظهور کرده است» نزد بلینسکی برد و آن منتقد مشهور پس از لحظه ای تردید بر حکم نکراسوف مُهر تأیید زد. روز بعد بلینسکی با دیدار داستایفسکی فریاد زد: «جوان، هیچ می دانی چه نوشته ای... تو با بیست سال سن ممکن نیست خودت بدانی.» داستایفسکی سی سال بعد این صحنه را «شعف انگیزترین لحظه حیاتش» خواند.فیودور داستایفسکی در 11 نوامبر 1821 در مسکو به دنیا آمد. در سن هفده سالگی وارد دانشکده ی نظامی سن پترزبورگ شد و در 1843 با درجه ی افسری فارغ  التحصیل شد. در زمستان 45-1844 رمان بیچارگان را نوشت که تحسین نکراسوف تا جایی برانگیخت که خبر داد «گوگول تازه ای ظهور کرده است» و بدین ترتیب وارد محافل نویسندگان بزرگ روسی شد. طی سال ها بعد آثاری چون «جنایات و مکافات»، «برادران کارامازوف»، «ابله»، «قمارباز» را خلق کرد که او را به یکی از بزرگ ترین و تأثیرگذارترین نویسندگان تاریخ روسیه بدل کرد. داستایفسکی را نمی توان تنها یک داستان نویس به شمار آورد. او از فیلسوفان و متفکران زمان خود به شمار می رفت و از نخستین کسانی بود که روانشناسی جدید را وارد داستان کرد و وجدان آگاه و ناخودآگاه و روح و اندیشه ی بشر را در داستان هایش به تصویر کشید. داستایفسکی در 28 ژانویه سال 1881 در سن 60 سالگی در خانه اش در سنت پترزبورگ درگذشت و پس از مرگش بیش از پیش آوازه اش در ادبیات جهان پیچید.خشایار دیهیمی متولد 1334در تبریز مترجم و ویراستار آثار ادبی و فلسفی ست و تاکنون بیش از صدوبیست عنوان کتاب ترجمه کرده و ویراستاریِ بیش از صد عنوان کتاب و سرپرستی مجموعه  های مختلف ادبی و فلسفی را عهده دار بوده است.دیهیمی در سال 1358 با نشریه ی جنبش همکاری می کرد و سال ها بعد در انتشار نشریه ی نگاه نو با محمدتقی بانکی و علی میرزایی به عنوان دبیر شورای نویسندگان مشارکت داشت و پس از مدتی فقط با نوشتن و ترجمه کردن به همکاری با نگاهِ نو ادامه داد. دیهیمی در سال 1365 در انتشارات انقلاب اسلامی (علمی و فرهنگی) مشغول به کار شد و در ویرایش کتاب تاریخ تمدن با این نشر همکاری کرد. در دهه ی 1370مجموعه ی «نسل قلم» به سرپرستی دیهیمی منتشر شد. دیهیمی علاوه بر ترجمه و ویرایش به تدریس فلسفه ی سیاسی و ترجمه در مؤسسه  ی رخداد تازه و پرسش پرداخته است.از ترجمه های خشایار دیهیمی که توسط نشر نی منتشر شده می توان به «یادداشت های یک دیوانه»، «روح پراگ»، «گفت وگو با مرگ»، «اروپا از دوران ناپلئون»، «مجموعه ی تاریخ فلسفه ی سیاسی»، «تفسیرهای جدید بر فیلسوفان سیاسی مدرن»، «فرهنگ اندیشه های سیاسی»، «نظریه ی نظم خودانگیخته» و «نویسندگان روس» اشاره کرد.
      

لیست‌های مرتبط به بیچارگان

نمایش همه

پست‌های مرتبط به بیچارگان

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          ‎«بیچارگان»
‎اثری از داستایوفسکی در عنفوان جوانی
‎وقتی دوستان داستایوفسکی نوشته ی او را در طول شب خواندند و فردا صبح به او تبریک گفتند از او به عنوان گوگول جدید ادبیات روسیه نام بردند.
‎بیچارگان اثری است شبیه به «ازبه» رضا امیر خوانی، یعنی کتاب از نامه نگاری های مردی میانسال با دختری است که در نزدیکی خانه ی او زندگی می کند اما از ترس اینکه مبادا دیگران از ارتباط آنها با یکدیگر مطلع شوند به هم نامه می نویسند.
‎محتوای نامه ها شرایط دشوار کار پیرمرد در اداره اش و تمسخر همکارانش نسبت به  سرو وضع اوست. پیرمرد بیشتر پول دریافتی خودش را برای دختر که از قضا بیوه هم هست می فرستد تا مشکلات زندگی کمتر لطافت جسم و جانش  بیازارد، اما کسی از این نکته خبر ندارد و همین مستمسکی برای آغاز تهمت ها و نگاه ها بدبینانه به وی می شود.
‎هرچند که داستان در برخی فصول دچار از هم گسیختگی روایی می شود اما وقتی جمله ای که پشت جلد کتاب نوشته شده را می خوانید از قضاوت زود هنگام خود خجل می شوید!
‎آنجایی که دوستش به وی نهیب می زند:«جوان، هیچ می دانی چه نوشته ای؟... تو با بیست سال سن ممکن نیست خودت بدانی.»
‎داستا سی سال بعد این صحنه را «شعف انگیز ترین لحظه ی حیاتش» خواند.
‎سید علی مرعشی
        

16

          سلام
رمان بیچارگان اولین رمان داستایفسکی همچون آثار دیگرش مانند مهد زندگیش بوده؛ سرزمینی خشن در توندرا و همیشه سپید.
آثار داستایوفسکی همچون بورانی از برف غم می‌مانند که بر سر خواننده می‌بارد باران برفی که از اشک‌های خود نویسنده و کاراکترهای داخل رمان ایجاد شده.
خواننده باید به طرز طبیعی پوتینی از دستانش، دست‌کشانی از جنس روحش و کتی از جنس قلبش را به تن کند و با عینک ایستادگی و درک وارد آثارش شود، دردی که خود رمان نویس درک کرده و به تحریر درمی‌آورد را نمی‌توان تنها با چشمان و کاغذ فهمید، زمانی که با پوتین‌هایتان بر برف‌های تجربه های غمناک قدم می‌گذارید آثاری از خود به جا می‌نهید، به آنان بی اعتنایید اما داستایوفسکی  این اجازه را به شما نمی‌دهد.
هر لحظه که پیش می‌روید عشق بین دو شخص اصلی رمان که از درد حاصل نشدن وصال خود می‌غلتند و می‌رنجد آثار زندگی افراد اطرافشان را به رخ می‌کشند و تلاش می‌کنند، همانند حرف ریش سفیدان که می‌گویند همه بیچارگان درد یکدیگر را می‌فهمند، زمانی که دیگر انتهای ردپاهای خود را نمی‌یابید و در کولاک فیودور داستایوفسکی غرق شده‌اید رنج‌های خود را باری دیگر به حالت چهره‌ای زیبا می‌بینید؛ این چهره‌ی زیبا،  تجربه است که داستایوفسکی شما را وادار می‌کند به اون خیره شوید، لبخند بزنید، اشک بریزید و راه برگشت را گم کنید چون دردتان را در آغوش گرفته‌اید در حالی که او ازآن شما نیست.  به همین خاطر است که با وجود بغض هم نمی‌توانید او را انکار کنید عقلتان اجازه نمی‌دهد.
        

28

        این کتاب رو میشه یکی از کتاب‌هایی دونست که با وضعیت اقتصادی و اجتماعی روسیه تزاری عجین شده. دو شخصیت کتاب به نام ماکار و واروارا هر کدوم نشان دهنده قشر خاصی از مردم روسیه هستن؛ ماکار که به عنوان کارمندی دون پایه توی یک اداره کار میکنه و زندگی به شدت محقری داره که یک اتاق کوچیک و کثیف و نمور رو به زور اجاره کرده. واروارا که دختری جوون و ضعیفه که داره با فقر میجنگه و درگیر یه عشق با ماکار شده، عشقی که ماکار به صورت حامیانه و پدرانه به اون ابراز میکنه، ولی واروارا مجبور میشه به خاطر فرار کردن از فقر، فرار کردن از اینکه دائم از ماکار پول قرض بگیره و اصطلاحا صورت خودشو با سیلی سرخ کنه، با سرپرست خودش بیکوف ازدواج کنه و ماکار رو به حال خودش رها کنه.
این کتاب حاصل نامه نگاری های این دو شخصیت هست و در خلال این نامه ها متوجه سیر زندگی اونها و روزمرگی اونها میشیم؛ جاهایی که با امید کتاب رو میخونیم و منتظر اتفاقات خوبی مثل ازدواج هستیم، جاهایی که با هر جمله کتاب اشک میریزیم و به غایت درک میکنیم وضعیتی که ماکار و واروارا توش گیر افتاده بودن و دلایلی که اونها از هم جدا شدن. 
این نکات ویژگی های مثبت و منفی فراوانی داره ولی اگر دوست دارین با کتابی گریه کنین گزینه خوبی میتونه براتون باشه به علاوه اینکه میتونین با قلم داستایفسکی وقتی یه نویسنده تازه کار بود آشنا بشین و با بقیه کتابهاش مقایسه کنین.
جالبه بدونین یکی از مهم ترین دلایلی که داستایفسکی به سیبری تبعید شد نوشتن این کتاب بوده.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

21

محمد

محمد

1404/4/3

          "ممکن است آدم یک عمر زندگی کند و نفهمد که کنار دستش یک کتاب هست که کل زندگی‌اش را به سادگی یک ترانه بیان می‌کند. وقتی آدم شروع به خواندن چنین داستانی می‌کند کم کم خیلی چیزها یادش می‌افتد، حدس می‌زند، آنچه تا به حال برایش مبهم و گنگ بوده روشن می‌شود."

کتاب اولی که از داستایفسکی خوندم کتاب آخرش به نام "یادداشت‌های زیرزمینی" بود و بعد اون کتاب اولش "بیچارگان" (poor folk) رو خوندم. یکسری جاها شنیده بودم که داستایفسکی بعد از افتادنش به زندان تغییرات بزرگی کرد و جهان بینیش خیلی تغییر کرد و بهترین کتاب‌هاش هم برای همون دوره است، فکر می‌کنم الان می‌تونم این موضوع رو بهتر درک کنم.

کتاب بیچارگان کتاب غم‌ انگیزی بود که بازه‌ای از زندگی مردی به نام ماکار آلکسییویچ و دختری به نام واروارا آلکسییونا رو در قالب نامه‌هایی که به همدیگر میفرستادن بیان می‌کرد. داستان خیلی آروم جلو میره، با این حال وقتی به اواسط کتاب می‌رسید خیلی جذاب میشه چون اتفاقات آروم آروم پشت هم از راه می‌رسند و آروم آروم نتیجه نهایی داستان رو رقم میزنن. رابطه ماکار و وارارا هم مثل همه رابطه‌های دیگه فراز و نشیب زیادی داره ولی تنها چیزی که همیشه ثابت بود، عشق و علاقه معصومانه این دو نفر به همدیگر بود که همیشه در عمق وجودشون زندگی‌ می‌کرد.
خیلی دوست دارم وقتی داستایفسکی  خیلی زیبا زشتی جامعه و ظلم  مردم‌ به همدیگر رو به نمایش می‌گذاره.
همونطور که از اسم این کتاب مشخصه، قرار نیست داخلش خوشبختی باشه. بخت و اقبال هرازچندگاهی به شخصیت‌های داستان رو می‌کنه اما در اصل ماجرا تفاوتی نمی‌کنه، اونها بیچارگانی هستند که محکوم به تحمل‌اند.
        

0