یادداشت محدثه ز

محدثه ز

محدثه ز

3 روز پیش

        فی بافتن را از سر گرفت و به نرمی گفت: "پس وقتی ما برویم، دیگر کسی نخواهد بود. دیگر درویدا نخواهد بود.آه، چرا، یک خط را در کتاب‌های تاریخ به آن اختصاص خواهند داد، و روزی مرد جوان و کوشایی به گیلی خواهد آمد تا هر کسی را که چیزی به یاد داشته باشد پیدا کند و با او گفت‌وگو بکند، برای کتابی که قرار است درباره درویدا این آخرین دامداری قدرتمند نیوساوث ولز، رج بزند. ولی هیچ‌یک از خوانندگانش هیچ‌گاه نخواهند فهمید که آنجا واقعا چگونه بوده است. چرا که نمی‌توانند بفهمند. باید پاره‌ای از آن می‌بودند تا به آن پی ببرند."


بعضی از کتابا هستن که خیلی نمیشه درموردشون صحبت کرد، چون از خودشون ردی روی قلبت میذارن که باید حس کنید و تو قالب کلمات نمی‌گنجه.

کتاب داستان پرفراز و نشیب سه نسل از خانواده پرجمعیت کلیری‌هاست، یا بهتر بگم هسته اصلی کتاب تنها دختر این خانواده "مگی"ست. ابتدای کتاب نامه‌ای از خواهر بزرگ پدی (پدر خانواده) به دست کلیری‌ها می‌رسه و در پی یک زندگی بهتر از نیوزلند به استرالیا مهاجرت می‌کنند.
با مهاجرت کلیری‌ها به استرالیا داستان کم‌کم از فضای نوستالژیک و خانوادگی خارج می‌شه و کلیسا و عشق و سیاست به ترتیب وارد کتاب می‌شه.
‌
پرنده خارزار یک کتاب دوجلدی در یک جلده!
جلد اول ۴ بخش و ۱۳ فصل داره، هر بخش به یک شخصیت تعلق داره و محور اصلی داستان تقریبا همون شخصه. جلد دوم هم ۳ بخش داره و باز به همین‌صورته.
‌
جلد اول با عشق تموم میشه و جلد دوم با جنگ جهانی دوم و قحطی شروع میشه و بی رحمانه یادآوری می‌کنه که زندگی قرار نیست همیشه آروم و قشنگ باشه و اتفاقا خیلی بی‌رحم‌تر از چیزیه که ما فکر می‌کنیم.

حدودا دو فصل ابتدای این بخش پر از اطلاعات تاریخی و سیاسیه، و به طور کلی از ابتدا تا انتهای کتاب در پس‌زمینه داستان می‌تونید یه اطلاعات کلی از تاریخ و تحولات استرالیا در قرن بیستم کسب کنید.
و خب حرف از تاریخ شد، و تاریخ دوباره تکرار میشه.
انگار اتفاقات زندگی مادر برای دختر به ارث می‌رسه و... (خودتون بخونید من که نباید همه‌شو بگم!)

حضور مگی در جلد دوم کم‌رنگ میشه و بیشتر درمورد فرزندانش می‌خونیم، هم‌چنین از استرالیا دور می‌شیم و به واتیکان، رم و لندن سفر می‌کنیم. بهتره بگم این بخش دختر جا پای مادرش میذاره و حضور جاستین دختر مگی پررنگ‌تره و در اغلب اتفاقات حضور داره.

نکته قابل توجه در جلد دوم کتاب، مقایسه زندگی مگی و جاستین بود.تحولاتی که برای جامعه زنان در این مدت رخ داده و طرز تفکرات و... به‌خوبی مشهود و قابل لمس بود.

در نهایت نمی‌تونم بگم این کتاب حکایت خیلی جدید و متفاوتی داره یا شما رو با هیجانش میخکوب می‌کنه اما این کتاب دقیقا همون کتابیه که بعد از یه روز پرمشغله، باید توی سکوت شب خوند، ذهن رو رها کرد و از طبیعت وحشی استرالیا لذت بُرد.
شما بزرگ‌شدن و قد‌کشیدن شخصیت‌ها رو می‌بینید، از تصمیم‌هاشون باخبرید و منتظر عواقبش هستید. با این کتاب خواهید خندید و خواهید گریست و احتمالا از دست رالف و لوک انقدر حرص بخورید.
و فضاسازی و جزئیات کتاب اونقدر قشنگ و کامل و به‌جاست که حس می‌کردم همین الان با کلیری‌ها در درویدا هستم.
‌
من آدمی نیستم که به ادبیات کلاسیک علاقه‌مند باشه و احتمالا بدونید چقدر سخته واسم خوندن کتابای کلاسیک اما پرنده خارزار کتابی بود که من رو تا صبح بیدار نگه داشت.
پس اگه مثل من کلاسیک‌خون نیستید، احتمالا این کتاب رو بپسندید و اگه طرفدار این سبک هستید لذت خوندنش رو از خودتون دریغ نکنید.
‌
‌
پ.ن۱: گویا کتاب یک مینی سریال داره، اما بعید میدونم نگاه کنم چون دیدم رالف توی سریال به جذابیت رالف توی کتاب نیست و نمی‌خوام تصوراتم خراب شه.

پ.ن۲: می‌گن این کتاب و برباد رفته شباهت‌های زیادی دارند، ایشالله بعدش بریم سراغ اون. (البته الان نه، شاید سال دیگه)

پ.ن۳: فکر می‌کنم کتاب به یک ویرایش نیاز داره، ترجمه خوب و روانی داره اما یک دستی به سر و روش کشیده بشه شاید بد نباشه!
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.