معرفی کتاب دمیان اثر هرمان هسه مترجم لیلی بوربور
در حال خواندن
16
خواندهام
281
خواهم خواند
114
توضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
...چهره اش چهره ی یک پسر بچه نبود، چهره ی یک مرد بود، هم احساس می کردم، هم می دیدم که چهره ی یک مرد را هم تمام و کمال نداشت، بلکه نوعی زنانگی هم در آن دیده می شد، در هر حال چهره اش در آن لحظه، نه به صورت چهره ای مردانه یا کودکانه، نه پیر و نه جوان مرا تحت تاثیر قرار داد. به هر روی چهره ای هزار ساله داشت، بی آن که گذشت زمان تاثیری بر آن گذاشته باشد. آثار زخم های تاریخی کاملا متفاوت با آن چه ما تجربه کرده ایم در این چهره دیده می شد. حیوانات، درختان و یا سیارات شباهتی این گونه ممکن است داشته باشند. هیچ یک از این ها را من آگاهانه نمی دانستم، آن چه را هم اکنون دقیقا به عنوان یک انسان بالغ می گویم احساس نمی کردم، فقط چیزی شبیه آن چه گفتم، شاید خوش قدوقوراه بود، شاید من از او خوشم می آمد شاید هم از او تنفر داشتم، از این هم مطمئن نیستم، و شبیه یک حیوان، با یک روح و یا یک تصویر بود، آری او به گونه ای غیرقابل تصور با بقیه ی ما انسان ها فرق داشت.
بریدۀ کتابهای مرتبط به دمیان
نمایش همهپستهای مرتبط به دمیان
یادداشتها