فرهاد کریمی

فرهاد کریمی

@Dante

7 دنبال شده

16 دنبال کننده

            
          

یادداشت‌ها

نمایش همه
                اصولا ادبیات کلاسیک رو نمیشه به همه پیشنهاد داد. سزار بیروتو هم از این قاعده مستثنی نیست. علتش هم بر میگرده به همون توصیفات زیادی که نویسندگان کلاسیک تو آثارشون به کار میبرن. البته بالزاک تو این کتاب یکم سنت شکنی کرده بود و به جای اینکه روی توصیف محیط وقت بزاره تمرکز خودش رو برده بود روی توصیف حالات و روحیات شخصیت ها که خب این کار باعث شده بود کمی از اون ملال آوری داستان کمتر بشه و خواننده رو تشویق به خوندن ادامه داستان بکنه. کلیت داستان هم بر محوریت زندگی فردی ساده و خوش باور یعنی آقای بیروتو میچرخه که خواهید دید که چطور در دام دوستان شیاد خودش میافته و زندگیشو تباه میکنه. داستان در لایه های خود درس های مهمی همچون ارزش خانواده - دوستی و قناعت رو به خواننده یادآوری میکنه که نکته بسیار مهمیه.
در کل من این کتابو به دوستداران ادبیات کلاسیک پیشنهاد میکنم اما برای بقیه دوستان توصیه من اینه که اگر بخوان این کتابو بخونن اونو مابین خوندن کتابای دیگشون جای بدن.
        

3

                نمیدونم در وصف فوق العاده بودن این کتاب چجوری مطلب بنویسم. زمین یه شاهکار دیگه از امیل زولاست. به جرات میتونم بگم تاثیر گذاریش از ژرمینال بیشتر نباشه کمتر هم نیست و حتی گاهی پا رو از اون هم فراتر میزاره. زمین داستان زندگی روستائیانی هستش که در کنار فقر مطلق خودشون انسانیتی هم براشون باقی نمونده. فساد تباهی خیانت دزدی کینه نفرت غرور و هر آنچه که از انسان طغیانگر وجود داره در این کتاب خلاصه شده. دو سه روزی هست که این کتاب رو تموم اما هنوز هم تاثیر اون در روح و جانم اثر گذاشته و از بشر بودن خودم شرمم میاد.
در مقدمه کتاب هم اومده که بعد از انتشار این کتاب خیلی ها از زولا خرده گرفتن و نقدهای بسیار تندی علیه اون نوشتن. چون چیزی که زولا در زمین ارائه داده با اون ذهنیت زندگی روستائیان ساده و بی آلایشی که قرن ها در ذهن همه هک شده کاملا مغایرت داره.
این کتاب رو من از خوش شانسی یا هر چیزی که میشه اسمشو گذاشت در قفسه خاک خورده کتابخونه پدرم پیدا کردم. ظاهرا سال 1361 فقط یکبار این کتاب توسط انتشارات نیلوفر به زیر چاپ رفته و بعد از اون دیگه تجدید چاپ نشده. فکر هم نمیکنم این کتاب فعلا به چاپ مجدد برسه مگر اینکه با ممیزی و سانسور فراوان که اگر اتفاق بیافته نه تنها بخش زیادی از کتاب رو مجبورن حذف کنن بلکه با این کار محتوای داستان هم دستخوش تغییر خواهد شد. اما خبر خوش اینه که نسخه pdf این کتاب در سایت های مختلف موجود هست. مقایسه که کردم دیدم این نسخه به صورت اسکن شده از همین کتاب اصلی بود. پس قطع به یقین شک نکنین شده همون pdf دانلود کنین و خودتون رو از این تجربه ناب ناتورالیسم خشن و تاریک امیل زولا بی بهره نسازین.
        

6

                با اینکه اشتفان تسوایگ نویسنده و زندگی نامه نویس مورد علاقه من هست و اکثر کتاب هاشو دارم  ولی درباره زندگی نامه ماری آنتوانت نتونست انتظارات منو برآورده کنه. علتش هم بر می گرده به عدم بی طرفی در نوشتن این زندگی نامه بود. تاریخ ثبت کرده که ماری آنتوانت یک ملکه خوش گذران_ عیاش و ولخرج بود. کتاب هم در نیمه اول خودش اینو ثابت کرده و در جای جای اون آنتوانت رو به عنوان یک شخصیت نالایق به عنوان ملکه معرفی می کنه. تا اینجای کار درست،ولی وقتی به بخش دوم جایی که انقلاب فرانسه آغاز میشه و شاه و ملکه قدرت خودشونو از دست میدن می رسیم دیگه از اینجا به بعد آنتوانت میشه یک شخصیت مظلوم _ سیاست مدار و باهوش که به ناحق باهاش بد رفتاری میشه. این تضاد بود که منو دل زده کرد. شاید اتریشی بودن نویسنده بوده که طبعا خواسته یه مقدار از جو منفی پیرامون این ملکه اتریشی کم کنه. در تمام طول کتاب خیلی دوست داشتم درباره جمله معروف آنتوانت که  وقتی بهش گفتن مردم نان ندارند بخورند او نم حواب داد خب کیک بخورند! بشنوم و درباره صحت یا کذب بودن این اتفاق صحبت بشه ولی دریغ از یک اشاره کوتاه.
        

1

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز باشگاهی ندارد.

فعالیت‌ها

4

            بخور و نمیر یک اثر خود زندگینامه‌محور است. اثری که در آن پل اُستر به مسیری می‌پردازد که به چاپ اولین کتابش منتهی می‌شود.
یک خودزندگینامه‌یِ(اوتوبیوگرافی) جذاب با روایت روان و طنازی هایی که مخاطب را در اَوان روایت شکست‌ها به خنده‌ وامی‌دارد.
به شخصه مراحل طی شده توسط پل اُستر را در همین سال‌های ابتدایی زندگی‌ام تا حدی لمس کرده‌ام و از این رو به عنوان کسی که تلاش دارد برای علایقش زمان بگذارد و تمرکز خود را بر این دسته از فعالیت‌ها قرار دهد، کتاب برایم یک سیلی محکم بود. کتاب تلخ اما به جایی که اگر در ذهنتان آرزوی پرداخت به علایق خود را دارید حتما باید آن را مطالعه کنید.
اُستر به شکست‌ها می‌پردازد، به موفقیت‌های کوچک، به لحظات نزدیک شدن به خوشحالی و نرسیدن، به لحظاتی که رخوت‌انگیزند اما در بطن آنها سراسر احساس و هیجان نهفته است، به روز‌های تنگدستی و دوام برای یک روز دیگر اتصال خود را با دنیا برقرار نگه داشتن.
اگر تصور این را دارید که تصمیم‌هایتان در لحظه‌ی انتخاب بهترین ممکن‌شان هستند این کتاب به شما یک راز بزرگ را می‌گوید و آن این است که هیچ تصمیم درستی وجود ندارد.
این کتاب مثل زنجبیل می‌ماند.. گزنده و ناخوشایند اما مفید و پیشگیرانه.
به جوان ها، به کسانی که سودای نوشتن دارند یا آنها که در ابتدای مسیر بزرگسالی‌شان قرار دارند با شدت تمام توصیه می‌کنم که این کتاب را بخوانند.

*ترجمه‌ی دیگری از این کتاب در دست هست با نام دست به دهان(نشر چشمه/ترجمه بهرنگ رجبی) که هر دو ترجمه کاربردی و کیفیت مناسب را دارند. فقط ترجمه نشر افق(بخور و نمیر) حق کپی رایت را در اختیار دارد.
          

1

                تازه رسیدم به شهادت حضرت علی اکبر
هیچوقت دوست نداشتم روضه‌ی مقتل گوش بدم
هیئتمون رو جوری انتخاب کردم که مداح برای اشک گرفتن، روضه‌ی مقتل و روضه‌ی باز نخونن..
ولی الان با این کتاب، احساس می کنم پیر میشم تا تموم بشه!
۴ روزه دارم وقایع روز عاشورا رو میخونم ولی هنوز غم و ماتم اصلی مونده 😣
        

25

2

8

0

1

6