معرفی کتاب گتسبی بزرگ اثر اف. اسکات فیتزجرالد مترجم معصومه مظاهری

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
21
خواندهام
687
خواهم خواند
248
نسخههای دیگر
نمایش همهتوضیحات
این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.
رمان گتسبی بزرگ اثر اسکات فیتس جرالد یکی از آثار برجسته ادبیات آمریکا در قرن بیستم به شمار میآید. این اثر پرشور و کلاسیک بارها و بارها تجدید چاپ شده و در دانشگاهها و محافل ادبی جهان مورد بحث قرار گرفته است. کنت تاینان، هنرشناس انگلیسی گتسبی بزرگ را «کتابی که از تارک شاه موج آمریکایی به ساحل افکنده شده و برای همه ما جاذبه ای آنی و ماندنی دارد» توصیف میکند. ماجراهای این کتاب در نیویورک و لانگ آیلند و در تابستان سال ۱۹۲۲ اتفاق میافتد؛ پس از رشد اقتصادی بیسابقه آمریکا که به دنبال هرجومرج جنگ جهانی اول پدید آمده بود. شکوفایی اقتصادی این دوران باعث افزایش شمار میلیونرهای آمریکا شد. عدهای از این میلیونرها ثروت خود را از طریق قاچاق و فروش غیرقانونی مشروبات الکلی به دست آورده بودند که گتسبی، شخصیت اصلی رمان فیتزجرالد نیز یکی از آنهاست. فیتز جرالد هرچند همچون یکی از شخصیتهای داستانش، نیک کراوی، ثروت و زرقوبرق آن دوران را میستود، ولی با سقوط اخلاقی ناشی از آن مخالف بود. داستان رمان گتسبی بزرگ از زندگی مرموز یک ثروتمند آمریکایی آغاز میشود، درونمایهای عاشقانه به خود میگیرد و در نهایت همزمان با روایت پیچیدگیهای روابط درهمتنیده شخصیتها و اتفاقاتی که برایشان میافتد، بنیانهای اخلاقی جامعه آن روز آمریکا را به چالش میکشد. چاپ اول گتسبی بزرگ چندان موفق نبود و در مدت ۱۵ سال باقیمانده از عمر فیتز جرالد تنها نزدیک به ۲۵٬۰۰۰ جلد از آن به فروش رسید. اما پس از جنگ، در حالی که نویسنده رمان نیز درگذشته بود، در سالهای ۱۹۴۵ و ۱۹۵۳ تجدید چاپ شد و بلافاصله خوانندگان و طرفداران بسیاری یافت. در سال ۱۹۹۸، هیئت دبیران مادرن لایبرری گتسبی بزرگ را بهترین رمان آمریکایی قرن بیستم و دومین رمان برتر انگلیسی زبان در این قرن اعلام کرد. گتسبی بزرگ اکنون یکی از بزرگترین رمانهای آمریکایی بهشمار میرود و آن را در مدارس و دانشگاههای سراسر جهان، در رشته ادبیات آمریکا، تدریس میکنند. همچنین از روی این رمان فیلمهای متعددی نیز ساخته شده است.
1001 رمانی که باید قبل از مرگ بخوانید ادبیات آمریکا ادبیات اقتباسی ادبیات کلاسیک برترین آثار تبدیل شده به فیلم و سریال برترین رمان های انگلیسی گاردین پرفروش ترین کتاب ها پرفروش های ایران کتاب جریان سیال ذهن داستان درام داستان عاشقانه دهه 1920 میلادی صد رمان برتر مدرن لایبرری به انتخاب مخاطبین صد رمان برتر مدرن لایبرری به انتخاب منتقدین صد کتاب قرن لوموند فهرست برترین آثار داستانی جریان سیال ذهن فهرست برترین رمان ها در بریتانیا فهرست برترین رمان های عاشقانه کتاب هایی که به بیشترین زبان های دنیا ترجمه شده اند
بریدۀ کتابهای مرتبط به گتسبی بزرگ
نمایش همهپستهای مرتبط به گتسبی بزرگ
یادداشتها
1401/5/15
1401/5/6
1401/2/16
1401/3/11
1401/5/17
1401/10/24
1402/1/13
1401/5/19
1402/5/30
کتاب گتسبی بزرگ نوشته اسکات فیتزجرالد است و در سال 1925 نوشته شده است. کتاب صوتی این اثر 6 ساعت و 59 دقیقه است و راوی آن آقای آرمان سلطان زاده می باشد که ویژگی های معمول روایت های ایشان را دارد که مهم ترین آن صداسازی برای شخصیت ها است. ترجمه این کتاب من حیث المجموع بد نبود ولی خوب هم نیست. بعضی مواقع گنگ می شود. من 2 ترجمه را همزمان نگاه می کردم تا مقداری بفهمم قضیه چیست... دو فیلم هم از این کتاب ساخته شده است که من فعلا تمایلی به دیدن آن ندارم به اندازه کافی بی ناموسی خواندم و شنیدم و دیدن را به زمانی که اعصاب داشتم موکول می کنم، البته اگر نبینم و نبینید بهتر باشد مگر اینکه خوشتان بیاید، واقعا خوشتان می آید؟! این کتاب را ظاهرا بیل گیتس معرفی کرده است. از کتاب های پرفروش تاریخ است و حدود 30 میلیون نسخه فروخته است ولی به نظرم شاید ارزشش را نداشته باشد. داستان مربوط به دوران ممنوعیت الکل است. داستان عشق مثلثی شخصیت های مختلف است که من ازش خوشم نمی آید(اصلا مگر کسی خوشش می آید؟😐) چون اعصابم را خرد کرد با اجازه تان کلیت داستان را می نویسم: قضیه از این قرار است که ما یک شخصیت نیمه فضول داریم به نام نیک کاراوی که خیلی علاقه به دانستن زیر و بم زندگی ملت دارد و به طور ناخواسته در جریان داستان ملت قرار می گیرد. برای کار از غرب به شرق می آید و به دیدن فک و فامیل(دی زی) و دوست دوران دانشگاهش تام بوکانن در نیویورک می رود. خب بی ناموسی شروع می شود. تام زیدی دارد به نام مرتل که او شوهر دارد(تف به اون ذاتتان). این دو هرزه در نیویورک آپارتمان دارند که با یکدیگر خلوت می کنند با این تفاوت که شوهر مرتل نمی داند ولی زن تام می داند. مرتل عقده ای است. فکر کنم یک جا هم اشاره ای به بچه داشتن می کند. ظاهرا قبل از هرزگی شوهرش را دوست داشته است.(در این کتاب زن و شوهر سالم ندیدم که البته نویسنده هم در جایی به آن اشاره می کند.) این یک قسمت از داستان است. می رویم به گذشته و 5 سال قبل ، زنِ تام عاشق یک خری بوده به نام گتسبی که آه در بساط نداشت. بنابر شرایط این دو نفر با هم ازدواج نمی کنند. گتسبی وارد قمار و فروش الکل تقلبی می شود(دوران ممنوعیت الکل در آمریکا است) و خرپول می شود. و آینده ای که برای خود از دوران نوجوانی ترسیم کرده بود را می سازد و شخصیت جدیدی از خود را ارائه می دهد که راست و دروغ را با هم مخلوط می کند و تحویل ملت می دهد(یک جورایی به ملت می گوید بچه پولدار و آقازاده است که اینطور نیست پسر یک کشاورز فقیر بوده است یا می گوید در آکسفورد درس خوانده درحالی که چندماه بیشتر در آنجا نبوده است). گتسبی خانه بزرگی را در وست اگ می خرد تا نزدیک دی زی باشد و منتظر فرصتی است که ارتباط بگیرد. هر روز در آن خانه جشن و الواطی به راه است به این امید که دی زی هم یک بار به جشن او بیاید. این ارتباط به وسیله نیک و دختری به نام خانم بیکر مهیا می شود و خلوت ها شکل می گیرد و اشک و آه ...(خون از چشم تان بیایید!) این دو هرزه نیز برنامه می ریزند که که قضیه را به تام بگویند و سپس با هم ازدواج کنند و بروند مانند دو مرغ عشق یک گوشه مثل سگ بمیرند! اما قضیه به هم می خورد زیرا تام پته گتسبی را روی آب می ریزد و عنوان می کند که او پدرسوخته ای است که دومی ندارد و همچنین یادآوری می کند که دی زی و او عاشق هم بوده اند و دی زی یک مقدار سر عقل می آید(این دو هرزه بچه هم دارند!). «اما جردن کنارم بود، کسی که برخلاف دی زی آنقدر عاقل بود که رویاهای خاک خورده قدیم را از دورانی به دوران دیگر نبرد» در همین حین آقای ویلسون می فهمد که زنش هرزه است و دیوانه می شود و زن را در اتاق زندانی می کند و می خواهد از آن شهر برود. مرتل فرار می کند ... پس از آن جر و بحث صورت گرفته در هتل بین هرزه های پولدار، دی زی و گتسبی با ماشین گتسبی در حالی که دی زی پشت فرمان است مرتل، زید تام را زیر می گیرند و پخ پخ آقای ویلسون که آمپرش ترکیده است ماشینی که زن هرزه اش را زیر گرفته به یاد دارد و در پی آن است. تام به او می گوید گتسبی مالک ماشین است. آقای ویلسون اول گتسبی و بعد خودش را می کشد. گتسبی را مثل سگ چال می کنند. پدر گتسبی، نیک، یک پیرمرد دیگر و خدمتکاران در تشییع هستند و کس دیگری نمی آید. به جهنم! حقیقتا نفهمیدم چرا این کتاب را نوشته است. غرور و تبختر بچه مایه دارهای آن رمان را نکوهش کند؟ بی ناموسی را تقبیح کند؟ یا اون چیزهایی که آخر کتاب گقته است و من نفهمیدم یعنی چه شاید معنی آن همان نقل قولی است که در بالا ذکر کردم یا صرفا یک داستان برای سرگرمی است؟(کدام سرگرمی؟)
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.