نفیسه سادات موسوی

نفیسه سادات موسوی

پدیدآور کتابدار بلاگر
@nafisemousavi23

23 دنبال شده

317 دنبال کننده

            مادر، شاعر، نویسنده، منتقد ادبی، مروج کتاب 
          
extinct23
nafisemousavi23

کتاب‌های نویسنده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        کتاب مال سال ۲۰۲۱ عه و توی همین سه‌سال و نیم که از انتشارش می‌گذره، یه چیزایی توی دنیای تکنولوژی تغییرات جدی کردن اما با توجه به اینکه پادکست با عمر ده، پونزده‌ساله‌ش هم‌چنان یه رسانه جدید به حساب میاد، بیش از ۹۰ درصد محتوای کتاب، همچنان کاربردی و بدردبخوره.

بهترین ویژگی کتاب اینه که نویسنده‌هاش سه‌نفری هستن که ده سال تجربه پادکستری دارن، از فاجعه تا فوق‌العاده و توی این ده سال، میزبان ژانرها، موضوعات و سبک‌های مختلفی بودن و از ابزارهای متنوعی استفاده کنن و خلاصه الان حق اظهار نظر دارن. 

البته چندبخش خیلی دقیق درباره ابزار فنی (میکروفون و تجهیزات مورد نیاز)، نرم‌افزاری و مساله مهم آهنگ (از کپی‌رایت تا همه چیز) حرف زده شده که بنظرم اونا وقتی آدم واقعا بیفته تو دل کار، قابل فهم میشن براش.

شما رو نمیدونم ولی من به عنوان یه علاقمند به پادکست و البته علاقمند به حرف زدن، با خوندن این کتاب حسابی وسوسه شدم که در حد تلاش هم که شده یه سری به این دنیا بزنم.
      

2

7

        دوجان بیست روایت از بارداری یا انتظار برای باردارشدنه. روایت‌هایی که اونقدر تنوع موضوعی و شرایطی دارن که آدم رو از حبابی که توش نشسته (و منحصر به تجربیات خودشه و اطرافیانشه) میکشه بیرون. یه جاهایی شیرین و ذوق‌ناک میشه و یه‌جاهایی تلخ و اشک‌آلود‌. احتمالا هرکسی هم خودشو یه جا لای سطرهای یکی از این روایت‌ها پیدا می‌کنه و انگار با عوض کردن اسم آدمهای اون روایت، قصه زندگی خودش پیش روشه‌.

با همه این‌ها من #کتاب رو کم دوست داشتم. با اینکه واقعا مجموعه روایت، گونه ادبی مورد علاقه‌مه ولی عریان‌نویسی‌های محتوایی روایت‌ها برام اذیت‌کننده بود.مخصوصا توی روایت‌هایی که قهرمان قصه نابارور بود یا شرایط سختی داشت برای بارداری. به عنوان آدمی با اندک ذوق ادبی فکر میکنم میشد کمی پرده‌پوشانه‌تر از روند منجر به تجربه بارداری نوشت‌. هرچند شاید همین نقطه تمایز و قوت کتاب باشه از نگاه دیگه‌ای. نوشتن بی‌پرده از فکرهایی که توی سر یه زن می‌گذره، وقتی قلبا مایله که مادر بشه. استرس‌هاش و نگرانی‌هاش و حساب‌کتاب‌هاش و هزارتا چیز دیگه که نه فقط یه زن، بلکه فقط زنی تو شرایط خاص و سخت ممکنه درباره‌شون بدونه.
      

2

        این کتاب، به قلم بک‌سهی و از نشر دانش‌آفرین با ترجمه الهه علوی ثبت جلسات درمانی یه آدم معمولی و ناکامله، که طی ده سال مراجعه مستمر به روان‌درمانگر نوشته (این‌جوری که جلسات رو ضبط می‌کرده و بعدا پیاده میکرده)

از یه جنبه‌هایی خیلی خوبه. با صدای بلند چیزهایی رو درباره حسادت، توقع، خجالت، حقارت، خودسرزنشی و .... به زبون میاره که احتمالا مایی که دچارشونیم هیچوقت درباره ش اینقدر رک حرف نمیزنیم و همین باعث میشه واکاوی و بررسی ریز به ریزشون توی وجود خودمون یه چراغ‌هایی رو روشن کنه. حداقل سرنخ داشته باشیم که بدونیم چه مسائل به ظاهر روتین و ساده‌ای که سالهاست همراهمونه، در حقیقت اختلال یا مورد قابل درمان هستن و ما نیستن! 

اما خب از یه جنبه‌هایی حوصله سر بر میشد‌ اونجاهایی که مساله‌ای که نویسنده درباره‌ش حرف میزد توی زندگی و خودمون پیدا نمیکردیم و برامون جالب نبود دنبال کردنش.

در کل اگه اهل تراپی و مشاوره نیستید، خوندنش بهتر از نخوندنشه‌. چون متوجهمون میکنه که درمانگر چه ضرورتی داره و کمترین کاری که میتونه بکنه برامون هم چقدر باارزشه. اما اگه بعنوان رمان و فراغت میخواید بیاید سراغش، قطعا #پیشنهاد_نمیشه
      

3

        درباره قهرمان اثر میتوان گفت که انتخاب قهرمانی که نقص ها و ضعف هایی هم دارد ( و اصطلاحا خیلی بچه مثبت نیست) برای ادبیات نوجوان پسندیده است و در این کتاب به خوبی رعایت شده و اجازه نمیدهد مخاطب از قهرمان دور شود و حسابی با او همذات پنداری می کند. 
از طرفی در لایه های محتوایی کتاب، که حول و حوش انقلاب اسلامی می چرخد، مردمی بودن که از شاخصه های اصلی انقلاب ماست به خوبی نمایش داده شده است.
المان های بومی زیست در روستا به خوبی رعایت شده و قاعده مرکزگریزی که برای مخاطب نوجوان خوب است هم در کتاب پررنگ است. 
در بخش هایی که محتوا به سمت مسائل اعتقادی و دینی می رود با زبانی ساده و استدلالی از زبان شیخ علی درباره معاد و اصول دین نکته هایی در دل داستان گنجانده شده که از قضا خوش هم نشسته اند. 
تناقض ادعاها و رفتار واقعی شاه را هم به تصویر کشیده بود. 
هم چنین طنزی ظریف و متناسب با این گروه سنی هم در کتاب جریان داشت . 
در کل اثری خوب و تاثیرگذار اما غیر شعارزده است .
      

7

        راستش به خاطر وایب کتاب‌طورش خریدمش. نگران  بودم که ادبیات کره تینیجری باشه. ولی کتاب، عمیق‌تر از اینا بود.دلم نمیومد تند بخونمش و هی وقفه عمدی مینداختم و به چیزایی که خونده بودم فکر می‌کردم.

داستان یه خطی کتاب اینه: دختری که از کار کارمندیش استعفا میده تا رویای کتاب‌فروشی زدنش رو محقق کنه. کلا تو همین کتاب‌فروشی میگذره با شخصیتای محدود. مثل یه تراپیست با آدم رفتار می‌کنه. مجبورت می‌کنه به چیزایی که ازشون می‌ترسی، فکر کنی؛ با خودت روراست باشی و  دنبال خودت بگردی وسط مشغله‌های رنگارنگی که به اسم زندگی ریختی سر خودت. (آدم جوگیری نیستم ولی خوندن این کتاب بهم جرات استعفا داد از کاری که برام فرسایشی شده بود، بدون اینکه ترس بعدش چیکار کنم بتونه مانعم شه)

همه شخصیتای این کتاب، قدمای کوچیکی رو به جلو برمیدارن، چه یادگرفتن کار جدید باشه، چه ایجاد یه تغییر تو زندگی.حتی ممکنه کاری که میکنن با تعریف جامعه از موفقیت خیلی فاصله داشته باشه. قضاوت بقیه براشون مهم نیست و تلاششون و رضایتشون از جایی که هستن معیار سنجش حال خوبشونه.
      

5

5

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.