معرفی کتاب دشواری مبارک اثر undefined

دشواری مبارک

دشواری مبارک

3.8
13 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

14

خواهم خواند

14

شابک
9786000355548
تعداد صفحات
170
تاریخ انتشار
1403/12/19

توضیحات

        کتاب شامل خرده‌روایت‌ایی از انفجار پیجرها در بین نیروهای حزب‌الله لبنان است که در شهریور 1403 اتفاق افتاد. راویان روایت‌ها مادران، همسران، دختران و خانواده‌ها هستند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به دشواری مبارک

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به دشواری مبارک

پست‌های مرتبط به دشواری مبارک

یادداشت‌ها

بعد از نما
          بعد از نمایشگاه کتاب اتفاقی فهمیدم که یک سالی هست این کتاب راجع به مجروحین حادثه پیجرها منتشر شده..با این که با علاقه کتاب های خانم غفار حدادی را دنبال میکنم و نثرشان عجیب به دلم مینشیند عکس جلدش را که دیدم فهمیدم خواندنش کار من نیست و کلا سراغش را هم نگرفتم.
***
دو روزی هست که شایعاتی پخش شده که ممکن است شبیه این حادثه اینجا هم تکرار شود. حس کردم الان وقتش رسیده که بخوانمش. دیروز یک سر رفتم سوره مهر و خریدمش.. از شروع جنگ تحمیلی دوم مراقبه میکنم که گریه نکنم! همه اش میگویم الان باید قلبم را سرد و ذهنم را گرم نگه دارم تا ان شاء اللّٰه بعد از پیروزی و نابودی دشمن... با قلبی سرد یک روزه همه اش را خواندم به امید آنکه نکته ای از آن در این شرایط به کارمان بیاید.
***
در حالی که خواندن این کتاب را به همه توصیه نمیکنم، میگویم که اگر دوست دارید توسل و توکل عمیق را یاد بگیرید و با عزیزان خدا روی زمین آشنا شوید که چطور تسلیم امر او شده اند، این کتاب را بخوانید..
        

4

          درباره کتاب «دشواری مبارک» نوشته فائضه غفارحدادی

در میان ده‌ها حادثه بی‌صدایی که جهان را تکان داده‌اند اما بی‌روایت مانده‌اند، انفجار پیجرها در لبنان یکی از غریب‌ترین و تلخ‌ترین‌هاست؛ عملیاتی پیچیده، با زخمی‌های عمیق و مادام‌العمر.
عملیاتی تروریستی که در آن، دستگاه‌هایی کوچک و ظاهراً بی‌ضرر، به‌صورت هم‌زمان و از راه دور منفجر شدند و جان یا بینایی ده‌ها رزمنده را گرفتند؛ بی‌صدا، بی‌دود، بی‌نشان.
کتاب «دشواری مبارک» تلاشی است برای بیرون کشیدن روایت از دل همین خاموشی؛ صدایی انسانی از زنانی که چشم در چشم مصیبت ایستاده‌اند و هنوز هم، به‌جای زخم، از زندگی پای آرمان و اعتقاد حرف می‌زنند.
این اثر شامل چهل خرده‌روایت از خانواده‌هایی است که زندگی‌شان با یک لحظه انفجار، به «قبل» و «بعد» تقسیم شد. نویسنده با همراهی و هم‌نفَسی، به میان مادران و همسرانی رفته که عزیزان‌شان به‌خاطر همین انفجارها جانباز شده‌اند، با چشم‌هایی که دیگر نمی‌بینند، با دست‌هایی که دیگر کامل نیست، و با چهره‌هایی که دیگر آشنا نیستند. روایت‌ها کوتاه و ساده‌اند، آن‌قدر صادق که خواننده را بی‌صدا می‌لرزانند.
در دل روایت‌ها، چیزی فراتر از سوگ و درد جریان دارد: انتخاب. انتخاب ایستادن در کنار مقاومت، انتخاب زندگی‌کردن با نقصی که «مبارک» است.
 چند روایت برجسته‌ترند: روایت مادری ایرانی که پسرش در لبنان مستقر بوده و از قربانیان این عملیات است و دختری که پس از وقوع انفجار، علی‌رغم پس‌گرفتن خواستگاری از سوی خانواده پسر، همچنان اصرار دارد با او ازدواج کند.
کتاب کم‌حجم و راحت‌الحلقوم است. حدود دو ساعت زمان کافی است تا آن را بخوانید، اما تأثیرش، بسیار فراتر از این دو ساعت با شما خواهد ماند.
        

9

          کتاب دشواری را دشوار خواندم. گاهی با اشک، گاهی سردرد، گاهی لبخند... کتاب، کتاب رنج و امید است. کتاب ایمان و صبر. باید با اهالی مقاومت دمخور بوده باشید تا روایت‌ها را باور کنید وگرنه گاهی ممکن است خیال کنید نویسنده اسطوره سازی کرده!
کتاب به لحاظ قلم ساده و بسیط است، نویسنده خودش را از وسط ماجراها بیرون کشیده و بیشتر شبیه یک دوربین عکاسی صحنه‌ها را بازسازی و جمله‌های راوی را بازنویسی کرده و گاهی حتی شاید فقط ترجمه!
کتاب حرف زیاد برای گفتن دارد اما زخم وقایع آنقدر عمیق است که باید با احتیاط خواندنش را توصیه کرد.
کتاب را دوست داشتم
برای ثبت جنایتی غریب در قرن بیستم
برای آنکه بدانم اهل مقاومت بودن چگونه است
و مهم تر از همه اینکه چگونه فرزندانم را سرباز مسلمان شیعه تربیت کنم!
کتاب را جز یکی-دو روایت، مادران و همسران جانبازان پیجری روایت کرده اند... جانبازانی که بعد از یک تصمیم وحشیانه و یک جنایت جنگی توسط رژیم صهیونیستی، تا همیشه از داشتن چشم و دست محروم شده اند... 
ماجرا، ماجرای لحظه‌ی انفجار ۴۰ تا از ۴هزار پیجر است...
        

5