آمنه آزاد

تاریخ عضویت:

آبان 1401

آمنه آزاد

@amazad71

73 دنبال شده

11 دنبال کننده

                مادر کتابخوار
              

یادداشت‌ها

آمنه آزاد

آمنه آزاد

6 روز پیش

        اگر ما ایرانی‌ها در زمان صلح و آرامش ادعا داریم کودکانمان را با روحیه‌ی مقاومت و ظلم‌ستیزی بار می‌آوریم، لبنانی‌ها زیر بمب‌های دشمن و در شرایط ناامنی و جنگ داخلی و شهادت هر روزه‌ی اعضای خانواده و همسایه و فامیل، کودکانشان را با این روحیه تربیت می‌کنند. 
برای منِ تازه‌مادر، شاید جذاب‌ترین بخش زندگی عایده نوع مادری کردنش است. اینکه چگونه از زمان تولد و یا حتی قبل از مادر شدن، روحیه‌ی شجاعت و مقاومت و آرمانخواهی و عدالت‌طلبی را با ذره ذره‌ی وجود فرزندانش درمی‌آمیزد. چگونه محمدعلی و علی را با اشتیاق و یقین می‌فرستد به جنگ با دشمن صهیونیست و چطور روبه‌روی گنبد طلای امام رضا(علیه‌السلام) برای شهادت فرزندی که به جانش بسته است، دعا می‌کند. 
عایده مادر علیِ 17 ساله است که به حزب‌الله پیوست و در این راه مقدس شهید شد. 
کتاب از زمان کودکی عایده را روایت می‌کند تا ازدواج و مادری و بزرگ شدن بچه‌ها و شهادت علی.
در سراسر کتاب روحیه‌ی مقاومت موج می‌زند. تازه می‌فهمی جهاد و شهادت جزئی از فرهنگ و زندگی روزمره‌ی شیعیان لبنان است. 
اگر روزی گذرم به بیروت بیفتد، مطمئنا یکی از برنامه‌هایم دیدار با عایده سرور است. مادری که دوست دارم باشم!
      

2

        از آن کتاب‌هایی که نمی‌شود لحظه‌ای زمین گذاشتش...
در ناتا نویسنده دستت را می‌گیرد و پا به پای کنیزکی سیه‌چرده، از سرزمینی دور تو را عبور می‌دهد و تا به حجازِ جاهلیت می‌رساند و جرعه جرعه رنج بردگی را به کامت می‌ریزد. و بعد، با طلوع پیامبر آخرالزمان و مهربانی‌اش، حلاوت مسلمانی را به جانت می‌نشاند. مردان با زنانشان نرم‌خو می‌شوند و اربابان با بردگانشان هم‌سفره. ماریه‌ی مطبخ‌نشینِ تحقیرشده، حالا همسایه ی نورِ چشم پیامبر می‌شود و شاهد تمام وقایع کوچه‌های مدینه است. وفات پیامبر را به سوگ می‌نشیند و از سقیفه دلش خون می‌شود و از دیدن علیِ دست‌بسته بر سر می‌کوبد و از ماتم فاطمه جان می‌دهد.
آنجا که غدیر را روایت می‌کند، شوق تمام عالم به جانت می‌ریزد و آنجا که روضه‌ی درِ سوخته و پهلوی شکسته و بازوی کبود را می‌خواند، جگرت را می‌سوزاند...
ناتا رمانی‌ست که قطعا ارزش خواندن دارد و معرفت می‌افزاید.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

        شیرینی قلم صادق کرمیار در نامیرا هنوز زیر زبانم است و می‌دانستم این بار هم قرار است شگفت‌زده شوم. مردان نامرئی داستان مردان مظلوم و دلیر شناسایی است در سال‌های جنگ... کرمیار در مردان نامرئی جنگ را از زاویه‌ای جدید نگاه کرده، زاویه‌ای که تا امروز خیلی کمتر دیده‌ایم. در عین اینکه به روایت صحنه‌های شورانگیز ایثار و فداکاری رزمندگان می‌پردازد، جنگ را آسیب‌شناسی هم می‌کند، از نگاه فرماندهان هم به آن می‌پردازد، بعضا تحلیل‌ها و عملکرد فرماندهان را نقد می‌کند، تا آنجا که به جام زهر می‌رسد و پیام تاریخی امام و غم و حسرت مانده بر دل رزمندگان... 
روایت سالهای آخر جنگ است و عملیات عاشورا و کمبودهای مادی جبهه و جاسوسان ستون پنجم و شهادت‌ها و جانبازی‌های مظلومانه و منفعت‌طلبی عده‌ای در پشت جبهه...
شخصیت اصلی علی حسینی است که در حالی که چرخ ویلچرش لای میله‌ی پل روی نهر دزاشیب گیر کرده، ذهنش می‌پرد به خاطرات جنگ... و تمام کتاب فلاش‌بک‌های علی حسینی به جبهه است. روزهایی که با رفقایش دل از دنیا و مافیها بریده بوده‌اند و همه‌ی زندگیشان جنگ و جبهه بوده...
به صورت رفت و برگشتی به میان عراقی‌ها می‌رود و جنگ را از نگاه آنها و فرماندهانشان نیز روایت می‌کند.
مردان نامرئی را بسیااااار دوست دارم و خواندنش را به همه، اعم از نوجوان و بزرگسال پیشنهاد می‌کنم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.