معرفی کتاب عایده اثر محبوبه السادات رضوی نیا

در حال خواندن
5
خواندهام
17
خواهم خواند
18
توضیحات
این کتاب به زندگی «عایده سرور» مادر شهید «علی اسماعیل» از اعضای حزبالله لبنان میپردازد و زندگی او را از کودکی تا شهادت فرزند هفده سالهاش برای مخاطب روایت میکند. عایده از اهالی لبنان، از کودکی علاقه زیادی به حجاب و انجام فعالیتهای دینی داشت. او با وجود مخالفتهای شدید مادرش چادر سر میکند و با داشتن زمینههای مذهبی به حزبالله میپیوندد. عایده با یکی از اعضای حزبالله ازدواج میکند. او صاحب سه فرزند میشود که یکی از آنها در هفده سالگی به شهود و کراماتی عجیبی دست پیدا میکند و به شهادت میرسد. یکی از کرامات شهید علی اسماعیل که رضوینیا در مقدمه به آن اشاره کرده رایحه خوشی است که بعد از تیر خوردن علی در قله شمالی از خون او اطراف را پر میکند.
بریدۀ کتابهای مرتبط به عایده
نمایش همهلیستهای مرتبط به عایده
یادداشتها
1403/10/8
1403/12/12
نثر این کتاب طوری بود که در چندین صفحه سرعت مطالعه را کم میکرد، ولی در کل زبان روایت و ویرایش خوب بود. داستان از زبان «عایده» که دختری لبنانی و شیعه است، روایت میشود. او مادربزرگی دارد نابینا، که مورد احترام مردم کفرا است، زیرا بسیار مقید و مومن است و حکایتهایی جالب و معنوی از او نقل شده است. «عایده» ابتدا نزد زن همسایه که سنی است، با نماز و حجاب آشنا میشود و سپس هنگام دیدار مادربزرگش در روستا، از او نماز و بسیاری از احکام و دستورات و اطلاعات لازم را فرامیگیرد و با وجود مخالفت مادرش، با اصرار محجبه و چادری میشود و با پسری که عضو مقاومت اسلامی لبنان است، ازدواج میکند. داییهای «عایده» هم مومن و اهل نماز و مسجد هستند، اما مادرش به دلیل زندگی در بیروت، از فضای دین و مذهب کمی جدا شده و بیرون آمده است و با توصیۀ برادر بزرگتر و مادرش ـ یعنی دایی و مادربزرگ «عایده» ـ دوباره به نماز و دین روی میآورد. «عایده» سه فرزند دارد که پسر اولش محمدعلی عضو مقاومت است و پسر دومش علی هم با حمایت خانواده، بهویژه مادر و راهنمایی برادر بزرگترش به مقاومت میپیوندد و در هفده سالگی در سوریه به دست تکفیریها به شهادت میرسد. بیشتر ماجراهای کتاب به زندگی علی میپردازد؛ از پیش از تولدش تا تولد و درسخواندن و شیطنتهایش و بزرگ شدن و پیوستنش به مقاومت اسلامی لبنان و دیدن دورههای مختلف رزمی، عقیدتی و فرهنگی و رسیدن به جایی که تنها آرزوی شهادت را دارد. ماجراهای کتاب خواندنی است و شیرینی خاصی دارد و زندگی خانوادۀ یک شهید لبنانی، بهویژه مادر شهید را حکایت میکند. سخنان، روحیه و سبک زندگی ایمانی و اسلامی «عایده» که خانوادۀ خودش و همسرش را هم تحت تاثیر قرار میدهد، بسیار زیبا و بیپرده به تصویر کشیده شده و مرحله به مرحله، سیر رشد روحی و معنوی این بانوی لبنانی و مادر شهید را به خوبی نشان داده و بیان کرده است. انسان با خواندن این کتاب از روحیۀ این زن مسلمان تعجب میکند که چطور برای فرزندش دعا میکند و از امام رضا علیهالسلام، شهادت پسر جوانش را طلب میکند! اگر در اطراف خودمان چنین انسانهای با ایمانی از زن و مرد را ندیده بودم، چه بسا تصور میکردم که اینها همه نمایش و شعارند و چنین انسانهایی را نمیتوان در روی زمین یافت و مشاهده کرد و تنها در افسانهها و قصهها میتوان پیداشان کرد. در جایجایِ کتاب، بهویژه بخش شهادت همرزمان علی و بعد شهادت خودِ علی، اشک بدون اجازه سرازیر میشود؛ آن هم نه به دلیل فرم خاص روایت یا هنر نویسنده؛ بلکه به جهت عریانی خلوص و شهامت و شجاعت انسانهایی که جز به خدا، پیامبر (ص) و اهلبیت طاهرینش (ع) و مبارزه با دشمنان به چیزی نمیاندیشند و با وجود سرزنش بعضی اطرافیان و اهالی محل، راه خودشان را با قدرت میروند و ابدا به این سخنان توجهی نمیکنند. من این کتاب را نخریدم و جایی و طوری هدیه گرفتم که بسیار عجیب و باورنکردنی است! راست است که هیچ برگی بدون حکمت از درخت نمیافتد و هیچ چیز در زندگی اتفاقی نیست! وقتی پس از خواندن اینگونه کتابها، انسان با خودش خلوت میکند، میاندیشد که من کجای این مسیری که پذیرفتهام و قبولش دارم؛ ایستادهام و فردا چه پاسخی برای خدای خودم، رسول خدا (ص) و اهل بیت (ع) و به ویژه امام زمانم (عج) دارم؟ و ای کاش اثرِ این تامّل و تدبّر فوری و آنی، برای همیشه در روح و جانمان بمانَد و ما را به راه درست و مستقیم رهنمون گردد. انشاءالله! به روح شهید علی عباس اسماعیل و دیگر شهدای مقاومت و بهویژه سید مقاومت شهید سیدحسن نصرالله و دوستان شهیدم و تمام شهدا درود میفرستم و آرزو میکنم که ما نیز بتوانیم در این مسیر الهی قدم بگذاریم و از یاران امام زمان (عج) باشیم و در نهایت فیض عظیم شهادت نصیب ما هم بشود. آمین رب العالمین. ـــــــــــــــــــ پینوشت: از تمام دوستان عزیزی که این نوشتار را مشاهده کرده و خواندهاند، سپاس گزارم و انتظار ندارم که همۀ خوانندگان متن، این کتاب را بپسندند و از آن لذت ببرند؛ زیرا؛ ـ دین، آیین، اعتقادات، دیدگاه و سلیقۀ افراد متفاوت است. ـ میزان رشد و پیشرفت انسانها در معنویات یکسان نیست و وقتی کسی حتی یک ماجرای کوچک معنوی را از نزدیک و شخصا تجربه نکرده باشد، شاید هیچ یک از این مطالب را باور نکند. من ضمن احترام به نظرات تمام عزیزان، حرف دلم را زدم و خوشحال میشوم که نقطه نظرات شما را هم در این مورد بشنوم.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.