منصوره مصطفی زاده

منصوره مصطفی زاده

پدیدآور کتابدار بلاگر
@motherlydays

32 دنبال شده

2,426 دنبال کننده

Motherlydays

کتاب‌های نویسنده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        سال‌های اول روزه گرفتن دخترها، روزها خیلی کشدارتر بودند. هرچه با خواب و فیلم و کاردستی روز را سپری می‌کردیم، باز کم می‌آمد. بچه روزه‌دار هم حوصله خواندن کتاب سنگین را ندارد.
پارسال بود که فکر کردم وقتی بچه‌ها این قدر طالب کتاب راحت‌خوان و طنز هستند، و این قدر کتاب درباره ماه رمضان کمیاب است، و فرهنگ ایرانیِ رمضان نایاب... چرا خودم ننویسم؟! آن وقت بود که مجموعه‌ی آشپزهای گرسنه متولد شد.
یک کتاب داستان طنز، درباره خواهر و برادر دبستانی که قرار است روزه بگیرند ولی مامان و بابا هردو تا  افطار به خانه نمی‌رسند! مامان هم تاکید کرده بچه‌ها دست به چیزی در آشپزخانه نزنند، اما کدام بچه‌ای هست که به این حرفِ مامان گوش کند؟!😁
آشپزی‌های بچه‌ها با کلی اتفاق دیگر قاطی می‌شود و ماجراهای خنده‌داری شکل می‌گیرد.
کتاب دوم، کتابچه‌ی آشپزیِ همان غذاهایی ست که بچه‌ها در داستان درست می‌کردند!
همان کتاب را اگر از انتها باز کنید، یک دفترچه برنامه‌ریزی پلنر است ویژه ماه رمضان.
همه چیز آماده ست برای یک ماه رمضان بامزه!
      

37

        این کتاب با همه کتابهای دیگر فرق میکند. کتابهای زیادی درباره داعش نوشته شده است. حتی کتابهای زیادی هستند که با داعشی‌ها مصاحبه گرفته‌اند. و کتابهای زیادی هستند که به دنبال این سوال با داعشی‌ها مصاحبه کرده‌اند که: «چی شد که حاضر شدی با چنان شقاوتی مردم را بکشی؟!» با این حال بیشتر آن‌ها سراغ مهاجرین (خارجی‌هایی که به داعش پیوستند) رفته‌اند و با رویکرد انسان‌گرا فقط می‌خواستند بدانند چطور یکی از قلب اروپا  می‌رود هزاران کیلومتر آن طرف‌تر تا انسانهای دیگری را بکشد و خودش را هم به کشتن بدهد.
اما این کتاب فرق میکند. این کتاب حاصل مصاحبه‌های یک ایرانی است که هم تجربه میدان واقعی نبرد با داعش را دارد، هم دکتری مطالعات خاورمیانه خوانده. هنوز داعش به طور کامل برچیده نشده بوده، که پا به زندان‌ها می‌گذارد و با داعشی‌های عراقی صحبت می‌کند تا به جواب این سوال برسد: «تو که همسایه و فامیل و آشنای شیعه داشتی، تو که کنار آنها زندگی می‌کردی، چطور شد که ناگهان به روی همسایه و آشنای خودت اسلحه کشیدی؟!» فهم این تحول ناگهانی که  در سلفی‌ها رخ می‌دهد، خیلی مهم است. چون...
ما هم در معرض چنین اتفاقی بوده‌ایم (منافقین را هنوز یادمان نرفته) و هنوز هم هستیم.
تاریخ داعش در همین نزدیکی‌هاست و امیدوارم هرگز تکرار نشود.
      

20

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

نمایش همه
تاریخ ترسناک جهانهزارتوی پننه شهریار امبر

کتابهای ترجمه پیمان اسماعیلیان

32 کتاب

اخیرا متوجه شدم چقدر انتخاب‌های پیمان اسماعیلیان در ترجمه کتاب رو دوست دارم! ترکیب دلچسبی داره از فانتزی و طنز ظریف، که خیلی دلچسبه. حتی این کتاب جدیدی که دارم می‌خونم (افسانه اَمبر) باوجودی که چیز زیادی ازش نمی‌فهمم!! (چون مبتنی بر اسطوره‌ها و افسانه‌های کارت‌های تاروته) ‌ حالا این وسط داشتم کتاب‌های این مترجم رو بالا و پایین می‌کردم، کنجکاو شدم ببینم این آقای "پیمان اسماعیلیان" چه شکلیه اصلا... و حدس بزن چی پیدا کردم؟؟ . . . هیچی!!😐 هیچ عکسی ازش توی اینترنت نبود! دارم فکر می‌کنم نکنه خودش هم یکی از شخصیت‌های دنیاهای فانتزیه و هرگز کسی ندیدتش؟! شاید مثلا ناشرها، کتاب‌ها رو براش ایمیل می‌کنن و اسماعیلیان از دنیایی که توشه میاد توی سایه‌های زمین، ایمیل رو دریافت می‌کنه و برمی‌گرده به دنیای خودش! شاید جاییه توی "هزارتوی پن" یا "اَمبِر" یا "خانه خانم پرگرین" یا "لورین" یا "نارنیا"... کسی چه می‌دونه!! #شوخی

123

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.