ناتور دشت
با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
39
خواندهام
1,176
خواهم خواند
352
توضیحات
«ناتور دشت» اثر پرفروش «دیوید سالینجر» است که تقریبا به تمام زبان های زنده دنیا ترجمه شده است. طرح داستانی کتاب ساده است: نوجوانی هفده ساله به نام «هولدن کلفیلد» از دبیرستان «پنسی» در «آجرس تاون»، «پنسیلوانیا» اخراج شده و در شهر نیویورک سرگردان می شود. کتاب شرح مفصل تجربیات هولدن از زبان خود وی است. او به شرح مفصل اهمیت دوستی و وفاداری، تصنعی بودن بزرگسالی و ریاکاری خویش می پردازد. امروزه قهرمان این داستان، هولدن کالفیلد، به نهاد نوجوانان عصیانگر معاصر و خود این کتاب به سمبلی از خودبیگانگی و گم کردن هویت در بین نوجوانان تبدیل شده است.
جریان سیال ذهن داستان رئال محبوبترین کتابها صد رمان برتر مدرن لایبرری به انتخاب مخاطبین کتاب نوجوان 1001 رمانی که باید قبل از مرگ بخوانید ادبیات داستانی ادبیات جهان صد کتاب قرن لوموند برگزیده هفته کتاب ۱۴۰۰ کتاب هایی که باید خوانده باشید ادبیات کلاسیک برترین رمان های انگلیسی گاردین دهه 1950 میلادی پرفروش های ایران کتاب فهرست برترین رمان ها در بریتانیا لیست برترین رمان های ادبیات نوجوان پرفروش ترین کتاب های دنیا ادبیات اگزیستانسیالیسم فهرست برترین رمان های نخست ادبیات نوجوان رمان های پیشنهادی بیل گیتس ادبیات آمریکا سیاههی صدتایی رمان (انتخابهای رضا امیرخانی) پرفروش ترین کتاب ها فهرست برترین کتاب های اگزیستانسیالیسم فهرست برترین رمان ها درباره زندگی دانشگاهی
لیستهای مرتبط به ناتور دشت
یادداشتها
1400/8/23
48
1401/7/7
16
1400/8/26
جروم دیوید سلینجر یا آن طور که معروف است، جی دی سلینجر نویسندهی آمریکایی ست که با اولین اثر خود – ناتور دشت – به شهرت رسید. ناتور دشت داستان هولدن کالفید 16-17 ساله است که با هیچ چیر کنار نمیآید، یک جا بند نمیشود و مدام در تکاپویی درونی ست. قصه از اخراج هولدن از مدرسه شروع میشود. هولدن طی دوران تحصیلش هیچ گاه نتوانسته برای مدتی طولانی در یک مدرسه باشد؛ این موضوع والدینش را کلافه کرده و او که نوجوانی غد است و به این مسئله آگاه، خبر اخراجش را مخفی میکند. در طول داستان با هولدن خیابانهای نیویورک را قدم میزنیم و شریک درگیریهای او با خودش میشویم. ناتور دشت را میتوان اقسام منسجم و به هم وصلشدهی مونولوگهای شخصیت اصلی نامید. هولدن کالفید با وجود سن کمش، نگاهی دقیق و سیاه به پدیدههای اطراف دارد. مدام در حال تجزیه و تحلیل رفتار بقیه است و همه را حقهباز مینامد؛ هماتاقیهای دبیرستانش، دوستدختر سابقش، معلمش، حتی یک آدم ساده را فقط به خاطر مهارت نوازندگیاش حقهباز میداند چون مهارت داشتن را شروع غرور میبیند. پیدا ست که بخش اعظم این نگاه افراطی حاصل کشمکشهای برههی بلوغ او ست. سیر کتاب به گونهای ست که تا پایان ماجرا متوجه تغییر نگرش هولدن میشویم. گویی او در میان واگویههایش قد میکشد و تکههای حقیقت را پیدا میکند. یکی از مهمترین ویژگیهای ادبیات سلینجر بیپردگی آن است. او از راه دادن فحش و بد و بیراه به آثارش ابایی ندارد چنان که ناتور دشت در مناطقی از آمریکا بهعنوان کتاب «نامناسب» و «غیر اخلاقی» شمرده شده و در فهرست کتابهای ممنوعهی دههی ۱۹۹۰ قرار گرفته. به طور کلی سلینجر آدم صریحی ست، نه فقط در نوشتهها که در زندگی شخصیاش. گفته میشود دور خانهاش حصار بلندی کشیده بود و وقتی طرفداری از سر کنجکاوی به سراغش میرفت با تفنگ دولول تهدید میشد! :) ناتور دشت را اولین بار در پانزده سالگی خواندم. شاید لازم باشد برای بار سوم به آن برگردم و این بار با داستان دیگری مواجه شوم. +همهش مجسم میکنم چند تا بچه کوچیک دارن تو یه دشت بزرگ بازی می کنن. هزار هزار بچهی کوچیک؛ و هیشکی هم اونجا نیست. منظورم آدم بزرگه. غیر من، منم لبه یه پرتگاه خطرناک وایسادهم و باید هر کسی رو که میآد طرف پرتگاه بگیرم. یعنی اگه یکی داره می دوئه و نمی دونه داره کجا میره من یه دفه پیدام میشه و میگیرمش. تمام روز کارم همینه؛ ناتور دشتم. میدونم مضحکه ولی فقط دوس دارم همین کارو بکنم. با این که میدونم این کار مضحکه! 4
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
27
1400/4/12
2
1401/5/19
9