مافی

مافی

بلاگر
@Mafi

140 دنبال شده

96 دنبال کننده

                نویسنده ی بازنشسته/کتابفروش  مستعفی
...
«احتمال مزاح و شوخی در نظرات وجود دارد»
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
مافی

مافی

1403/8/9

        بامداد خمار در عین فروش بالا و داستان مخاطب عام ایرانی پسند ( هرچه بدبخت تر، بهتر!!) ، معمولا به بی کیفیتی قضاوت می شود. به همین دلیل، کسانیکه خوانده اند، افتخاری به خواندنش نمی کنند و فرهیختگانی هم که نخواندند، چندان پاپی خواندنش نیستند.‌
من هم سالها کتاب را در قفسه داشتم و به همین دلایل نمی خواندم تا الان...
اما متوجه نشدم که این چه عیبی است که بر این کتاب گذاشته شده! کتاب خوش خوان است و قوت قلم نویسنده، که در پنجاه سالگی آن را نوشته، زود نمودار می شود. پیرنگ داستان چندان قوی و گیرا نیست اما در عین حال توصیفات مناسب و گفتگوها، کامل و دقیق است.‌ 
کتاب خیلی زود مخاطب را با خودش همراه می کند. نویسنده زود سر اصل مطلب می رود و متن را نه می پیچاند و نه طول و تفصیل می دهد)جز سی چهل صفحه آخر). احتمالا بخش های دارای اطناب در ویراست قبل از چاپ حذف یا کم حجم شدند.‌
درست است که ضعف هایی در روایت و داستان پردازی وجود دارد اما اگر به این بهانه، آن را عامه پسند بدانیم به آن جفا کردیم. 
داستان در زمان پهلوی اول می گذرد. دختری از خانواده سرشناس که عاشق شده( هرچند عشقش خوب از کار درنیامده) و بر خانواده اش می شورد تا همسر او شود اما گرفتار دورویی و بدطینتی مرد و مادرش می شود و بلاهای زیادی-که بیشتر ناشی از اختلاف طبقاتی و فرهنگی دو خانواده است، را تحمل می کند تا اینکه...
هرچند در طول کتاب این حس به وجود می آید که نویسنده صرفا می خواسته بگوید که به بهانه یک عشق خیالی، مناسبات خانوادگی را نادیده نگیرید و عقل و هوش را کنار نگذارید اما باز در داستان-خصوصا با توجه به انتخاب زمان داستان و راوی اش، خوب گام برداشته...
نهایتا خواندن کتاب را پیشنهاد می کنم. توصیفات کتاب و ترسیم خوب فضای اجتماعی سالهای اول قرن قدیم، به همه نقدهای منفی کتاب می ارزد.
      

7

مافی

مافی

1403/8/5

        ۱- عنوان کتاب، غلط انداز و به نسبت متن،گنگ است
۲- تصویر روی جلد بد نیست اما با پایان کتاب معنی اش را می فهمید.
۳- قلم خوب و خط داستانی گیرا، غافلگیر کننده و متاسفانه با کمی کشسانی(بقول اهل فن: اطناب ممل) خصوصا در اواسط کتاب، همراه است. یک چهارم آخر کتاب جذاب تر است اما سریعتر بیان می شود. 
۴- نویسنده ظاهرا نذر کرده فرهنگ آمریکایی داغونش را با ربط و بی ربط در همه صفحات یادآوری کند.
۵- نویسنده سعی کرده که یک نوع تقوای بی مایه و بی ربط را در کتاب بگنجاند و آن را در ارتباط ایمی و ایان محور قرار دهد اما با اینحال به وضوح، شهوت تام در همه کتاب خصوصا نیمه دوم، پراکنده و ملموس است. نویسنده هم بعضا از بیانش نمی هراسد. 
۶- با اینکه شاید (دین) می توانست نقشی در کتاب داشته باشد، اما بی دینی، پیرنگ رمان شده است. نویسنده با تمام توان از دین- هر دینی- فرار می کند تا بی دینی یا دین بی خدا و بی کنش، را بازسازی کند.‌
۷. بعد روانشناختی داستان جذاب است اما باز هم دلیل فرار کردن از دست فیل به نظرم خوب از کار درنیامد. همچنین منبع پول ریزی های زیاد توماس.( اصولا یک چهارم پایانی در عین جذابیت، خیلی سریع پیش رفت و بخشی از معماها حل نشد و  به جای آن دو چهارم میانه کُند و خسته کننده شد)
۷. از نظر شخصیت پردازی فقط از لوکاس(جیمز) خوشم آمد و بس. 
۸. نهایتا اگر پیرنگ ترویج تقوای بی دینی نبود و با داستان روانشناختیک- جنایی صرف طرف بودیم، پیشنهادش می کردم.

      

10

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.