یادداشت مافی

مافی

مافی

1403/8/9

        بامداد خمار در عین فروش بالا و داستان مخاطب عام ایرانی پسند ( هرچه بدبخت تر، بهتر!!) ، معمولا به بی کیفیتی قضاوت می شود. به همین دلیل، کسانیکه خوانده اند، افتخاری به خواندنش نمی کنند و فرهیختگانی هم که نخواندند، چندان پاپی خواندنش نیستند.‌
من هم سالها کتاب را در قفسه داشتم و به همین دلایل نمی خواندم تا الان...
اما متوجه نشدم که این چه عیبی است که بر این کتاب گذاشته شده! کتاب خوش خوان است و قوت قلم نویسنده، که در پنجاه سالگی آن را نوشته، زود نمودار می شود. پیرنگ داستان چندان قوی و گیرا نیست اما در عین حال توصیفات مناسب و گفتگوها، کامل و دقیق است.‌ 
کتاب خیلی زود مخاطب را با خودش همراه می کند. نویسنده زود سر اصل مطلب می رود و متن را نه می پیچاند و نه طول و تفصیل می دهد)جز سی چهل صفحه آخر). احتمالا بخش های دارای اطناب در ویراست قبل از چاپ حذف یا کم حجم شدند.‌
درست است که ضعف هایی در روایت و داستان پردازی وجود دارد اما اگر به این بهانه، آن را عامه پسند بدانیم به آن جفا کردیم. 
داستان در زمان پهلوی اول می گذرد. دختری از خانواده سرشناس که عاشق شده( هرچند عشقش خوب از کار درنیامده) و بر خانواده اش می شورد تا همسر او شود اما گرفتار دورویی و بدطینتی مرد و مادرش می شود و بلاهای زیادی-که بیشتر ناشی از اختلاف طبقاتی و فرهنگی دو خانواده است، را تحمل می کند تا اینکه...
هرچند در طول کتاب این حس به وجود می آید که نویسنده صرفا می خواسته بگوید که به بهانه یک عشق خیالی، مناسبات خانوادگی را نادیده نگیرید و عقل و هوش را کنار نگذارید اما باز در داستان-خصوصا با توجه به انتخاب زمان داستان و راوی اش، خوب گام برداشته...
نهایتا خواندن کتاب را پیشنهاد می کنم. توصیفات کتاب و ترسیم خوب فضای اجتماعی سالهای اول قرن قدیم، به همه نقدهای منفی کتاب می ارزد.
      
22

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.