بسیار عمیق تر از چیزی بود که تصور میکردم 
تصویر زیبایی بود از اینکه شخصی که هیچ گاه ندیده ایم و در قرن دیگری زیسته، چطور میتواند امروز ما را دگرگون کند
توصیه میکنم🤍
      

        چه دغدغه مهمی!
در تمام مراحل تصمیم گیری که باید برای زندگیم یه راه انتخاب کنم و به چند راه دیگه نه بگم به یه سردرگمی مواجه شدم که حس میکنم کتاب خوب بهش پرداخته بود
قالب کتاب هم خلاقانه و خوب بود از دید من
مطالعه این کتاب رو پیشنهاد میکنم💞
      

        آن‌قدر خوب نبود که توصیه کنم اما
شاید کتاب خوبی برای کسی باید که عزیزی از دست داده و دست و پا می‌زند تا با نبودنش کنار بیاید 
نویسنده فردی کتابخوان است که برای کنار آمدن با سوگ عزیزش، یک سال هر روز یک جلد کتاب خوانده و کیان خطوط آن کتاب ها به پذیرش رسیده است.
      

        متن کتاب گاها همراه با زیاده گویی و اطناب بود
داستان کتاب هم ساده بود و شاید پیش پا افتاده
اما امتیاز کتاب این بود که احوالات شخصیت ها را عمیق شرح میداد و خواننده پا به پای شخصیت های داستان دلش می‌شکست، شاد میشد، حسادت میکرد یا امیدوار می‌شد.
باید اضافه کنم، با این کتاب ضرب المثل ها و اصطلاحات فارسی جدیدی یاد خواهید گرفت
      

        بعد از خواندن کتاب، حتما نقد و تفسیر آن را بخوانید
      

        ایده اصلی فوق العاده بود و همین ایده کم نظیر باعث شد این کتاب رو انتخاب کنم، اما متاسفانه اجرا ضعیف بود و قلم بیش از حد ساده بود. 
قلم نویسنده نتوانسته بود بر خلاف ترسناک بودن ژانر کتاب، احساس ترس رو القا کنه و در باره سایر احساسات هم همینطور.
      

        کتاب چهار فصل داشت مانند سال
و هر فصل سه بخش داشت مانند فصل های سال
کتاب تجربه ای بود از متولد شدن با ایوان ایلیچ و زیستن با او، مدرسه رفتن همراه او، کار پیدا کردن همراه او، ازدواج همراه او، فرزند آوردن همراه او.... و در نهایت مردن در کنار او.
سراسر زندگی پر موفقیت ایوان ایلیچ، را میتوان اینگونه توصیف کرد که آن ها همه هیچ بودند و اصالت شاید همان معنایی بود که در  طول زندگی نفهمید.
      

        طنز، با دیدی ظریف و شوخی های بدیع و ریز بینانه.
نسخه صوتی کتاب را با صدای آقای هوتن شکیبا شنیدم و لذت‌بخش بود.
      

        عقده ام این است که کتاب بیش از اینکه رمان باشد، بخشی از خاطرات نویسنده بود . داستان مواجهه او با مرگ مادرش. به همراه فلسفه ها و تفاسیری که میشد از این صفحه از زندگی او آموخت.
ما در بسیاری از کتاب ها و جستار ها درباره اضطراب وجودی، مرگ، فقدان و سوگواری  فرضیات و نظریاتی میشنویم در حالی که این کتاب که خود افشایی کم نظیری از نویسنده است، چیزی بیش از نظریه درباره مرگ است. چیزی مانند نظریه های اگزیستانسیال در باره مرگ در کاربست اجرایی.
خواندن این کتاب می تواند بسیار درباره مرگ و زندگی بیاموزد.
      

        به پاسخ  این پرسش فکر کن « چرا خودکشی نکردی ؟»
      

        نمایی از عواطف انسانی در جنگ...
- پیروزی در جنگ معنا ندارد، زیرا پیروز میدان هم شکست خورده است.
      

        « اغلب ما به دنبال خوشبختی در زمان و مکان دیگری میگردیم، غافل از اینکه زندگی همینجاست.»
      

        توصیه میکنم با سه چهار نفر از دوستانتون جمع بشید ، نقش ها رو تقسیم کنید و نمایشنامه رپ دور هم بخونید.
اینجوری بیشتر میچسبه.
و در انتظار گودو ظاهر ساده اما عمیقی داره ، بهش عمیق فکر کنید.
      

        روایتی از نسل ما خانه به دوشان که باید بماند برای آینده.
کتاب از دید من شاهکار نبود اما دوستش داشتم و حرف هایش را با پوست و استخوان می فهمیدم. 
گاها از تصور فضای کتاب بی خواب می شدم و گاهی نمی‌توانستم ادامه دهم مخصوصا با این تصور که کتاب بر اساس واقعیت است.
      

        والا به طور سلیقه ای.... دوسش نداشتم.