یادداشتهای محمد مهدی شاطری (39) محمد مهدی شاطری دیروز یادت باشد ...: شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی مرادی به روایت همسر محمدرسول ملاحسنی 4.2 210 از اون موقعی که خوندم میخوام درمورد این کتاب بنویسم ولی دستم به نوشتن نمیره. واقعا سخته برام از کتابی که اسم شهید روش هست و همسر شهید روایت کرده بد بگم. فقط جمله دیروز یکی از اساتید تربیتیای که قبولش دارم رو میگم: کتاب یادت باشد برای دختران نوجوون سمه! پ.ن: و شاید حتی بشه گفت پسرای نوجوون! و حتی بعدتر زن و شوهر هایی که فکر میکننمیتونن از هم همچین انتظاراتی داشته باشن! 0 1 محمد مهدی شاطری 1404/4/25 دوست داشتن از عشق برتر است و عشق فرزند علی شریعتی 4.1 4 روزی به این کتاب برمیگردم. روزی این کتاب را بیشتر و بهتر خواهم فهمید. امیدوارم... 0 3 محمد مهدی شاطری 1404/4/10 از چیزی نمی ترسیدم: زندگی نامه خودنوشت قاسم سلیمانی 1335 تا 1357 قاسم سلیمانی 4.5 187 توی این برهه زندگی این کتاب برام مسیر رو روشنتر کرد؛) 0 0 محمد مهدی شاطری 1404/4/10 و کویر ناپدید خواهد شد ماری پاولانکو 0.0 1 چند دقیقه پیش تموم شد. اولین کتابی بود که از نشر داژو میخوندم. جالب اینکه کتاب ۱۰۰ نسخه بیشتر چاپ نشده. روایت کندی داره اگر از افرادی هستید که وقایع رو دوست دارید پشت سرهم و پرهیجان تجربه کنید احتمالا اعصابتون با خوندنش خرد بشه.ولی اگر مثل من روند آروم اینجور کتابهارو دوست دارید میتونید استفاده کنید. کتاب کتاب عجیب و غریبی نیست. ولی ایده خوب، مهم و ارزشمندی داره. مخصوصا اگر دغدغه محیط زیستی داشته باشید. با اینکه دو ستاره و نیم بیشتر بهش نمیدم نویسنده رو بابت نوشتن این اثر تحسین میکنم. 0 0 محمد مهدی شاطری 1404/4/8 آقای باکلاه و آقای بی کلاه شل سیلورستاین 3.9 29 شلسیلورستاین جزو نویسندگان محبوبم هست. خواهر ۶ سالهام هم کتابهاش رو خیلی دوست داره. امشب ازم خواست تا این کتاب رو برای بار سوم براش بخونم. قبلش اومدم بهخوان روی کتاب نظرم بدم "۴" ستاره دادم. آبجی کوچیکه گفت: بخاطر من ستارههاش رو پر کن:) 0 0 محمد مهدی شاطری 1404/4/2 ماهی روی درخت لیندا مالیلی هانت 4.3 57 قرار بود فقط ۱۰ درصد کتاب را بخوانم. به خودم آمدم و دیدم به نیمه کتاب رسیدم و فردای آن روز هم تمامش کردهام. جدا از اینکه صدای نویسنده گاها اذیتم میکرد و سعی میکرد جملاتی را به زور در دهان شخصیتها فرو کند این کتاب را خیلی دوست داشتم و آنرا در دسته کتابهایی میگذارم که اگر میخواهیم بهتر دیگران را درک کنیم و انسانتر بشویم باید بخوانیم. خود من با مشکل خوانشپریشی در زندگیام هیچوقت رو به رو نشدهام. اما میتوانم قدری رنجی که شخصیت اصلی متحمل میشد را درک کنم. من نمیدانم دلیلش چیست ولی از کودکی با "خواندن با صدای بلند" مشکل داشتم. خیلی غلط و غلوط میخواندم. هنوز نیز تا حدودی اینگونه هستم. معلمان مدرسه من را گاهی متهم به تنبلی و کاهلی در روخوانی میکردند. در صورتی که من عاشق خواندن بودم و خیلی اوقات برای خودم میخواندم. این تحقیر از سمت معلمان مختص به دوره کودکی من نبود. یادم هست سال دوازدهم استاد گفت تا از روی کتاب روخوانی کنم. من هم جانم درآمد تا متن را درست بخوانم. او کلی به من تیکه و... انداخت که مطالعه نمیکنی و.... درصورتی که مشکل من اصلا به اینجور چیزها ربط نداشت. افرادی بودند که یک کتاب هم در زندگیشان نخوانده بودند و مثل بل بل روخوانی با صدای بلند را میتوانستند انجام دهند. خیلی اوقات فهم نظام علی و معلولی معلمان دچار مشکل است و به همین دلیل دانشآموز بخاطرش سرزنش و تحقیر میشود. به نظرم خواندن چنین کتابهایی برای معلمان ضروری است.... 0 4 محمد مهدی شاطری 1404/3/31 درانتظار یک زندگی طبیعی لسلی کانر 3.5 19 با خوندن کتاب اذیت شدم. نمیتونستم ارتباط برقرار کنم. از طرفی برای کتابهایی که من رو به گریه میاندازند ارزش قائلم. چند صفحه آخر واقعا گریه داشت! به یک چیزی هم در مدت مطالعه کتاب فکر میکردم. اینکه چقدر زندگی معمولی امثال من برای خیلیها آرزو هست و من چقدر قدر زندگیم رو نمیدونم. از طرف دیگه با خودم میگم اگر من توی بستری که "ادی" زندگی میکرد زندگی میکردم تبدیل به چه آدمی میشدم؟ آدمی که ادی نشد و به این خاطر از ادی ممنونم:) 0 0 محمد مهدی شاطری 1404/3/30 خاطرات سفیر نیلوفر شادمهری 4.1 279 این کتاب رو از کتابخونه مامانبزرگم برداشتم و خوندم. بعد بهش گفتم: مامانجون من این کتاب رو دزدیدم! گفت: نخیر برای خودمه نمیدونم چرا فکر کرد باهاش شوخی میکنم. نخیر خانم پشت گوشت رو دیدی این کتاب رو هم دیدی 😊 1 4 محمد مهدی شاطری 1404/3/30 تفکر راضیه حقیقت 4.6 25 ۵ روزه با دوستم ذره ذره داریم این کتاب دوست داشتنی رو میخونیم. برای هم ویس میفرستیم و از نکات خوبش میگیم. دید خوبی به آدم میده. هرچند برخی از بخشهارو به شخصه نمیتونم بپذریم و قبول ندارم. اما کلیت کتاب برای من خیلی مفید بوده. تا اینجا مهم ترین نکتهای که یادگرفتم و برام تلنگر مهمی توی زندگی بوده اینکه : ببین چی موحدت کرده؟ خدا نکنه که دلیل روی آوردن ما به توحید نه سر خرد بلکه از سر تنبلی باشه. 0 0 محمد مهدی شاطری 1404/3/29 واقعیت از زبان میسون باتل لسلی کانر 3.6 8 کتاب رو خیلی وقت پیش خونده بودم. امروز به دخترخالم گفتم به انتخاب خودش سه تا رمان بهم بده. این یکیش بود. نگاه بهش کردم. هیچی ازش یادم نمیاومد. فقط یادمه میسون رو خیلی دوست داشتم. یادمه میسون خیلی توی زندگیش رنج کشید. و یک جملهای رو خیلی پررنگ یادمه که فکر میکنم میسون گفته بود. "کودن بودن کمی تحقیرآمیز است". در عین اینکه دیدن این کتاب خاطرات و احساسات خوبی رو در من ایجاد کرد دلم نمی خواد دوباره بخونمش. 0 1 محمد مهدی شاطری 1404/3/27 مومو میشائیل انده 4.2 51 بابا بزرگ میگه: مهدیجان انقدر کتابهای متفرقه نخون حواست به درست باشه! من میگم چشم ولی توی دلم از خودم میپرسم: چرا باید درسهایی که مومو، جیجی و پیرمرد رفتگر بهم میدهند را کنار بگذارم و سراغ کتابهای نچندان جالب دانشگاهیام بروم؟ 0 2 محمد مهدی شاطری 1404/3/25 پاییز آمد گلستان جعفریان 4.1 25 احمد یوسفی به جمع رفقای من پیوست:') 0 7 محمد مهدی شاطری 1404/3/23 ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر لوئیس ساکر 4.2 134 یادم هست در آن مدت کوتاهی که در مدرسه به عنوان کادر اجرایی کار میکردم، روزی یکی از بچهها با تحکم آمد دفتر و به من گفت: اخراج از کلاسم رو ثبت کنید برم! ثبت کردم. بعد از چند دقیقه دوباره آمد سراغم و گفت: یه نامه میدید برم سر کلاس؟ برایش توضیح دادم که اینکار در حوزه اختیارات من نیست. و آن پسر با ظاهر مغرور و مقتدر مجبور شد به چند نفر برای این نامه رو بزند. صدای شکسته شدنش را به وضوح میشنیدم. ولی برخی او را پر رو و بیادب میخواندند. این پسر پروندهاش پر از مورد انضباطی بود. و هر روز بر تعداد آنها افزوده میشد. ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر فرصت مناسبی است برای درک بخش قابل توجهی از دانشآموزان. آنهایی که پررو، گستاخ و بیچشم و رو خوانده میشوند. و گاه دست به اقدامات بسیار بدی میزنند. در این کتاب میبینیم که دلیل بسیاری از این اقدامات میتواند رانده شدن از طرف معلم، دانشآموزان و در کل مدرسه باشد. نوع مواجهه مشاور با برادلی برای من خیلی آموزنده بود. صبر، تحمل، خوب گوش دادن، خوب واکنش دادن، آشنایی با دنیای کتابها و... نویسنده قدرت قابل توجهی در شخصیتپردازی مشاور و همچنین برادلی به خرج داده است. هرچند کمتر شخصیتی را میتوان پیدا کرد که حق آن در داستان ادا نشده باشد. ته کلاس، ردیف آخر، صندلی آخر یک دوره آموزشی فوقالعاده برای انسانهایی است که میخواهند درک کنند، بیاموزند، معلم، مربی و یا والد باشند. لابهلای این نکات مثبت و خوب که مجالی برای گفتن آنها در این متن نیست مسئلهای قابل تامل وجود دارد که به نظرم کمتر به آن توجه شده. آن هم بخشی اشتباه از رویکرد مشاور هست. مشاور به رابطه احساسی بین خودش و برادلی به شدت دامن میزند. تا جایی که به بوسیدن آن میپردازد. برایم جای سوال دارد که مشاوری که لوئیس ساکر در کتابش به آن پرداخته با چنین دانش وسیع در شناخت شخصیت خود چرا باید در مشاور چنین ویژگیای را بدون نکوهیدن آن قرار دهد؟ او نمیداند این رابطه احساسیای میتواند در بلند مدت فارغ از نگاه دینی چه آسیبهایی را به شخصیت برادلی وارد کند؟ مخصوصا برادلی که شخصیتی آسیب پذیر دارد. پ.ن: خیلی نکته نوشتهام که دوست داشتم درمورد کتاب بگویم. اما ترجیح به همین مقدار بسنده کنم و برداشتهای دیگر را به خود شما واگذار کنم:) 0 2 محمد مهدی شاطری 1404/3/22 غدیر علی صفایی حائری 4.3 16 یک جمله در کتاب بود که ذهن من را به شدت درگیر کرد. اینکه "معاویه علی را دوست میداشت، ولی حکومت را از او بیشتر". این جمله یک تلنگر برای من بود. اینکه ترازوی دوست داشتنهای ما عیار و نوع عملمان را میتواند تعیین کند. باید روی تکتک جملات کلیدی این کتاب فکر کنم. دلم شکست. دلم شکست. دلم شکست! 0 1 محمد مهدی شاطری 1404/3/20 یانگون گی دولیل 3.7 19 خدا لعنتت کنه کتاب! یه قرار کاری مهم داشتم امروز ،مجذوب این کتاب شدم ایستگاه رو اشتباهی رفتم!!!!!!! الان دیر میرسم🥲 2 5 محمد مهدی شاطری 1404/3/1 قلب فروزان مترسک جمال الدین اکرمی 5.0 1 به یه جای کتاب که رسیدم با بغض به آبجی کوچیکه گفتم: فاطمه اگر ادامهاش رو بخونم، گریه میکنم.... خندید و گفت: بخون اشکالی نداره من گریه کردم و اون میخندید و احتمالا با خودش میگفت: چه داداش خلی دارم من... 0 1 محمد مهدی شاطری 1404/2/31 پاسخ منفی است فردریک بکمن 4.0 18 ترجمه امیربهروز قاسمی کرمانی رو خوندم. ترجمه خوبی بود. متن کتاب هم برام جذاب و بامزه بود. اما باید روی محتوای اون فکر کنم و نوع سبکزندگی و نگاهی که ترویج میده رو بررسی کنم:) 0 1 محمد مهدی شاطری 1403/12/24 شهید فرهنگ: شهید سید مرتضی آوینی در آینه خاطرات دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی 4.1 3 بدیهی است که اگر تا لنگ ظهر مانند خرس بخوابی خوابت نمیبرد! و خب میتوانی در این شرایط خیلی کارها کنی. من کتاب شهید فرهنگ را که مدتی پیش به شکل اتفاقی خریده بودم باز کردم تا چند صفحهای از آن را بخوانم. راستش کتاب را کمی زورکی خریدم. سید مرتضی آوینی از شخصیت های محبوبم بوده و هست اما اینجور کتاب هارا تحریف اشخاص میدانستم . چند صفحه که خواندم، کتاب به دستم چسبید و جدا نشد. تا اینکه آخرین صفحاتش لحظاتی قبل پایان یافت. من امشب برای آوینی یک دل سیر گریه کردم. برای خودم هم همینطور... اشک هایم هنوز روی صفحاتکتاب خشک نشدهاند به گمانم. بالای برخی از خاطرات نوشتهام: آخیییی الهیییی بمیرم برات... و... 0 2 محمد مهدی شاطری 1403/12/17 سقوط آلبر کامو 3.9 100 گاه میشود صحنهای از کتابی در ذهنم فرو رفته و مدام جلوی چشمم رژه میرود. گاه خوب، گاه بد. و البته معمولا بد. در سقوط چنین صحنههایی دامنم را گرفت. اما یک صحنه از همه پررنگ تر بود. آنجایی که شخصیت اصلی نابینایی را از خیابان رد میکند و به نشانه احترام کلاه را از سرش بر میدارد. او میداند که نابینا قادر به دیدن این احترام نیست. این نمایش برای دیگرانی است که او را میبینند. به زندگی خودم نگاه میکنم. اینکه چند بار چنین کاری را انجام دادهام.... 0 3 محمد مهدی شاطری 1403/12/16 سهم من پرینوش صنیعی 3.7 11 خیلی طول کشید کتاب را بخوانم. کار پیش میآمد مدام. من خاطره مشترکی با معصوم ندارم و نداشتم. او مال جهان دیگری و من هم بنا بر ضرورت جبر برای جهانی دیگرم. اما با او پیر شدم. حسرت خوردم. گریه کردم. و در انتهای کتاب احساس کردم تمام شدهام. غمی تمام وجودم را فرا گرفته و مدام به این فکر میکنم که معصوم را چقدر زود بی آنکه بخواهد در خاک گذاشتند. بیآنکه بمیرد... به این فکر میکنم که من جوان و خام چرا رسیدن به ۵۰ سالگی انقدر برایم دور است؟ دوست دارم خود پنجاه سالهام را تصور کنم و قبل از آنکه بهش برسم درکش کنم. دوست دارم در ۵۰ سالگیام خوشحال باشم، عاشق باشم و دلم نخواهد به گذشته برگردم. دوست دارم خدا باشد. خانوادهام باشند و من هم با تمام وجود بودنشان را حس کنم. من فکر میکنم ما برای پولمان فکر پسانداز هستیم اما برای احساسات و کنار دیگران بودنمان زمانی را پسانداز نمیکنیم. مثلا کتاب نمیخوانیم، دوره نمیبینیم و سعی نمیکنیم از تجربیات دیگران و قرآن به خوبی بهره ببریم برای آنکه بفهمیم چطور عاشقانه در کنار همدیگر زندگی کنیم. این میشود که میبینیم زوج های جوان خیلی زود عشقشان با گذر زمان دفن میشود. چون پسانداز نکردهاند احتمالا چون برنامهای مدون و دقیق نریختهاند برای حفظ کردن علاقهشان چون... پ.ن: نمیدانم این حرف ها چقدر به کتاب مربوط میشود. فقط میدانم کتاب باعث شده این فکر ها در ذهن من پررنگ شوند. 0 3