اسب سیاه

اسب سیاه

اسب سیاه

تاد رز و 3 نفر دیگر
4.0
24 نفر |
7 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

46

خوانده‌ام

51

خواهم خواند

83

ناشر
مون
شابک
9786225914292
تعداد صفحات
214
تاریخ انتشار
_

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        هرجا سخن از اسب سیاه می‌شود منظور قهرمان و برنده ایست که هیچ یک از شرایط برد را نداشته، طبق معیارهای استاندارد پیش نرفته، ولی در روندی شگفت راه خودش را تا جایگاه اول بریده و رفته و همه را مبهوت گذاشته است. باور ما این است که فردیت و تفاوت‌های فردی بسیار حائز اهمیت است و فرمول استاندارد و واحدی برای رسیدن به کامیابی و موفقیت وجود ندارد.
      

لیست‌های مرتبط به اسب سیاه

نمایش همه

یادداشت‌ها

ویدئو در بهخوان
          بسم الله الرحمن الرحیم ؛

اولش به چشم یه کتاب زرد بهش نگاه میکردم بعدش که شروع کردم به خوندن کاملا نظرم عوض شد
اگه شما هم با موفق نبودن یا موفق بودن و شادکام نبودن چالش دارید حتما بخونیدددددد
این کتاب حاصل نقد دو تا نویسنده  به رویکرد غرب نوشته شده از نظام استاندارد سازی میگه و خلاف اون که میشه همون شخصیت اسب سیاه!
طرز تفکر اسب سیاه خیلی به انسان بودن نزدیک تره تا ربات بودن و همین موضوع شاه ماهی کتابه!
به عنوان مثال در دنیای امروزی آدم ها فقط دنبال به مقصد رسیدن هستن منتظرن بازنشسته شن و بازنشسته ها منتظرن دوباره وارد چرخه اجتماعی شن و کار کنن... 
کتاب میگه مسیر و درست نکنی مقصد درست نخواهد شد مسیر دست ماعه اما مقصد متفاوت و بسته به دیگران و شرایط! پس ما باید متمرکز رو بخشی بشیم که تحت کنترل ما هست 
بیشتر تمرکز اصلی کتاب رو مبحث تحصیل و شغل هست و نقدی به رویکرد اینها داره که در جامعه ایران ملموسه!
ترجمه کتاب هم خیلی روون بود با اینکه مثالا مال خودشونه اما درکشون خیلی ساده است و کلی کیف می‌کنید از خوندنش


پ.ن: ویدیو خیلی به حال و هوای کتاب میخوره..
یا حق
        

20

علی

1403/6/19

نویسنده می
          نویسنده می‌گوید از طریق دنبال کردن کامیابی و رضایتمندی (fulfillment) می‌توانیم به موفقیت برسیم. کامیابی هم برای هر کس متفاوت است چون آدم‌ها فردیت و شخصیت متفاوتی دارند. معنی کامیابی در فرهنگ لغت آکسفورد این است: رضایت یا شادمانی‌ای که برآمده از برآورده شدن خواسته‌های فرد باشد.

نویسنده عنوان کتاب را اسب سیاه گذاشته است و منظورش کسانی هستند که شرایط بردن و موفقیت رو نداشتند ولی با این وجود موفق شدند و به بالاترین جایگاه رسیدند.

نویسنده می‌گوید در بحث موفقیت به جای استانداردسازی و پیچیدن یک نسخه واحد برای همه، نیاز به شخصی‌سازی داریم چون روش رسیدن به موفقیت برای هرد فرد متفاوت است.

نویسنده در کتاب به نقد طرز فکر استاندارد می‌پردازد. طرز فکر استاندارد می‌گوید جست‌و‌جوی موفقیت شما را به کامیابی می‌رساند. ولی طرز فکر اسب سیاه می‌گوید جست‌وجوی کامیابی شما را به موفقیت می‌رساند. طرز فکر استاندارد می‌گوید مقصد را بشناسید، سخت کار کنید و در مسیر بمانید. ولی طرز فکر اسب سیاه می‌گوید از طریق فردیتان و شناخت خودتان می‌توانید به کامیابی برسید. 

روش مرسوم و استاندارد برای رسیدن به موفقیت به ما شغل، جایگاه اجتماعی و امنیت اقتصادی میدهد ولی لزوما باعث کامیابی ما نمیشود. اسب‌های سیاه از طریق فردیتشان به کامیابی و موفقیت می‌رسند.  لازمه این کار این است که خودمان را خوب بشناسیم و بدانیم خواسته‌ها و علایقمان چیست.

نویسنده می‌گوید به جای پرسیدن این سوال که "بهترین راه برای رسیدن به موفقیت چیست؟" بهتر است بپرسیم "بهترین راه 'شما' برای رسیدن به موفقیت چیست؟"

کتاب ما را با چهار طرز فکر اسب‌های سیاه آشنا می‌کند.

با توجه به معروف بودن این کتاب انتظارات بالایی داشتم که برآورده نشد. راه‌حل‌های کتاب انتزاعی و کلی بودند و بخش‌هایی از کتاب گنگ بودند و کتاب مطالب تکراری زیادی داشت.
        

17