یادداشتهای فهیمه حدیدی (143) فهیمه حدیدی دیروز بالون ها آملی نوتومب 2.8 3 برداشت من اینه: آملی نوتوم دو تا شخصیت نفرت انگیز خلق کرده و باهاشون قدم به قدم و جمله به جمله جلو اومده تا جایی که نتونسته مخلوقاتش رو تحمل کنه! برای همین شخصیت هایی که خلق کرد به ناگهانی ترین شکل ممکن مجازات کرد و تقاص گرفت ازشون ..و تقاص یه نویسنده از داستانش خواندنی بود! پ،ن: اگر آثار مطرح شده توی کتاب رو خواندهبودم احتمالا از این آشنایی لذت می بردم. اما من زبانشناس نیستم و جنس دبیرستانم هم با دانش آموز قصه فرق می کند. بهرحال آن کشف و شهودی که در کتابخوانی داشتند ، زیبا و ملموس بود. راستی!چقدر از آن استاد بدم آمد. مردکِ ضعیفِ حمایتگرِ قلابی! اگر داستان ادامه داشت وجلد دوم داشت به حرفم می رسیدم :] ✨️ 0 3 فهیمه حدیدی 5 روز پیش بازشناختن غریبه ایزابلا حماد 4.0 23 در تمام مدتی که این کتاب را مطالعه کردم ، کلام مردی در گوشم زنگ می خورد؛ با همان شمردگی و آرامش او در ادای کلمات و صدای رسایش. در زمانه ای که سیاستمدارهای نژادپرست می توانند برای توجیه نسل کشی شان، گروهی از انسان ها را "حیواناتی با صورت انسان" بدانند و بدون هراس از شورش جمعی همه ساکنان ستمدیده کره خاکی، نظراتشان را در مقابل تریبون های رسمی و جهانی بر زبان بیاورند ، در همین زمانه دلتنگ سخنان مردی هستم در قامت سید موسی صدر ، که شمرده ومحکم بگوید : " این را بدانای ابو عمار!، شرف قدس اجازه نخواهد داد که به دست غیر مؤمنین آزاد شود." ... و این را بدانید همه آدم های کره خاکی و همه آن هایی که می مانید و آینده را تماشا خواهید کرد ، شرف قدس اجازه نخواهد داد کهبه دست غیر مومنان آزاد شود . بله! این "قدس" است که آزادکنندگانش را انتخاب خواهدکرد و آن انسان های برگزیده بالای دست تاریخ خواهند ایستاد. 0 12 فهیمه حدیدی 1404/5/27 زندگی نامه گرسنگی آملی نوتومب 3.3 1 به کشف فوق العاده ام پنج ستاره می دهم! با افتخار وهیجان ، پیوسته خواندمش، جویدمش، آشنا دیدمش و خوشحال شدم که وجود دارد. جهان کتاب آنقدر وسعت دارد که همیشه شانس این را داشته باشی که نویسنده محبوب جدیدت را ملاقات کنی! با همان نونواری و تازگی کشف های پیشین. امیلی _آملی_ نوتوم کشف خوب نخستین روزهای بیست و پنج سالگی است. این دومین اثری است که از او میخوانم و با جزئیات و جملاتش غرق می شوم. زندگی نامه گرسنگی یک جور شرح زندگی نمادین اوست ، از کودکی اش آغاز می شود و پر از نمادها و لحظات تامل برانگیز است. کشف و شهود های کودکی اش را به دقت توصیف می کند و کشش فوق العاده ای از ابتدا تا نیمه پایانی متن حس می شود. میل او به آب و توصیفاتش در زیاده نوشی آب، لیوان های پی در پی آب، مستی از آب! یکی از تجربه های خنده دار مشترک مان بود. عبور از کودکی به نوجوانی و آغاز بزرگسالی را هم ریز و ظریف به تصویر کشیده ، خیلی خوب و باور پذیر ! آن صدای سرزنشگر نوجوانی که کم کم توی ذهن مان بلند می شود و خاموش شدن آن وجه قصه گو... کسی که توی گوش کودکی مان خیال می بافد و داستان هایش از ما یک الهه منحصر به فرد و یک خدای کوچک می سازد. به همین سادگی در خلال تجربه هایی مشترک و یادآوری افکار کودکی و اضطراب های نوجوانی ، بهترین کتاب سالم را خواندم و به صفحه آخرش که رسیدم راضی راضی بودم. حتی از پایانش... نشاطِ خوبی داشتم ؛ مثل رایحه هوای بعد از باران... زندگی نامه گرسنگی را حتما برای کنج کتابخانه ام تهیه خواهم کرد. 2 13 فهیمه حدیدی 1404/5/22 همنوایی شبانه ارکستر چوبها رضا قاسمی 3.8 54 کابوسی که واقعیت دارد... زندگی مجموعه ای از ایرانی های مهاجر در یک پانسیون ارزان قیمت در یک حلقه تهی از تعلق.قاب خوشایندی نیست. اما به تجربه های بعضی از دوستان مهاجرم بی شباهت نیست. نه به این تلخی و تندی! اما با رگه هایی از همین رنگو بو ... روابطی آزادانه تر ، سبک زندگی پایین تر_ با دست تنگ_ اما آمیخته با مدرنیته اروپایی ، تنهایی و ترس از تنهایی ، دغدغه های فکری یک مهاجر که گاهی جثه اش از هدفِ مهاجرت[ حقوق شهروندی_پول بیشتر_تحصیل_آرامش_آزادی و ...] بزرگتر خواهد شد. "و انسان فرانسوی تا کجا در زندگی همنوعش دخالت نمی کند؟" و این عدم دخالت تا کجا برایت آرامش می آورد؟! آشوب ایجاد شده در روحیه آدم ها _در فضای خالی ناشی از دل کندن، تغییر عقیده ها و..._ و تصویر کاریکاتوری از زن مدرن که بی نهایت شکننده و حمایت طلب و در اندیشه خودش زرنگ و سواستفاده گر تصور می شود ، تصویرهای خوب و روشن کتاب اند. _صادقانه_ تلاش نویسنده برای ابهام بخشیدن به متن داستان را دوست نداشتم و این تلاش دست و پاگیر بارها به چشم می آمد، یک داستان خوب بدون ابهام و موازی گویی بیش از اندازه ، بدون ضربه های مهلک برای پایان ماجرا هم ارزش و کشش خواندن دارد. بنظرم نویسنده زیادی سخت گرفته اند و ارزش ساده نویسی در این کتاب گم شده است. درحالی که زبان مدرن، بیانی ساده ، روشن و مفاهیمی شفاف دارد. پ،ن: کتاب هدیه ای که با چالش بهخوان تمام شد 🩷 0 51 فهیمه حدیدی 1404/5/20 بگذار اسبت بتازد محبوبه زارع 4.2 16 روایت داستان های همیشه شنیده شده کار سختی بنظر میاد و بیشتر ما روضه جناب حر رو شنیدیم و داستانی که انتهای اون از قبل بازگو شده برای کشش داشتن به دقت نظر، نکات جایگزین و نگاه نویی نیاز دارد. این کتاب چند صحنه بسیار خوب داشت، رابطه حر با پسر ارشدش که گریزی بود _بسیار غیر مستقیم و شاید بدون تدبیر نویسنده_به امام حسین(ع) و حضرت علی اکبر و صحنه دیگر نحوه خروج حر از کوفه ؛ و در نهایت خوش به حالشان که نتیجه طغیان و موج کشیدنشان کشتی نجات همه اهل عالم بود.نتیجه طغیان آدم ها همیشه اینقدر زیبا نیست ... من از موج هایی که سرنوشت به صخره های سرگردان می کوبیدشان می ترسم! 5 12 فهیمه حدیدی 1404/5/9 من فاخره ام فرزانه قائنی 4.1 1 پنج ستاره با وجود غلط های تایپی ویرایش نشده، روایتی که حالت نقل کردن اش را حفظ کرده و خوب پرداخته نشده؛ با وجود همه این نکات پنج ستاره که تمامش برای محتواست! محتوایی که ارزش بیان کردن و شنیده شدن دارد. دین همان چیزی است که برای فاخره وقت می گذارد، با کوتاهی اش مدارا می کند و با سخت گیری اش پنجه در پنجه نمی کند! صبر می کند تا فاخره قد بکشد و در او زنی با فکری بلند متولد شود. آن وقت فاخره می تواند زنی باشد که زندگی اش در اتاق خواب و آشپزخانه زندانی نشده، می تواند همان چیزی باشد که می خواهد، زنی که هدف دارد. دین داری های ناقص و کاریکاتوری، اسلام آمیخته با سنت و سلیقه های فردی دارد کار دستمان می دهد! داریم فاخره های کوچک مان را به دست سواستفاده گر سرنوشت می سپاریم. وقتی که گره ها را نه با دندان و نه حتی با دست! که با کلمه می توان گشود. کلماتی که تنها روی زبان نمی چرخد. کلمه هایی که ریشه دارند در قلب آدمی و رفتارش... پ،ن: خلاصه تربیت دینی آینه است! شفاف و زلال و بازتابنده... اول مقابل خودمان بگیریمش. + درباره ازدواج ، واقع نگر و بدون زیبایی تراشی صحبت شده است که خیلی مغتنم است! یک زوج معتقد را به تصویر کشیده، آغاز یک خانواده جدید، ریزه کاری ها و مشکلات. + صداقت راوی تحسین برانگیز است! شما دختر آقای حائری هم که باشید باز روز نخست کاری دست و پایتان می لرزد. باز تعدد فرزندها خستگی هم می آورد. مادری ارزشمند است اما هربار زایمان می تواند چالش جدیدی پیش رویت بگذارد و این چیزی نیست که با آیه و روایت بزک کردنی باشد! سختی هست و شیرینی اش هم ... + به عنوان یک فرد مجرد از شهامت مادری که نمی ترسد از مزیت ها، کارآمدی ها و اشتباهاتش در کنار هم صحبت کند لذت می برم 0 7 فهیمه حدیدی 1404/4/21 کتاب روضه: گزیده مستند روضه الشهدای ملاحسین واعظ کاشفی محمد حقی 3.7 21 این کتاب را به قاعده ی "الْانْسانُ حَریصٌ عَلی ما مُنعَ ..." یکی دوسال کنج کتابخانه ام داشتم. در یک مجموعه مذهبی تاکید کرده بودند این کتاب غیرواقع است و محتوایش اشکال دارد و فلان و فلان . من اما همان روزی که این را شنیدم خریدمش. و راستش در روایت کتاب دنبال حقیقت تاریخ نبودم. این همان چیزی است که پدران پدران پدرهای ما با آن اشک می ریخته اند! منبع مجالسی که با این کتاب روضه نام گرفت. روایت ها خیلی ساده اند ، روضه باز جز یکی دو مورد به خصوص دیده نمی شود. نویسنده کوشش کرده روایت های ناسازگارش را حذف کند. و به طور کلی هم خیلی جاها به سند نداشتن یا فرم های دیگر روایت ارجاع داده است. با این همه مردمانی پاک نیت با روضه الشهدا گریسته اند. قسمت های رزم و رجزهایش به نقالی می ماند! و حوصله من را خیلی سربرد. اما برخی روایت ها در عین سادگی تصویر خاصی دارند. به طور کلی این آن کتابی نیست که بدهی دست یک نوجوان و بگویی امام حسینت را و عاشورای امامت را بشناس. ولی یک حقیقت حسرت برانگیز وجود دارد، آدم هایی زندگی کرده اند که با همین روضه های بی کنایه و ساده به درک های عمیق و عمل های بزرگ رسیده اند ... و حداقل درک مشترک[کوچک]ی می سازد بین ما و روضه خوان پیر روستای پدری ... 0 23 فهیمه حدیدی 1404/3/12 مرگ ایوان ایلیچ لی یف نیکالایویچ تولستوی 4.2 464 چه کسی از مرگ نمی ترسد؟! مرگ ایوان ایلیچ با قلم تولستوی به شیوه ای روان و عمیق و با جزئیاتی مفید نوشته شده است. اما راستش با شناختی که از مرگ و زندگی دارم خیلی فاصله دارد.برای همین آنقدر تکان دهنده نبود برای من، نشد شاهکارش را بفهمم و پایانش را خالی دیدم! شاید چون ایوان ایلیچ نیستم و آن شخصیت نیمچه شایسته و در رفت و آمد با بزرگان! شاید چونزندگی در آستانه ۲۴ سالگی برایم آنقدرها دست و پاگیر و پر پیچ و تاب و کمرشکن نیست. شاید چون توی زندگی نقش مخصوصی بازی نکرده ام. هیچ وقت درباره پوشاندن دوست داشتن یا نفرت قمار نکرده ام! اگر دوست داشتم عمیق دوستداشته ام و اگر متنفر بوده ام پاپس کشیده ام از روابط انسانی با پرداخت هر بهایی ؛ برای همین هیچ از آن نمایش ملال آور و بیزاری ایوان ایلیچ از همسر و فرزندانش نفهمیدم ، انگار اینتکه های داستان با زبان دیگری نوشته شده باشد مثلا چینی برای گوشی فارسی زبان ... البته یک بعد این اثر را درک می کنم و آن هم ترس از مرگ و یک ضربه اتفاقی چه شروع هوشمندانه ای بود برای شروع مرگ ایوان ایلیچ! چه کسی از مرگ نمی ترسد؟! 2 57 فهیمه حدیدی 1404/3/10 فرزند بی نهایت ؛ خاطرات خودگفته شهید بهشتی جلد 1 محسن ذوالفقاری 4.9 3 دلم برای کسی که هرگز ملاقات نکرده ام ، تنگ شده است. کتاب از روایت هایی خوشخوان با زبانی ساده تشکیل شده که سیر پیش رفتن آن ها ، بسیار هوشمندانه است. داستان_ بدون وجود ملموس و روشن _ در سیر روایت ها متولد شده و متن را به جریان انداخته و خاطره ها را از یکنواختی و تکرار دور کرده است. این هنر مولف است که سیمای کشیده بهشتی، ابهت وصلابت صدای ایشان که کلمات را بسیار کتابی و با طمانینه خاصی بیان می کنند در تکتک صفحات کتاب دیده می شود. واقعا این روایت ها به آن چهره می آید! پ،ن: هرگز واحد اندازه گیری حجم کتاب ها ، صفحه نبوده است. میزان جذابیت متن و چگونگی کنار هم قرار گرفتن کلمات وزن کتاب وزمان بردن مطالعه اش را تعیین می کند. برای همین از هیچ شیرازه قطور و پر و پیمانی نترسید! "انسان ِبی نهایت" قصه گویی اش را از جلد رویی و اوجش را از تقدیم نامه کوتاهش شروع می کند. 2 42 فهیمه حدیدی 1404/2/20 فارسی نبلدم فردین آریش 4.0 3 بنظرم مهاجرت اگر با فرار همراه نباشد، جسارت و شجاعت میخواهد. برای همین دانشجوهای بین الملل را آدم های جسور و متفاوتی می دانم. اولین برخوردم با دانشجوهای خارجی به سال ۹۷ و کلاس زبان عمومی برمی گردد. بعدترها بارها و بارها افراد عرب تبار و افغانستانی را در دانشگاه دیدم. اما نخستین دوستی من با دانشجوی بین الملل در سال ۱۴۰۱ ؤ در سفر اتفاق افتاد. دختری از کشور بحرین که برایم یک آغوش گرم و یک شخصیت باشکوه بود. من دوستم ازهار _نامش شکوفه می شود به زبان ما🌸🪽 _ را بارها و بارها در این کتاب ملاقات کردم! روایت ها جذاب بودند و از دریچه آن ها با زاویه دید متفاوتی دانشجوهای غیر ایرانی و جامعه ایران را تماشا کردم در نظرم آمد که انگار بیش از اندازه با سیاست و رسانه نشست و برخاست کرده ایم و یک قدم دورتر از التهاب ها، زندگی در سرزمین مادری جریان دارد. پ،ن: ما که فارسی بلدیمحیف است سعدی و حافظ نبلدم باشیم...همه فرهنگ و هنر ما یک طرف، شعر فارسی یک طرف دیگر ♡ 0 33 فهیمه حدیدی 1404/2/9 لهجهها اهلی نمیشوند خالد مطاوع 4.1 38 یک تجربه پنج ستاره! همه نوشته ها به یک اندازه دلنشین نبودند. اما این پنج ستاره را تقدیم می کنم به " اوهام تسلی بخش" که محبوب ترین متن کتاب بود برای من. نگاهم به خوانش ادبیات ملل رو به کل تغییر داد.[چرا اینقدر مختصر نوشته ام؟! دقیق نمی دانم اما نوشتم و پاککردم؛کلماتم قفل شده اند.] 0 26 فهیمه حدیدی 1404/2/9 جسارت رانندگی منال شریف 4.0 1 چند وقت قبل استوری بلاگر خانمی از مکه و سفر عمره توجهم را جلب کرد. آن هم نه در حریم خانه خدا که در پاساژگردی مناطق نسبتا لوکس که با تعریف از مردان سعودی، عدم نگاهشان به زن های عبا پوش و بزک دوزک کرده ایرانی بر خلاف مردان ایرانی!!! و ... همراه بود. حرف هایی که با صحبت های دوست عربم، نکات امنیتی که برای سفر به عربستان ذکر می کنن و آنچه از گوشه و کنار شنیدم کاملا متفاوت بود. درنهایت جسارت رانندگی را خواندم و متوجه شدم در قرن بیست و یک حتی عربستان سعودی هم می تواند ماله کش داشته باشد :)))) .... جسارت رانندگی خاطرات منال شریف از تولد و زندگی در عربستان سعودی هست. سعودی برای دلایل مختلف به همکاری و همراهی با مراکز اسلام افراطی رو آورده، مکاتب تند و انعطاف ناپذیری که هیچ شباهتی به دین ندارن و به روایت منال شریف همزمان از ۸۰ درصد مسلمان های جهان شامل سنی و شیعه هم متنفر شده بود و فقط طریقه آموزش داده شده را درست می دانست. در ادامه از عربستانی می شنویم که به دلیل نبود قوانین حمایتگرانه از زن و با وجود زنانی که با مفهوم استقلال بیگانه شده اند همچنان ۶۰ درصد ازدواج ها در عربستان به طلاق منجر می شود! و بهتر می توان گفت طلاق داده شدن توسط مردان امر رایجی است. عربستان آنقدر به زنانش برای حقوق اولیه شان آسیب زده است که حالا با یکی دو تا برچ و پاساژ، بلاگرهای تبلیغ کننده ، پول خرج کردن برای خبرهای پر سر و صدا و خوش رنگ و لعاب نمی تواند روی جنایتش را بپوشاند. منال شریف قربانی نگاه افراطیست و تلاش کرده روی پای خودش بایستد و حق رانندگی را پس بگیرد... در مجموع من از سرسختی او خوشم آمد از شکسته شدن پی در پی اش ، تفاوت فرهنگی اش و بی دفاع بودنش دربرابر قانون های عجیب نانوشته حس تلخی داشتم. ارزش یکبار خواندن را دارد. البته که از نظرم برای نوجوان ها و لحظه های شادمان زندگی ممنوع است! کامشان زود و زیادی تلخ می شود. دوست دارم بچه ها بچگی کنند و به این فکر نکنند که بچگی های منال شریف یا حتی نسلی بعدتر ، کودکی های پسرش چقدر درد می کند. 9 25 فهیمه حدیدی 1404/2/2 از اتم تا بینهایت ؛ زندگی دانشمند هستهای شهید دکتر مسعود علیمحمدی نرگس سادات مظلومی 3.8 1 اولین و تنها زندگی نامه موجود از استاد تمام ، دانشمند و محقق بزرگ شهید علیمحمدی که از زبان همسر روایت شده است. از این جهت منبع دست اول و قابل توجهیست. اینکه چقدر آدم سرسخت ، پرتلاش و متعهدی در یادگیری بودن خیلی تحسین برانگیزه... و به آدم یادآوری می کنه تو کجاهستی ؟! چقدر از دانش و عنوان تحصیلت مایه داری؟... اما من توی این کتاب دنبال " زن دانشمند و محقق"می گشتم! اونجایی که دکتر علیمحمدی بعضا دانشجوهای دختر رو با انگیزه و پرتلاش می دید در پروژه ها و ناراحت بود ازینکه بعد از ازدواج از کارها و فضای علمی کنار میرن. اون قسمت از ماجرا که همسر خودشون هم برای همراهی تحصیل ایشون ، نقش خانه داری رو با مسئولیت هایی سنگین پذیرفتند و پس از اتمام تحصیل دکتر در بهترین دانشگاه های ایران و فرصت های بین المللی؛ سهم همسر ایشان از تحصیلات آکادمیک بعد از سال ها وقفه، رشته روانشناسی در دانشگاه آزاد بود. ابدا نمی خواهم این الگو را زیر سوال ببرم، این الگو بر اساس عشق و مسئولیت پذیری دو انسان برگزیده شکل گرفته است. اما بسیار دنبال خودم می گردم! اینکه دانشجو و محقق دختر در یک رشته علوم پایه جایش کجاست...کجا می ایستد، کجا شتاب می گیرد و می دود ....و اصلا چقدر می ارزد؟! در نهایت اینکه قلم کتاب کمی انعطاف ناپذیر بود و می توانست خوشخوان تر و پیوسته تر نگارش شود. پ،ن: برای مثال همسر شهید دانشمند هسته ای دکتر شهریاری هم رشته ایشان است_در زمانی که اصلا متداول نبوده برای خانم ها_ ، آنچه از این کتاب گفتم صرفا یک مثال بود. اما فکر می کنم الگوی این کتاب بیشتر پذیرفته شده باشد. 13 33 فهیمه حدیدی 1404/1/15 چشم انداز شنبه ها ای.ال. کونیگسبرگ 3.5 4 اصل: خواندن "بعضی" رمان های نوجوان به خواندن "خیلی" از کتاب های بزرگسال و تازه های نشر می ارزد! چشم انداز شنبه ها یکی از بهترین کتاب هایی بود که این مدت خواندم. یک داستان خوب که کلمه هایش دلیلی برای ترتیب و چیدمان شان دارند! دلیلی مثل دلیل خانم اولینسکی برای انتخاب تیم چهارنفره "یاران" بدون آزمون و رقابت. با شروع کتاب به وسط ماجرا پرت می شوی، دور و برت را هم نمی شناسی اما نویسنده تلاش نمی کند با توصیف های خسته کننده محیط را به تو بشناساند. بلکه تنها کلمات را با ترتیب جادویی اش در کمال سادگی و بچه بازی[!؟] برایت می نویسد و بعد کم کم با همهچیز آنقدر آشنا می شوی که بارها و بارها خودت را و بخشی از خاطره هایت را در گوشه وکنار فرهنگی که کیلومترها دورتر از تو ساخته شده پیدا می کنی؛ قدرت کلمه! 0 14 فهیمه حدیدی 1404/1/8 النور و پارک رینبو راول 3.3 21 نیم ستاره بابت متنی که کشش دارد و چهار و نیم ستاره بابت اینکه جز کشش چیز دندان گیر دیگری ندارد! یک اثر اجتماعی است و میخواهد به شرایط زندگی آدم ها زیر پوست شهر اشاره کند. بیشتر پرداختن به فروپاشی خانواده هاست و نوجوان هایی که در این خانواده ها دست و پا می زنند. میان این همه غربت مهاجرت، تفاوت و آسیب، پارک خانواده ای دو رگه اما مستحکم دارد. حتی پدر و مادربزرگ در خانه کنار آن ها زندگی می کنند! این دروغ شاخدار فانتزی ای است که پارک با احساسات و روح و جسم تامین شده عاشق النور بشود و خانواده پارک در این علاقه هم پای او باشند. از آن فانتزی هایی که حتی نویسنده نیز باورش نکرده و تنها نوشته است. توصیفات عاطفی کتاب نیز عموما با مسائل جسمی مخلوط اند و بر خلاف بیشتر عاشقانه های نوجوان آن جذابیت و ریتم به خصوص را ندارد. من این دروغ خوشرنگ و لعاب را با طاقچه بی نهایتی که هدیه گرفته بودم خواندم وهرگز نسخه فیزیکی کتاب را تهیه نخواهم کرد! 0 8 فهیمه حدیدی 1404/1/8 همه چیز روی وافل پولی هورواث 4.3 3 خیلی خوب!ریتم اتفاقات کتاب، آدم ها و فراز و فرود هایش درست و دقیق، ترد و طلایی اند.حاوی احساسات مفید -برای نوجوانان(و همه مخاطبان کتاب)! -در ستایش باور و امید... از کتاب هایی که به هر نحو از دستور پخت ها و غذاها صحبت می کنند خوشم می آید.روایت های خوشمزه ای می سازند و مطمئنم خوردنی ها در متن کتاب خوشرنگ و لعاب ترند. پایان کتاب هم معجزه ای معقول بود. در نهایت دو مرتبه وافل درست کردم و دفعه دوم همان حصیری جذابی بود که واقعا همه چیز را می شد رویش خورد!🧇🩷 0 5 فهیمه حدیدی 1404/1/8 جاده کالیفرنیا ؛ سفرنامه لبنان با طعم طوفان الاقصی محمدعلی جعفری 4.2 19 خرده روایت های لبنان، اینکتاب برای من ارزش خواندن داشت. خیلی راحت روایت شده بود، نویسنده تلاش نکرده بود خودش را آدم عجیب و غریبی در فضای معنوی عجیب غریبتری توصیف کند! جوان های ضاحیه بیروت را بدونروتوش به تصویر کشیده بود ، درحالی که شلوارک پوشیده اند ودرفضایی که آمیخته با دود سیگار و قلیان است.اردوگاه های فلسطینی و آوارگان فلسطینی را تقدیس نکرده بود. از نگاه های متعصب قومی-عربی، تا ناآگاهی و ظهور تکفیری ها ما بین آوارگان ، درکنار آن نجابت و امید دائمی. آن دسته آدم های سرنوشت ساز... همه را با هم دیده بود و نوشته بود. شاید نویسنده راه گریزی از پراکندگی روایت نداشت اما همینپراکندگی از جنس سفری ناگهانی و بدون برنامه بود به سبک جاده کالیفرنیا! 0 17 فهیمه حدیدی 1403/12/24 ساربان سرگردان (جلد دوم جزیره سرگردانی) سیمین دانشور 3.8 12 سیمین دانشور یکه تاز نثر زنانه معاصر است! سلیم و مراد هر دو به هستی مبتلا شده اند. نمی توانند از شکوه اثرگذاری اش بگریزند ، هرچقدر از او بگریزند یا بخواهند انکارش کنند.این حقیقتی_هرچند قبول نکردنی یا خوش نیامدنی_ از قدرت زن است! درخت نارنج خشک می شود و از ریشه درمی آید اما دختر نارنج و ترنج با طوطک خیالاتش باقی می ماند... خیلی اغراق آمیز است اما می توانم بگویم[درنظرم آمد] سلیم و مراد جنبه های مختلفی هستند که از دل شخصیت جلال آل احمد متولد شده اند. آنروحیه مذهبی سنتی و خانواده آداب و رسوم دان یا آن جوان درسخوانده روشنفکر مبارز سیاسی آن مرد توده ای!... چقدر جلال هست در تار وپود این ماجرا. انتقاد های سیمین را به اندازه روایتش از تاریخ معاصر دوست دارم و می پذیرم. ساربان سرگردان، کتاب محترمی است. 0 17 فهیمه حدیدی 1403/12/18 عیددیدنی و داستانهای دیگر محسن سلیمانی 2.0 1 سبک داستان ها منو می برد سمت قصه های مجید یا داستان های کمال ، ولی کمی نتراشیده و نخراشیده! با ظرافت کمتر و در یک فضای خاکستری غبارآلود.. بیشتر قصه ها حول محور فقر می چرخید و داستان زندگی های آبرومند طبقه معمول جامعه در دهه پنجاه و شصت[ردی از دهه هفتاد و هشتاد در کتاب ملموس نبود]. این روزها شاید داستان هایی روشن تر و خوش رنگ تر با چاشنی امید بیشتر به کارم بیاید! 0 15 فهیمه حدیدی 1403/12/11 آبی نفتی مهدی نورمحمدزاده 4.2 7 آبی نفتی عزیز! ایده نخست نویسنده حرف نداشت! معتقد بود آینده و تخصص آدم ها را نباید نتیجه تست زنی خودشان و بدتر از آن نتیجه پاسخ برگ چهارخانه ای همسالانشان مشخص کند... این که کنکور آدم ها را دکتر و مهندس و معلم و این و آن کند فاجعه است. تخصص آدم ها باید حاصل نحوه زیستن شان باشد و مهندس عمرانی واقعا زیست مهندسانه ای داشته است. اینکه استعدادهای گوناگون از کودکی بستری برای ظهور داشته باشند و کودک در هر یک از استعداد ها و علایق خود آرام آرام ورزیده شود. آیا به متخصص های یک بعدی نیازمندیم؟! تقریبا امکان پذیر نیست که آدمی فقط و فقط یک کاره باشد! منبع نوری ما یک جهت تابش ندارد! ما یک منبع پرنور پراکنده می خواهیم که پرتوهایش جهت های گوناگونی را نشانه می رود ، اما فرد توانمند می تواند لنز اش را جای درست بگذارد و این پرتوهای پراکنده را متمرکز کند روی یک نقطه. نقطه ای که سرخ و گداخته می شود و کارهای نشدنی را شدنی می کند. مهندسی که نقشه کشی میداند ونقاشی هم بلد است ، مهندسی که فوتبال چشیده است وروابط اجتماعی را مزه مزه کرده است. از فارغ التحصیل فلان دانشگاه مطرح که با مدرک دکتری از غار تنهایی اش بیرون آمده است، خیلی بلند تر می بیند و انعطاف پذیر تر زندگی می کند. برای همین دنبال یک استخدام معمولی نیست! خلاق است وخالق می شود، از جنس آبی نفتی. پ،ن۱: کتاب یک ویژگی خاص_ دلم نمی آید بگویم ایراد_ دارد ، که در فصل های وسط تا پایان بیشتر نمود می کند. آن هم یک سری اطلاعات واصطلاحات فنی است! من دوستش داشتم و یک چیزهایی اش را هم با زیرنویس نویسنده می فهمیدم. به طور کلی جذاب بود اما نمی دانم برای یک فروند آدم بیزار از ریاضی و فیزیک ،چه حسی را منتقل کند. پ،ن ۲: یکی از نقاط اوج داستان برای من ،آنجا بود که متصور بودند دانش فنی ساخت پمپ در ایران وجود دارد و امکانات، قطعات و کارخانه سازنده ای نیست. و بعد از بررسی متوجه شدند حتی یک پایان نامه که طراحی این دستگاه را انجام داده باشد هم در تمام دانشگاه های ایران وجود ندارد!!! خیلی حرف است که یک دانشکده فنی مهندسی و یک ساختمان علوم پایه به کجا می رود و دانشجوهایش را به چه کارهایی مشغول می کند ... 7 27