یادداشتهای نرگس زنجانی (42) نرگس زنجانی 1404/5/13 فلسفه برای همه متیو کریسمن 3.3 1 برای منِ فلسفه نخوانده: کلاس درسی که حتما باید یاداشت برداری می کردی و دقیقا نویسندگان کتاب چنین هدفی داشتند. یعنی برای کلاس طراحی شده بود. آخر هر بحث خلاصه ی درس، سوال و تمرین داشت. تمرکز بالایی می طلبید. هر فصل بحث فلسفی مثل سفر به زمان، جبر و اختیار، باز می شد و حول محور آن تفکر و تعمق می شد. برای من، سخت خوان بود . به هر حال باب آشنایی بود با بحث های فلسفی و فلاسفه غرب . صوتی کتاب هم موجود است. توی نوار شنیدمش. 0 1 نرگس زنجانی 1404/5/7 خرس، خواستگاری، تاتیانا رپینا آنتون چخوف 3.0 4 دو داستان اول قابل تامل و شیرین بودند. داستان سوم و تعدد آدمها بیشتر گیج کننده بود آنقدر که ولش کردم. البته داستان برای مخاطب خاص چخوف بود. داستان اول زنیست که برای یاد دادن وفاداری به مرده ی شوهرش تصمیم گرفته ازدواج نکند . در روند داستان با طنز موقعیت زن تغییر می کند. داستان دوم مردیست که سن ازدواجش دارد می گذرد و برای زن گرفتن پیش مرد همسایه می رود تا دم دست ترین دختر موجود را بگیرد. چخوف، آدم ها و رفتارشان را به خوبی به تصویر می کشد. همراه تبسم، آدم را فکری می کند که: عجب! 0 25 نرگس زنجانی 1404/4/25 خرده جنایت های زناشوهری اریک امانوئل اشمیت 3.9 79 کتاب توی هشتادو هشت صفحه حرفهای خوب و مهمی رو زده بود؛ بدون اینکه بی خودی کشش بده. 0 0 نرگس زنجانی 1404/4/8 خط مقدم 4.6 41 شنیدن کتاب را بیشتر توصیه می کنم. مستند داستانی، از جوانه زدن پیشرفت موشکی ایران. همت و اراده ی آهنین فرزندان وطنم، من را یاد این روایت از پیامبر انداخت: اگر علم در ثریا باشد مردانی از سرزمین پارس به آن دست پیدا خواهند کرد.) و ضمیمه ی آن سخنی از حاج قاسم سلیمانی: میزان فرصتی که در بحرانها وجود دارد در خود فرصتها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم. ما حتما از این سختی عبور میکنیم.) فرصت جنگ این شرایط را مهیا کرد تا استعداد ها شکوفا شود. رحمت خدا بر این دلیر مردان. 0 1 نرگس زنجانی 1404/3/22 پاندای بزرگ و اژدهای کوچک جیمز نوربری 3.9 155 اژدهای کوچک پرسید: اگر کسایی پیدا بشن که از خودم یا کارهام خوششون نیاد چی میشه؟!》 پاندای بزرگ جواب داد: هیچی تو فقط باید راه خودت رو بری. بهتره اونا رو از دست بدی تا خودت رو.》 صحبت های پاندا و اژدها و تصاویر زیبای کتاب ، ژلوفن یست برای خودش. ^^ 0 2 نرگس زنجانی 1404/3/20 سرزمین مقدس: سفری به فلسطین گی دولیل 4.0 80 و اینک سرزمین مقدس از دستان یک هنرمند کمیک. رنجی که مردم فلسطین می کشند پنهان کردنی نبود و نیست؛ حتی اگر کتاب کمیک باشد و نویسنده بی طرف! 0 2 نرگس زنجانی 1404/3/19 ابن مشغله نادر ابراهیمی 4.2 134 ابن مشغله: دوستان میگفتند ننویس 《من》 بنویس 《اینجانب》. من هم میگفتم: مگر من دیوارم که جانب داشته باشم؟ من منم، جانب نیستم. _________ دقت در انتخاب کلمه و موزون بودن متن نادر خان ابراهیمی، آدم را شیفته ی آن جانبش می کند که بروی و بیشتر از جنابشان بخوانی. جنابشان از هر چه که می نویسند، انگار به موسیقی آرام و احساسی گوش می سپاری، حتی اگر موضوع احساسی نباشد و در مورد شغلهایی باشد که پی در پی تغیییر داده تا به ایده آلش برسد. طنازی نویسنده هم برایم جالب بود . تلخی خیلی از جاهای متن را گرفته بود. روحشان غرق رحمت الهی . 0 5 نرگس زنجانی 1404/3/6 مجله مدام: خواب جمعی از نویسندگان 4.4 12 بیشتر روایت ها و داستان ها را می شد با صدای نویسنده شنید. عکس های بچه ها و جای خوابشان ، هر کدام داستانی صامت بود. موضوعات متنوعی حول محور خواب شکل گرفته بود. +متن ها، مثل (اولین شب خوابگاه ) به خواننده کمک می کرد بهتر فضای روایت و داستان را درک کند. بیشتر مجله برای من جذاب بود. 0 3 نرگس زنجانی 1404/3/2 نظم بیرونی، آرامش درونی با رفع به هم ریختگی ها و نظم دادن به اوضاع، فضای بیش تری برای خوشبختی داشته باشید گرچن روبین 3.8 5 کتاب به صورت یک لیست کار عمل می کند. به صورت ذره ای دست از وسایلی که هزار بار در خانه جابه جاشان می کردم و استفاده ای نداشت ، دل کندم. از نصیحت های مادرانه در راستای منظم بودن بیشتر اثر داشت. شاید برای اینکه : من یک کتابخوانم.:) 0 0 نرگس زنجانی 1404/3/2 بازمانده روز کازوئو ایشی گورو 3.9 62 بعضی کتاب ها را باید تا صفحه ی آخر، مدام خودت را به چند صفحه ی جلوتر هُل بدهی! اگر مقاومت کنی گاهی هم چند صفحه سُر می خوری. این هم جایزه ات! بازمانده ی روز، برای من نثر سختی داشت. پر از کلماتی که باید معنی آن ها را گوگل می کردم. بعضی جملات را چند بار می خواندم تا بفهمم چه می خواهد بگوید. سوای اوضاع سیاسی زمان هیتلر، که چیز زیادی از آن هم نمی دانستم. چیزی که هست اولویت با استیونز بود. پیشخدمت انگلیسی که باید می فهمیدمش. آدمی که فهمیدنش سخت بود! خیلی از شخصیت استیونز، حرص خوردم. تمام زندگیش را خرج خوش خدمتی کرد. از عشق چیزی نفهمید و در آخر هم مردد ماند. چند صفحه ی آخر، کنار ساحل، من هم دوست داشتم با استیونز برای زندگی از دست رفته بگریم. کتابی که تماما با حرکات و گفتگوها باید درکش کرد. درک کنی چرا استیونز معنی زندگی را نفهمید و غرق در اوهام فهمیدن بود! 0 5 نرگس زنجانی 1404/2/27 ته خیار (سی داستان) هوشنگ مرادی کرمانی 3.4 27 اینکه هر بار نویسنده رفته جای یک شخصیت نشسته برای من جذاب بود مخصوصا جایی که از زبان یک جلاد در ۱۵۰ سال پیش حرف می زد. با کتاب خوش بودم چون داستان ها را در زندگیم دیدم مثل خندان خندان و ندیدم مثل گوجه فرنگی و گیتار. داستان ها یک سرخوشی دلچسبی دارند. حتی آن هایی که آخرشان تلخ تمام می شود. از خواندن داستان های کوتاه و گاهی خیلی کوتاه لذت بردم. با صدای منصور ضابطیان کتاب را شنیدم : شیرین و با احساس. 0 34 نرگس زنجانی 1404/2/11 آن سوی مرگ جمال صادقی 4.3 79 فکر می کردم بعد از دیدن برنامه ی 《زندگی پس از زندگی》عباس موزون، کتاب چیز جدیدی برایم نداشته باشد. کتاب را فامیلی سفارش داده بود تا برایش بخرم. چند صفحه ای ورق زدم و بعد دیدم که چسبیدم به کتاب. یک علت پیگیری، آینده ی مبهم پس از مرگ است و این مقوله از هر دهانی چیزی برای شنیدن دارد. و بعد همان که گفتند، انسان است و نسیان. لازم بود تذکری دریافت کنم و بازنگری دوباره در زندگیم. 0 5 نرگس زنجانی 1404/2/7 ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی 4.0 122 ماهی سیاه کوچولو گفت《 من خیال نمی کردم شما اینقدر خود پسند باشید من شما رو می بخشم ، چون این حرف ها رو از روی نادونی می زنید!》 داستانی ساده و شیرین برای همه. 0 7 نرگس زنجانی 1404/2/6 اتحادیه ابلهان جان کندی تول 3.4 74 کتاب را شنیدم . با ترجمه ی عالی پیمان خاکسار و صدای شنیدنی اشکان عقیلی پور. گاهی به دیوار فرهنگ آمریکا می خوردم که باعث می شد نفهمم چه می خواهد بگوید. شخصیت اصلی پسر چاق و هیکلیست که بر خلاف تمام آثاری که دیده بودم چه تلویزیونی و سینمایی خرفت نبود. خاص با نگاهی فلسفی بود. شخصیت پردازی های درست و تصویر سازی های عالی در کنار دیالوگ ها ی شیرین از جذابیت های کتاب بود. شخصیت هایی که زنجیر وار به هم وصلند و در آخر گره از کار هم باز می کنند. در آخر داستان ایگنشس در مغزتان باقی می ماند؛ گاهی دیالوگ هایش را با صدای بم با لحن خطابه از زبان شما صادر خواهد کرد. کتاب نقدی با زبان طنز بر زندگی آمریکایست. 0 1 نرگس زنجانی 1404/1/27 یک اتفاق مسخره فیودور داستایفسکی 3.7 73 امان از اسم های روسی! برای من اسم های روسی مثل قیافه ی مردم چین هستند:همه شان شبیه همه اند. چیزهایی که برای من جالب بود، به عنوان یک نو روسی خوان اللخصوص داستایفسکی این هست: چه قصه گوی خوبی هستند ایشان. وقتی شروع می کنند و داستان را تعریف می کنند مدام مثل بازی های رایانه ای یک پرونده، کنار شخصیت باز می کنند . در کنارش روانشناسی و تنوع شخصیت ، هم قابل تامل است. هر چند در این زمانه شخصیت پردازی جلوی مخاطب شکل نمی گیرد و نوعی ضعف محسوب می شود. باید در نظر داشت نثر قدیمی ست. کتاب مختصر و مفید در عین حال پر محتوا. کتابی با تصاویر زنده و پویا. 0 4 نرگس زنجانی 1404/1/27 دیلماج حمیدرضا شاه آبادی 3.6 77 سبک نویسنده برایم جالب بود: خود نوشت ، گزارش، نامه. هرچند اول کار، از نامه بازی خوشم نیامد . البته این مدل نوشتن به زیرکی آقای نویسنده هم برمی گردد. به خاطر این مدل نوشتن از جزئیات بیشتر صرف نظر شده بود. صبوری پیشه کردم و رفته رفته داستان به مذاقم خوش نشست. همخوانی کتاب با دوستان (حلقه کتاب مبنا )بی تاثیر نبود. تصاویر تاریخی خاصی داشت که با دقت خوبی نویسنده آن را نگاشته بود. 0 1 نرگس زنجانی 1404/1/17 بخارای من ایل من محمد بهمن بیگی 4.1 20 "ما سرزمین غریبی داریم. اگر آن را بشناسی عاشقش می شوی، چه روشنفکر باشی چه غیر روشنفکر، چه باسواد باشی چه بی سواد" گفته ی نادر ابراهیمی را در کتاب" ایل من بخارای من " درک کردم. وقتی محمد بهمن بیگی با نثر زیبایش ایل را، وطن را، به تصویر می کشد. شجاعت و مهمان نواز ی های ایل، اسب ها و تفنگ ها، حیا و مظلومیت زنان، آمیخته با هنرهای چشم نواز، نواهای دلنشین ایل، همه و همه وجودم را پر کرد از عشق به وطن. وطنی که کفه ی خوبیهایش خیلی بیشتر و شیرین تر است. کم و کسری های وطن را، بهمن بیگی ها جبران می کنند. آدم های عاشقی که از کوره راهها نمی ترسند و دل به پشت میز نشستن نمی سپارند. طعمش آنقدر شیرین بود که در هر بخش مکث کردم و گاهی چند بار خواندم تا آن را با همان جزیئات تصور کنم. صحنه هایی زیبا و دلنشین که دوست داری همان جا، در همان سطر، سیاه چادر بزنی. زینت کتابخانه اس و یادگاری نفیس برای نسل بعد. روح نویسنده غرق رحمت الهی. 0 0 نرگس زنجانی 1403/12/21 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.2 76 حمید رضا صدر آدم خوش صحبتی ست. حتی وقتی از فراز و نشیب سرطان می گوید. علی رغم اندوه جاری در کتاب، همراهش ماندم. ارجاع های جان دارِ تاریخی سینمایی، تصاویر زنده، در کنار زبان سرحال و روان ، کشش لازم را داشت. درون مایه برای من، عشقی بود که با تمام درد و رنج بیماری، قوه ی محرکه ی بیمار شده بود. عشق به همسر، به فرزند، عشق به زندگی . صدر وقتی به بیماریش پی می برد به زنش می گوید: نمی خوام دکترا تیکه پاره ام کنن ... 》. چیزی که در بیماری و مرگ پدرش به آن رسیده بود. اما، گریه های مهرزاد ورق را برمی گرداند. برای درمان سرطانی که وارد استیج چهارم شده تا آمریکا می رود و می جنگد. صدر جایی به خودش می گوید: 《تویی که همیشه اعتقاد داشتی مرگ همین نزدیکی هاست، می بایست چنان که شایسته است به استقبالش بروی. با روی آرام با کلامی اطمینان بخش با نگاهی فیلسوف مآبانه! اما داری همه چیز را خراب می کنی، بهم می ریزی. می دانی فقط آدم های ترسیده، بی دل و جرات به بدبینی، بد و بیراه گویی کشیده می شوند. با این وصف کاری از دست بر نمی آید!》 سختی رویارویی مرگ را در این جملات یافتم. جایی که مفاهیم فرو میریزند و باید از نو بازیابی شوند. 0 2 نرگس زنجانی 1403/12/9 نوشابه زرد منصور ضابطیان 4.0 55 کتاب را صوتی گوش دادم . با صدای نویسنده. موسیقی خوبی روی متن سوار بود. برای من که اطلاعات اندکی از کانادا داشتم خوشایند بود. خودمانی بودن نویسنده و زبان طنزش جذابیت متن را دو چندان کرده بود ؛و اینکه بیشتر آدم ها را نشان داده بود تا خود کانادا را. 0 1 نرگس زنجانی 1403/11/23 مرثیهای بر یک رهایی آزاده جهان احمدی 3.2 27 کتاب را تمام کردم و نشستم به تماشای زندگی! زندگی خودم و آدمهای اطرافم. روایت ها بدون ایراد روایی نبودند ولی حال تامل بعد آن ارزش خواندن کتاب را دارد. 0 0