چندسالی بود که این کتاب در کتابخانه‌ام خاک می‌خورد و نخواندنش بر دلم سنگینی می‌کرد اما حوصله‌ام نمی‌کشید که آن را بخوانم...
بالاخره پس از پاسخ مقتدرانه ایران به تجاوز رژیم صهیونیستی به دلم افتاد که این کتاب را خوانده و با شروع داستان موشکی شدن ایران آشنا بشوم.  الحق و الانصاف هم کتاب خوب و جامعی بود که هم مطالب نو و عالی‌ای داشت و هم روایت شیرین و دلپسندی.
چه آنجا که ماجراهایی دوره آموزشیشان در سوریه رخ داد و چه آنجا که با موشک‌های دستکاری شده توسط لیبیایی‌ها، دست و پنجه نرم می‌کردند و تلاش می‌کردند بار دیگر غرور یک ایرانی مسلمان را به منصه ظهور برسانند.... 
خلاصه بگویم که کتابی بود نه تنها شامل ماجرای موشکی شدن ایران و مجاهدت‌های تیم موشکی، بلکه جو موجود در جامعه آن دوران را نیز به طرز دلنشینی به تصویر کشیده بود.

        

          میخواین بدونین بعد از انقلاب چطور با دست خالی جنگیدند و امروز تو ابن جایگاهیم؟
این کتابو بخونین..
خلاصه بگم به نظرم این رمزو میزدن: ایمان، تلاش کمرشکن،امید به خدا
        

          توی کتابخانه محل کار دیدمش... متناسب با شرایط موجود خاورمیانه بود و مناسب برای خواندن( اوضاع بعد از ترور سید حسن نصرالله)...علاوه بر اون خودم هم دنبال کتابی بودم درباره تاریخچه و نحوه شکل گیری فعالیت های موشکی کشور و این کتاب گزینه مطلوبی به نظر میرسه... تا الان با وجود دوتا بچه بازیگوش و کوچک نزدیک به ۱۰۰ صفحه خواندم...
خیلی جالب بوده تا حالا...
        

          واقعا قلم خوبی داشتن نویسنده و بسیار با احساس و به زیبایی روایت شده بود . از سرگذشت شهید و سرگذشت دسترسی ایران به موشک ها و چالش و سختی هایی که در این راه تحمل کردن 
        

          صوتی‌ش رو شنیدم و اگر راستش رو بخوام بگم، انتظار اثر درجه یکی نداشتم! ولی واقعاً خوب بود. دوست داشتنی! در فرم و‌ محتوا خیلی خوب بود. 
خوندنش باعث شد لذت بیشتری از حملات اخیر ایران ببرم 😁
        

          بسم الله القاسم الجبارین
۱۲ تیر ماه ۱۴۰۳
و ما رمیت إذ رمیت 

💚همیشه توکل به خدا جواب میده تا بتونی از هیچی یه قدرت بشی 💚
روحت شاد حسن آقا
به امید برآوردن آرزویت«نابودی اسرائیل»

        

          شنیدن کتاب را بیشتر توصیه می کنم.
مستند داستانی،  از جوانه زدن  پیشرفت موشکی ایران.
همت و اراده ی آهنین  فرزندان وطنم، من را یاد این روایت از پیامبر انداخت:
اگر علم در ثریا باشد مردانی از سرزمین پارس به آن دست پیدا خواهند کرد.) 
و ضمیمه ی آن سخنی از حاج قاسم سلیمانی:
میزان فرصتی که در بحران‌ها وجود دارد در خود فرصت‌ها نیست. اما شرط آن این است که نترسید و نترسیم و نترسانیم. ما حتما از این سختی عبور می‌کنیم.)
فرصت جنگ این شرایط را مهیا کرد تا استعداد ها شکوفا شود.
رحمت خدا بر این دلیر مردان.



        

          این کتاب رو در روزهایی خوندم که عملیات وعده صادق ۲ انجام شد
حقیقتا لذت بردم.
هم به لحاظ فرم هم به لحاظ محتوا زیبا بود.
فقط کاش بیشتر ادامه داشت
        

          امروز پنجشنبه ١٩ تیر کتاب خط مقدم رو تموم کردم.

هفته اول جنگ تحمیلی ٢ بود که کتاب رو شروع کردم و با وجود تعداد صفحات بالا و کلی مشغولیت در حدود دو هفته خوندمش. 

حرف زیادی نمیخوام بگم، ولی هر موشکی که الان به سمت خونخوران عالم پرتاب میشه مدیون زحمات این شهید عزیز و هم رزماشون هست. 
واقعا که در مسیر راه اندازی فضای موشکی کشور شب رو از روز نشناختند و با ایمان به خدا، مداوم تلاش کردند. 

در این بین همراهی همسران از جمله همسر شهید طهرانی مقدم، برام خیلی موثر و اثر گذار بود. 

پ.ن: فیلم سینمایی خدای جنگ روایتگر بخشی از کتاب خط مقدم هست، همون قسمتی که لیبییایی ها میان ایران که برامون موشک پرتاب کنن ولی نصفه کاره رها میکنند و سیستم موشکی رو دچار نقص و اختلال میکنند و شهید و همراهانش در مدت ١٧ روز، با عزم باور نکردنی و ایمان قوی تمام ٢۵ نقص فنی که اونا ایجاد کردند رو برطرف میکنند و موشک رو آماده پرتاپ...
الله اکبر از این مردان خدا

توصیه میکنم بخونید، هم کتاب خیلی هیجانی هست و کشش داره هم اینکه قلم و بیان خوبی داره.👌
        

          اتفاقی که داشتم کانال‌های تلویزیون رو جابه‌جا می‌کردم، ناگهان چشمم به زیرنویس شبکه ۱ افتاد که نوشته شده بود "سینمایی خدای جنگ" اسم این فیلم رو توی جشنواره فجر شنیده بودم ولی خب فرصت نشده بود که ببینم...
از وسط‌های فیلم بود که همراه شدم همون لحظه مامانم که کنار دستم نشسته بود؛ گفت: اِه این داستان لیبیایی‌هایی‌ست که اومدن برای ایران موشک بزنند و بعد چند وقت ول کردند و رفتند...
همین حرف باعث شد تا آخر پای فیلم بشینم چون فیلم روایتگر واقعه‌ای از کشورمون بود که من ازش خبری نداشتم...
بعد تموم شدن فیلم شخصیت ابراهیم منو مجاب کرد که بروم و ببینم این شخصیت در عالم واقع چه کسی هست؟!
همون اول متوجه شدم که فیلم درباره شهید حسن طهرانی‌مقدمه...
سال ۹۹ کتاب خط‌مقدم رو [که اون موقع ۶۵هزارتومن بود] خریداری کرده بودم؛ یادمه جرو گرون‌ترین کتاب‌هایی بود که اون موقع چاپ شده بود... اما من فرصت نکرده بودم این کتاب رو شروع کنم چون نزدیک ۵۵۰ صفحه بود...
خلاصه وضعیت کشور و این اتفاقات اخیر منو مجاب کرد در حینی که می‌بایست برای مصاحبه آزمون دکتری خودم رو آماده کنم؛ این کتاب رو دستم گرفتم و شروع به خوندنش کردم...

هر موشکی که این روزها از کشورمون به سمت اسرائیل پرتاب می‌شد متوجه زحمات و تلاش‌های این مرد خدا و همراهانش میشدم... که با چه زحمت‌هایی توانسته بودند این مسیر رو آغاز کنند و با یاران‌شون این مسیر را ادامه دهند...
رحمت و رضوان خدا بر طهرانی‌مقدم و حاجی‌زاده و کسایی که در این مسیر تلاش کردند اما نامی از آن‌ها نیست...

(خلاصه پیشنهاد می‌کنم در کنار فیلم خدای جنگ، کتاب خط‌مقدم رو نیز مطالعه کنید که قدر تک‌تک موشک‌های‌مون رو بدونیم...)
        

          من این کتاب را به صورت صوتی گوش دادم عالی بود 
        

          میتونم بگم از خوندن این کتاب لذت بردن و پیشنهاد میکنم  بخوانید من خیلی از این شهید الگو گرفتم 
        

          شاید نیاز بود هزار ستاره بدم
 برای هر ایرانی چه در خارج و چه در داخل خوندن این کتاب از نون شب واجب تره. 
        

          سیر داستانی جامعی از فرآیند شروع یگان موشکی تا استقلال یگان موشکی در پرتاب موشک.
        

          کتاب خوبیه ولی خط داستانی ضعیفی داره که از نویسنده انتظار بیشتر میرفت! ممکنه طولانی بودن و حجم زیاد کتاب خستتون بکنه ولی ارزش مطالعه و آشنا شدن با شخصیت شهید حسن تهرانی مقدم داره
        

          کتاب درباره شکل گیری توان موشکی جمهوری اسلامی ایران صحبت می کند و در  آن نقش حسن طهرانی مقدم را نشان می دهد. امروز که این یادداشت را مینویسم، ماهواره دیگری از کشورمان یعنی ماهواره چمران۱ در مدار قرار گرفته و آنقدر این چیزها در کشورمان زیاد و برایمان عادی شده که شاید در خبرها زیاد به آن دقت نکنیم. ماهواره ای که باز هم با یک ماهواره بر بومی که توسط هوافضای سپاه ساخته شده بود در مدار قرار گرفت. این افتخار آفرینی ها اثر فعالیت های شهید طهرانی مقدم و تیم شان بوده که هنوز ادامه دارد.

اما درباره کتاب!
 حوادث کتاب در دوران دفاع مقدس اتفاق می افتد و سختی های آن زمان برای تهیه موشک و پرتاب آن را بیان می کند که نقطه آغاز موشکی شدن کشورمان بوده است.
دو نکته خیلی جالب در این کتاب بود که بیان آن در این یادداشت خالی از لطف نیست. 
اول اینکه خیلی ها از نقش حافظ اسد، پدر بشار اسد، رئیس جمهور فعلی سوریه در راه اندازی توان موشکی کشورمان بی خبرند. اساسا در دورانی که ما در جنگ بودیم و از سمت خیلی از کشور ها تحریم بودیم، این حافظ اسد بود که حاضر شد آموزش پرتاب موشک را تمام و کمال به ما بیاموزد، هرچند که اگر محدودیت های نظامی کشور سوریه در آن زمان نبود، حتی حاضر بود موشک هم به ایران بدهد.
نکته دوم نقش همسر شهید طهرانی مقدم است که خیلی از اوقات حاضر میشود دوری از همسر و سختی آن را به جان بخرد، برای اینکه اسلام در مقابل جبهه کفر پیروز شود که البته همه مادران و همسران شهدا اینگونه بوده اند. قطعا بخشی از پیشرفت کنونی موشکی کشور، مدیون ایشان می باشد.
        

          کتاب اولش جالب بود و راجع به موشکی شدن ایران بود و داشت جذبم میکرد... تا رسید به جاییکه دم به دیقه استناد کرد به خاطرات بعضا توزرد و متفرعنانه عاقبت به استخری که طبق گفته خودش: دنیای فردا، دنیای گفتمانهاست نه موشک‌ها!!🤦 دقیقا با همین قدر حجم تناقض!
دیدم به کلی نسبت به انتشارات این کتاب عوض شد! با این کتاب بهم ثابت شد باطن این انتشارات با ظاهرش فرق میکنه!
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا🤲
        

          برای پاییز پر از بیم و امید ۱۴۰۳ نسخه‌ی آرامبخشیه
        

          کتاب فوق العاده ای بود.درود و سلام خدا بر همه شهیدان موشکی به ویژه حسن تهرانی مقدم و سردار حاجی زاده.تصورشم نمی کردم پرتاب کردن یه موشک این همه سختی و پیچیدگی داشته باشه.چقدر کتاب حس غرور و افتخار به آدم میده.وقتی میفهمی از هزار ترفند برای گرفتن چندتا دونه موشک از قذافی و کره رسیدیم به جایی که با موشک های بومی از تمایت ارضی وطن عزیزمون دفاع  میشه به ایرانی بودن خودت افتخار می کنی و جز حس احترام و قدردانی همیشگی نسبت به کسانی که با تلاش شبانه روزی ما رو به این عزت رسوندن چیزی نمی مونه.

پ ن:فیلم خدای جنگ اقتباس آزادی از تلاش موشکی شدن ایرانه،تو فیلم قطعات باز شده از موشک ها رو دوباره از لیبیایی ها می دزدیم ولی واقعیتی که در این کتاب بود خیلی عزت مندانه تر و غرور آفرین تر بود.

        

          درود خداوند بر طهرانی مقدم و یارانش 💚