مصطفی رحیمی

تاریخ عضویت:

بهمن 1401

مصطفی رحیمی

بلاگر
@rahimi_mstf

70 دنبال شده

66 دنبال کننده

                با کتاب می توان در گذر زمان سفر کرد...
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
        داستان کتاب از جایی شروع می شود که دونفر از بچه های روستا برای خوردن میوه های باغ کیانوش، بدون اجازه وارد باغ می شوند و در ادامه هواپیمای جنگی عراقی را می بینند که سقوط می کنند و اتفاقات داستان در دل این ماجرا رغم می خورد. داستان کتاب برای نوجوان می تواند خیلی جذاب باشد به خصوص اینکه قهرمان داستان یک نوجوانی است که با اقدام به موقع خودش، باعث نجات مردم روستا و اسیر شدن خلبان عراقی می شود. در کتاب به صورت غیر مستقیم به اثر داشتن اخلاق خوب هم اشاره می کند. جایی که کیانوش توانسته بود با اخلاق خوب و انسان دوستانه اش، خلبان عراقی منقلب کند، کیانوشی که از ابتدای داستان او را فردی خشن و مخالف با بچه ها معرفی می کند.
نکته جالب این است که در حین این داستان نویسنده بخشی از دلاوری ها و مقاومت مردم روستا که در زمان قحطی بزرگ که توسط انگلیسی ها در کشور به وجود آمده بود و باعث کشته شدن ۹میلیون از ایرانی ها شد، اشاره می کند که لازم است هر ایرانی از ظلمی که انگلیسی ها به ایران کرده اند، اطلاع داشته باشد
هنوز فیلمی که از  بر اساس این کتاب منتشر شده است را ندیدم اما با خواندن این کتاب بیشتر علاقه مند شدم که حتما فیلم را بببینم.
      

7

        کتاب دارای پنج داستان کوتاه در زمان ائمه اطهار است. بیشتر داستان ها درباره افرادی است که متوجه شده اند کارشان اشتباه بوده ولی از بازگشت و توبه به کلی ناامید شده اند که در نهایت متوجه می شوند که جایی برای ناامیدی وجود ندارد. خلاصه بعضی از داستان ها در زیر آمده است.
اولین داستان، داستان زهری، شکنجه زندان عبیدالله است که به خاطر اینکه آبرویش به خاطر شکنجه هایی که در زندان انجام داده می رود، اواخر عمرش را در بیابان می گذراند و منتظر مرگ است که کاروان امام سجاد از آنجا می گذرد و با او برخورد میکند و در نهایت زهری متحول میشود و به زندگی بر می گردد. 
داستان دوم در رابطه با مباهله است که نیاز به توضیح نیست.
داستان سوم درباره همسایه ابابصیر شاگرد امام صادق است که فردی مست و لایعقل است و باعث آزار همسایه ها شده است. در نهایت با کلام تاثیرگذار امام صادق متحول میشود و تمام اموال خود رو میفروشد و رفتارهای گذشته خود را اصلاح میکند.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

1

        کتاب درباره شکل گیری توان موشکی جمهوری اسلامی ایران صحبت می کند و در  آن نقش حسن طهرانی مقدم را نشان می دهد. امروز که این یادداشت را مینویسم، ماهواره دیگری از کشورمان یعنی ماهواره چمران۱ در مدار قرار گرفته و آنقدر این چیزها در کشورمان زیاد و برایمان عادی شده که شاید در خبرها زیاد به آن دقت نکنیم. ماهواره ای که باز هم با یک ماهواره بر بومی که توسط هوافضای سپاه ساخته شده بود در مدار قرار گرفت. این افتخار آفرینی ها اثر فعالیت های شهید طهرانی مقدم و تیم شان بوده که هنوز ادامه دارد.

اما درباره کتاب!
 حوادث کتاب در دوران دفاع مقدس اتفاق می افتد و سختی های آن زمان برای تهیه موشک و پرتاب آن را بیان می کند که نقطه آغاز موشکی شدن کشورمان بوده است.
دو نکته خیلی جالب در این کتاب بود که بیان آن در این یادداشت خالی از لطف نیست. 
اول اینکه خیلی ها از نقش حافظ اسد، پدر بشار اسد، رئیس جمهور فعلی سوریه در راه اندازی توان موشکی کشورمان بی خبرند. اساسا در دورانی که ما در جنگ بودیم و از سمت خیلی از کشور ها تحریم بودیم، این حافظ اسد بود که حاضر شد آموزش پرتاب موشک را تمام و کمال به ما بیاموزد، هرچند که اگر محدودیت های نظامی کشور سوریه در آن زمان نبود، حتی حاضر بود موشک هم به ایران بدهد.
نکته دوم نقش همسر شهید طهرانی مقدم است که خیلی از اوقات حاضر میشود دوری از همسر و سختی آن را به جان بخرد، برای اینکه اسلام در مقابل جبهه کفر پیروز شود که البته همه مادران و همسران شهدا اینگونه بوده اند. قطعا بخشی از پیشرفت کنونی موشکی کشور، مدیون ایشان می باشد.
      

20

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

نمایش همه

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.